پرونده "آخرين گناه" در ماه رمضان بسته مي شود ؛ گزارش مهر از پشت صحنه مجموعه تلويزيوني "آخرين گناه"

به گزارش خبرگزاري مهر، سيما در طول اين سالها سعي كرده در ساخت كارهاي مناسبتي گام هايي به جلو بردارد و نسبت به سال هاي گذشته سريال ها به لحاظ كمي افزايش پيدا كنند، اما بايد اين مساله را بررسي كرد كه آيا به كيفيت هم توجه كرده است و اينكه جذب مخاطب چه اهميتي براي رسانه دارد؟ البته باور بر اين است كه اصلي ترين فاكتوري كه براي رسانه اهميت دارد جذب مخاطب است.

در مجموع تمام رسانه هاي دنيا به دنبال مخاطب بيشتر هستند و از تمام تهميدات در جهت جذب مخاطب بهره مي برنند،  اما يكي از تهميداتي كه امسال معاونت سيما براي سريال هاي ماه رمضان انجام داده  اين بود كه بر خلاف هميشه توليدات در يك ماه باقي مانده به ماه رمضان شروع نشدند. امسال ساخت توليدات نمايشي ماه رمضان زودتر شروع شده تا با تامل بيشتري كارها ساخته شود. يكي از مجموعه هايي كه براي ماه رمضان مراحل توليد را به كارگرداني حسين سهيلي زاده و تهيه كنندگي مهران رسام پشت سر مي گذارد، سريال "آخرين گناه" است. اين مجموعه مي خواهد روايتگر چشم يك استاد دانشگاه باشد كه كرامت بسياري دارد، اما در اثر اتفاقي كه براي استاد پيش مي آيد، اين چشم بر اثر تصادف به شخص ديگري مي رسد و باعث يك سري ماجراها مي شود. خبرنگار مهر نيز در يكي از روزهاي گرم تابستان مهمان عوامل اين مجموعه در دي كلينيك ولنجك مي شود.

كلينيك دي ولنجك بعد از چهار راه دانشجو در سربالايي ولنجك قرار دارد، البته كلينيك به حدي بزرگ است كه بيشتر به بيمارستان شبيه است تا كلينيك. از پله هايي كه با خاك سنگفرش شده و آن هم به دليل تعميرات تاسيسات كلينك است، بالا مي روم. البته برخي كاركنان كلينيك در اين گرد و خاك مقيد به كار هستند، چرا كه برخي از قسمت هاي اين كلينيك فعال است. از يكي از خانم هايي كه در پذيرش است محل استقرار گروه را مي پرسم.

از پروژكتورها، كابال ها و ديگر وسائل تصويربرداري و نورپردازي كه در طبقه دوم به طور نامرتب روي زمين قرار گرفته، مي توان پي به حضور عوامل مجموعه "آخرين گناه" برد. اتاق هاي زيادي در سرتاسر راهرو قرار دارد، اما صداي عوامل از سمت چپ راهرو مي آيد. بنابراين من هم راهي اتاق پزشك ارتوپد مي شوم كه در انتهاي راهرو قرار داد. تمام عوامل با وجود كوچك بودن فضاي اتاق، اما صميمانه نظاره گر بازي حميدرضا پگاه هستند. پگاه كت و شلوار آبي روشن پوشيده و با چهره اي به هم ريخته پشت ميزش نشسته است. البته كت و شلوار با كفش اسپرت! دوربين روي تراولينگ روبروي او قرار دارد، بوم صدا در دست صدابردار و حسين سهيلي زاده كارگردان به همراه منشي صحنه و دستياران كارگردان از پشت مونيتوري كه روي چهار پايه بلند قرار دارد، نظاره گر حركات حميدرضا پگاه است.

بعد از تمرين، كارگردان اشاره مي كند، عوامل فن را خاموش كنند. البته قبل از ضبط به عوامل تذكر مي دهد كه امروز خبرنگار سر صحنه است، بنابراين مواظب صحبت كردن خود باشيد! بعد از چند دقيقه ضبط شروع مي شود و دوربين از سمت راست روي تراولينگ از سمت راست به سمت چپ پگاه مي آيد و با گفتن كلمه كات (البته خيلي غليظ) از سوي كارگردان ضبط قطع مي شود و عوامل براي استراحت به راهرو مي روند و حسين سهيلي زاده مشغول دكوپاژ كردن صحنه ديگر مي شود. من نيز فرصتي پيدا مي كنم تا با حميدرضا پگاه ايفاگر نقش فرهاد مودت، شخصيت اصلي قصه گفتگويي انجام دهم. او با اشاره به نقشي كه ايفا مي كند، مي گويد: "نقشي پزشك ارتوپد را بازي مي كنم كه پيوند قرينه روي چشمش انجام شده است. به واسطه اين عمل نيرويي به او منتقل مي شود و به دنبال آن ماجراهايي براي او اتفاق مي افتاد."

وي درباره ارتباط اين قصه با ماه رمضان اشاره مي كند: "اگر چه قصه ارتباط مستقيمي با ماه رمضان ندارد، اما تم قصه مذهبي و اجتماعي است و ماجراي آن نزديك به ماه رمضان اتفاق مي افتد و ما بقي در ماه رمضان است. تا كنون نگارش 15 قسمت از اين مجموعه آماده شده و من تا آنجايي كه قصه را خواندم، متوجه شدم قصه نو است و كليشه اي نيست. اگر چه ارتباط  مستقيمي با ماه رمضان ندارد."

پگاه در پاسخ به اين سوال كه با توجه به اينكه شما در اين مجموعه ايفاگر نقشي هستيد كه نيروي ماورايي دارد، چگونه خودتان را با اين نقش تطابق داديد، مي گويد: "طبيعي است هر كس بار اول فيلمنامه را مي خواند، بنا به تصورش فيلم را مي سازد. من هم تصوراتي در ذهنم داشتم. در طول كار هم با آقاي سهيلي زاده صحبت كردم، چرا كه ايفا كردن اين نقش در برخي مواقع مشكل مي شود و ما به ازا بيروني ندارد، چرا كه در زندگي تجربه نشده است، اما به عنوان بازيگر بايد سعي كني به عنوان يك كار سينمايي و تصويري اين نقش را براي مخاطب قابل پذير ارائه دهي تا تصنعي جلوه نكند. اميدوارم نتيجه خوب شود."

وي ادامه مي دهد: "اين نقش حسن بزرگي دارد و اينكه من ايفاگر نقشي يك آدم معمولي هستم كه تحت شرايط خيلي خاص قرار مي گيرد. در واقع چنين نقشي برايم بيشتر جذابيت دارد تا اينكه بخواهم نقش يك آدم خاص را بازي كنم ".

وي كه فيلم هاي "شبانه"، "پرونده هاوانا"، "مواجه" و "صحنه جرم ورود ممنوع" را در نوبت اكران دارد، خاطر نشان مي كند: " ژانر براي من مهم نيست. آنچه كه برايم اهميت دارد فيلمنامه خوب فيلم يا سريال است واينكه من انتخاب مناسبي براي ايفاي نقش باشم." 

بعد از گفت و گو با حميدرضا پگاه نگاهي به اطراف مي اندازم، هنوز ضبط سكانس بعدي شروع نشده، بنابراين نزد حسين سهيلي زاده مي روم. او درباره پذيرش اين مجموعه و اينكه اين مجموعه تا چه حد از ديالوگ هاي كليشه اي ماه رمضان كه فقط به كلماتي مثل روزه و سحري اكتفا مي شود به دور است، مي گويد: "مجموعه آخرين گناه به سبك سريال هاي سال هاي گذشته شبكه دو سيما در ايام ماه رمضان تهيه مي شود. تم اين مجموعه مذهبي اجتماعي است. البته بعد از پخش مشخص مي شود كه ما تا چه حد به مفاهيم ماه رمضان نگاه عميق داشتيم، ولي مهم اين است  كه كاري  با بار مذهبي انجام مي دهيم. به هر حال ماه رمضان، ماهي پر بركت، روحاني و مقدس است. بنابراين سوژه هاي خاص خودش را مي خواهد. ما در اين مجموعه به سراغ يكي از سوژه ها رفتيم كه كار كردن در موردش سخت است. اگر موفق بيرون بيايم كار بزرگي انجام داديم."

وي با اشاره به اينكه نگارش فيلمنامه در اين مجموعه همزمان با ضبط انجام مي شود، مي افزايد: " در واقع فيلمنامه اي وجود نداشته كه قبلش خوانده شود. ما شروع اين كار را با يك خط فكري با نويسندگان شروع كرديم و از زماني كه خط فكري شكل گرفت و به تكامل رسيد، مرحله نگارش شروع شد و همچنان ادامه دارد. تا كنون نيمي از كار نوشته شده و مابقي درحال نگارش است. شخصاً با نويسندگان در ارتباط هستم و نظرات را رد و بدل مي كنيم، اما به ندرت پيش مي آيد كه سرصحنه تغييرات كمي در فيلمنامه بدهم. در واقع حداقل بازنويسي سر صحنه انجام مي شود."

وي در پاسخ به اين سوال كه معمولاً كارگردانان كمتر ريسك مي كنند و توليد كاري را شروع مي كنند كه فيلمنامه اي ندارد، چرا كه ممكن است خدشه اي در وسط كار به خط اصلي قصه وارد شود، شما چه طور شده اين ريسك را انجام داديد، مي گويد: " اصولاَ اين خطرات براي اين نوع كارها وجود دارد، حتي بيشتر از اين خطرات هم وجود دارد. مسلماً زماني كه متن از قبل آماده باشد، كار با فراغت انجام مي شود. از سوي ديگر ، كار كردن روي برخي سوژه ها در ماه رمضان خيلي جواب مي دهد و مخاطبان بسياري پيدا مي كند، حال ممكن است اين سوژه در كار هفتگي پاسخ ندهد. در مجموع معنويت ماه رمضان بر كار خيلي تاثيرگذار است. در مجموع اگر بتوانيم با تمام اين مشكلات كار قابل قبولي ارائه دهيم، كار بزرگي انجام داديم. در مجموع خط فكري اين مجموعه برايم خيلي جذابيت داشت كه كار را بدون فيلمنامه شروع كردم. البته ما در اين خط فكري به اطمينان رسيده بوديم و تمام جوانب در نظر گرفته شده بود. علاوه بر آن بايد اشاره كنم كه تصويربرداري اين مجموعه تا اواسط ماه رمضان انجام مي شود."

وي درباره اينكه شتاب توليد و پخش همزمان به كار ضربه نمي زند؟ خاطر نشان مي كند : "شتاب به كار ضربه مي زند و نمي توان منكر آن شد، اما يك تيم حرفه اي مي تواند از اين لطمه جلوگيري كند. دليل دير كليد خوردن اين مجموعه به موضوع اين مجموعه برمي گردد كه خيلي سخت است، حتي قبل از نگارش ما با كارشناسان متفاوتي صحبت كرديم، از روحانيون در قم گرفته تا وزارتخانه هايي كه دخيل بودند. يعني مشاورها باعث شد كه قصه ديرتر شروع شود تا آن خط فكري شكل بگيرد، حتي چند ورژن نوشته شد، اما آن چيزي نبود كه مي خواستيم . ما زماني مي خواستيم كار را كليد بزنيم كه مطمئن باشيم."

وي در پايان اشاره مي كند: "اين مجموعه يك خط قصه پيوسته دارد. معمولاً  داستان هاي پيوسته مخاطبان بيشتري دارند، چرا كه مخاطب اگر چند قسمت از كارهاي اپيزوديك را نبيند چيزي از دست نمي دهد، اما مخاطب بايد قصه هاي پيوسته را دنبال كند."

بعد از گفتگو با حسين سهيلي زاده در حالي كه عوامل خود را براي ضبط سكانسي آماده مي كنند كه يكي از بيماران معترض به عمل جراحي با داد و فرياد وارد اتاق فرهاد مودت (حميدرضا پگاه) مي شود لوكيشن را ترك مي كنم.

كارگردان : حسين سهيلي زاده، تهيه كننده: مهران رسام، نويسندگان: رحمان سيفي آزاد و اميد سهرابي، مدير توليد: ناصر ريحان صفت، مدير تصويربرداري: افشين احمدي، صدابردار: مهدي آزادي، طراح گريم: مهدي قومي، طراح صحنه و لباس: آنيتا جواهرچي، انتخاب بازيگردان: آتيلا پسياني، برنامه ريز: رضا بختياري، دستيار كارگردان: امير سليماني، منشي صحنه: مهين شهبازي، تدوين: امين عابدي، مدير، دستيار دوم كارگردان: مي گل زنديه، عكاس: مهدي حيدري و مدير تداركات : شاپور دلدار.

بازيگران: حميدرضا پگاه، مينا لاكاني، ليلا اوتادي، اشكان خطيبي، علي دهكردي، آرش مجيدي، جمشيد مشايخي و محمد عمراني.