به گزارش خبرگزاري "مهر"، هادي عامل در نشست و نقد و بررسي اين نمايش درباره علت انتخاب اين نمايشنامه براي اجرا گفت: "طرح نمايشنامه "بيوه هاي غمگين ..." را سال گذشته آقاي ياراحمدي به من داد كه چون با شيوه نگارش و كارهاي قبلي ايشان آشنا بودم از طرح خوشم آمد و فكر كردم با توجه به مضمون آن موقعيت هاي نمايشي جالبي دارد."
وي در ادامه افزود: "درخواست اجراي نمايش را يكسال پيش ارائه دادم كه در نهايت ارديبهشت ماه امسال به ما خبر دادند مي توانيم نمايش را اجرا كنيم. در حقيقت ما براي تمرين حدود يك ماه و ده روز فرصت داشتيم و آقاي ياراحمدي هم نزديك به يك ماه و نيم تا دو ماه اين نمايشنامه را نوشت و بخش اعظمي از نمايشنامه در طول تمرينات نوشته شد."
عامل ادامه داد: "تقريبا سه صفحه از نمايش در روزهاي پاياني تمرين نوشته شد، به طوري كه سينا رازاني (بازيگر نقش آرتافرن) تا يك هفته آخر تمرين نمي دانست دقيقا چه نقشي مي خواهد بازي كند. اين فرصت كم تمرين باعث شد ما فرصت كافي براي ويرايش برخي صحنه ها نداشته باشيم و اگر زمان كافي در اختيار داشتيم، مي توانستيم بيشتر روي نمايش كار كنيم و طبيعتا نتيجه بهتري مي گرفتيم."
اين كارگردان با اشاره به فضاي كمدي نمايش "بيوه هاي غمگين سالار جنگ" گفت: "آقاي ياراحمدي با نوع كارهاي گروه ما و فضاي طنزي كه در آنها وجود داشت، آشنايي و خودش هم دوست داشت فضاي نمايش طنزآلود باشد و ما هم تاكيد داشتيم حتما نمايش طنز باشد."
وي در پاسخ به اين پرسش كه چرا از فضاي فانتزي براي اجراي نمايش "بيوه هاي غمگين سالار جنگ" استفاده كرده گفت: "ما اين اجازه را از آقاي ياراحمدي گرفته بوديم كه برداشتي آزاد از متن داشته باشيم. من دوست داشتم نگاهي جهانشمول به آن داشته باشم و هر تماشاگري از هر مليتي اين نمايش را مي بيند بيشتر با تصوير مواجه شود و بتواند با آن ارتباط برقرار كند. زبان نمايش، زبان فاخر و موزوني است و از كلمات و استعاره هاي قديمي در نوشتن آن استفاده زيادي شده است. رفتن به سمت كلام باعث مي شد اجراي نمايش شبيه نمايش هاي قجري و رضاخاني شود."
عامل ادامه داد: "براي اينكه بتوانيم با زمان و مكان شوخي كنيم، به اين فكر افتاديم كه بهترين راه استفاده از فضاي فانتزي است و صحنه اي به وجود آورديم كه تماشاگر از تخيل خود استفاده و صحنه ها را با استفاده از تخيل خود بازسازي كند. سعي من اين بود كه تماشاگر بتواند بر خلاف عادت خود بسياري از صحنه ها را معادل سازي كند و در ذهن خودش بسازد. به همين خاطر بسياري از صحنه ها مانند ضربه خوردن شمس الله خان و ... را مستقيما نشان نداديم و از تكنيك سايه استفاده كرديم تا تماشاگر تخيل كند."
در ادامه نشست نقد و بررسي نمايش "بيوه هاي غمگين سالار جنگ" در خبرگزاري "مهر"، نگار عابدي بازيگر نقش نيم تاج الملوك نيز با اشاره به نوع بازي خود در نقش يك پيرزن گفت: "اولين بار بود كه نقش يك پيرزن را بازي مي كردم و طبيعتا كار سختي بود. چون بين ريتم و تمركز من با يك پيرزن تفاوت هايي وجود دارد. اما شكل فانتزي كار جذابيتي به آن مي دهد كه تجربه سخت را شيرين تر و بازي در نقش اين شخصيت را با پيرزن هاي معمولي متفاوت مي كند."
وي افزود: "ما بيشتر سعي كرديم به تمرينات بدني و بياني در حد بضاعت و زماني كه داشتيم دست پيدا كنيم كه غيرمتعارف باشد. تمرينات متفاوتي را انجام داديم براي اينكه به شكل هاي خاص دست پيدا كنيم. سعي گروه اين بود كه شخصيت هايي را به نمايش بگذاريم كه در دنياي عادي نمي بينيم و تا حالا نديده ايم."
سينا رازاني، بازيگر نقش "آرتافرن"، با بيان اينكه به دليل فرصت محدود تمرين، ذهنيتي از اين شخصيت نداشته، گفت: "من تقريبا از نيمه دوم تمرينات وارد نمايش شدم. چون اين نقش هم به مرور نوشته مي شد با توجه به ذهنيتي كه از فضاي تمرينات داشتم حدس مي زدم كه اين نقش چيزي خارج از شخصيت هاي عادي است و پيشنهادهايي را به آقاي عامل مي دادم. ايشان هم به من مي گفت ابعاد فيزيكي اين شخصيت را تا به حال در هيچ نقشي تجربه نكرده ام و بايد ذهنيتي فراتر از نقش هاي معمولي داشته باشم."
وي ادامه داد: "تا سه چهار روز قبل از اجرا اين ذهنيت ها ادامه داشت تا اينكه وقتي لباس اين نقش را پوشيدم، تصوير اولين "پليس آهني" يا "ترميناتور" در ذهن من شكل گرفت كه پس از صحبت هايي كه با آقاي عامل داشتم شروع به رنگ آميزي و درآوردن ريزه كاري هاي "آرتافرن" كرديم. در حقيقت شكل گيري اين نقش براي من از يك تصوير ذهني شروع شد كه فكر مي كنم تنها همين تصوير نيز در ذهن تماشاگر باقي بماند."
هدايت هاشمي، بازيگر نقش شمس اله در نمايش "بيوه هاي غمگين سالار جنگ"، در توضيح ويژگي هاي اين نقش گفت: "شمس الله به نظر من شخصيت بسيار جالبي براي بازيگري است. ما به عنوان يك هنرپيشه هميشه دوست داريم شخصيت زماني وارد نمايشنامه شود كه اتفاقاتي را با خودش همراه بياورد و در طول نمايش هم اتفاقي براي او بيفتد. اين نقش تمام ويژگي ها را داشت و علاوه بر اين شخصيت منفي هم داشت. من شخصيت هاي منفي كمدي را خيلي دوست دارم و در نمايش "دن كيشوت" هم شخصيت كشيش را خيلي دوست داشتم."
وي اضافه كرد: "يك بخش جالب در نمايش تخت حوضي كه سرچشمه ناب نمايش كشور ماست وجود دارد و آن بدل پوشي است. بدل پوشي يكي از نقش هاي ناب نمايش ايراني است كه كمتر در نمايش هاي ديگر وجود دارد. در كمدي هاي شكسپير گاهي اين اتفاق مي افتد و آدم ها مجبور مي شوند جاي فرد ديگري باشند كه تماشاگر سابقه ذهني از آن شخصيت دارد و كاملا او را مي شناسد."
هاشمي گفت: "سختي اين نقش هم زماني بود كه قرار بود نقش محمدتقي خان سالار جنگ را بازي كنم. يعني يك آدم عاريه اي (شمس الله) قرار است به جاي يك آدم اصل و نصب دار و سالار جنگ قرار گيرد. هر شب هم نسبت به اجراي اين نقش دلهره دارم و هميشه مي ترسم از اينكه از سوي تماشاگر پذيرفته نشوم."
وي با بيان اينكه حتي دليل او براي حضور در تئاتر همكاري با دوستانش است گفت: "تنها دليلي كه در حال حاضر براي حضور در تئاتر داريم همكاري با افرادي چون نگار عابدي، سينا رازاني، فرزين صابوني و ديگر دوستانم است. متاسفانه مشكلات اساسي گريبانگير گروههاي جواني است كه در تئاتر كار مي كنند. در چند سال گذشته تشكيل گروههاي جوان موجب رونق تئاتر شد و بخش عمده اي از جوانان تئاتري جرياني را به وجود آوردند كه بسياري از تماشاگران تئاتر به سبب حضور آنان به سمت اين هنر آمدند."
هاشمي با انتقاد از اولويت هايي كه براي اجراي يك نمايش در نظر گرفته شده، گفت: "اكثر نمايش هايي كه روي صحنه مي روند جزو سيستم تئاتر بدنه قرار مي گيرند و در نهايت شكل تمامي نمايش ها شبيه هم مي شود و تنوع در تئاتر ما از بين مي رود. من با اولويت ها مخالفتي ندارم، اما حيات هنر تئاتر وابسته به ميزان تنوع آن است و محصور كردن هنرمند ضربه بزرگي به او مي زند."
وي با بيان اينكه با تعيين اينگونه اولويت ها راه براي اجراي نمايش هاي كارگاهي و تجربي بسته مي شود، تاكيد كرد: "نمايش هايي كه نياز به اتودزدن و خلاقيت داشته باشند فرصت حضور در اين نوع برنامه ريزي براي اجرا را پيدا نمي كنند و متاسفانه امنيت شغلي بسياري از جوانان ما در اين سيستم از بين مي رود. بسياري از هنرمندان جوان و حرفه اي ما در اين سال ها يا تئاتر را كنار گذاشته يا براي تحصيل به خارج كشور رفته اند. بازيگري مانند پيام دهكردي يك ذخيره فرهنگي براي تئاتر ما به حساب مي آمد كه متاسفانه ديگر حاضر نيست به تئاتر برگردد."
بازيگر نمايش "بيوههاي غمگين سالار جنگ" در پايان نشست نقد و بررسي اين نمايش در "مهر" گفت: "با اين نگاه به جوانان و ارزشگذاري غلط، هنرمندان جواني كه سال هاست در تئاتر كار مي كنند امنيت شغلي خود را از دست مي دهند و هيچكس به اين فكر نيست كه آنها چطور بايد گذران زندگي كنند. با بسياري از گروههاي جواني كه در چند ماه اخير نمايش هاي خود را اجرا كرده اند هنوز قراردادي بسته نشده و هيچ پرداختي هم به آنان صورت نگرفته است، در حالي كه گروههاي پيشكسوت تمامي طلب خود را دريافت كرده اند."
نظر شما