گفته مي شود در مردم ايران فرهنگ مطالعه ضعيف است نتيجتاً تيراژ كتابهاي منتشر شده پايين است، از نظر شما كدام عامل مهمترين نقش را در تيراژ پايين كتب و ضعف صنعت نشر دارد ؟
البته اين طور نيست كه بشود به راحتي گفت مردم ايران اهل مطالعه نيستند . به طور كلي فرهنگ ايراني ، علم پرور و دانش دوست است و تاريخ به اين موضوع شهادت مي دهد . اما دلايل فراواني وجود دارد كه سبب ميشود رغبت به مطالعه كردن درميان بخشي قابل توجهي از مردم ايجاد نشود . طرح اين دلايل فرصتي مفصل را مي طلبد . اما «نظام آموزشي رسمي» ، « عدم اطلاع رساني كافي» و «عدم دسترسي مخاطبان به كتاب» از مواردي هستند كه به بي رغبتي مخاطبان كمك مي كنند . در ضمن نبود «كتابفروش» حرفه اي هم از دلايل مهم است . بيشتر كتابفروشي هاي سطح كشور به « لوازم التحريرفروشي » تغيير موقعيت داده اند و مشتري در بدو ورود به كتابفروشي ، راهنماي خوبي براي آشنايي با كتب و انتخاب مناسب نمي يابد . به همين دليل در حال بررسي طرح راه اندازي دوره هاي كوتاه مدت و بلند مدت آموزش كتابفروشي هستيم تا با ورود آنان به عرصه نشر ، قدري از اين مشكلات حل شود .
اخيراً اعلام شده كه در ايران در سال 1382 بيش از 30 هزار عنوان كتاب چاپ شده است ، حال آنكه در سال 1356 تنها 130 عنوان كتاب به چاپ رسيده است . از نظر شما اين ارقام مي تواند اميد وار كننده باشد ؟ يعني به لحاظ كيفي و تيراژ ، كتابهاي منتشر شده وضعيت خوبي دارند ؟
عدد 130 عنوان به نظر منطقي نمي رسد ،حتماً اشتباه شده است . اما اگر در سال 82 سي هزار عنوان كتاب داشته ايم ، بخشي از آن ، كتب كمك درسي و كنكور است كه نمي توان افتخار چاپ و فروش آنها را به حساب فرهنگ كتابخواني گذاشت . با اين حال اعتقاد دارم نشر كشور روز به روز راه رشد را طي مي كند .
اساساً يك ناشر بايد چه خصوصياتي داشته باشد ؟ آيا بايد در زمينه صنعت نشر تخصص داشته باشد يا اين كه در زمينه اي كه كتاب منتشر مي كند صاحب تخصص باشد ؟
نشر بعد از سابقه طولاني ساليان گذشته ، به طور قطع زمينه هاي تخصصي خود را تعريف كرده است . مراحل توليد محتوي ، توليد فني و توجه به ويژگيهاي مورد نظر هر كتاب به لحاظ محتوي و چاپ و توزيع ، هر يك زير شاخه هاي تخصصي فراوان دارند كه داشتن دانش تخصصي آنها اولين ابزار يك ناشر است .
نشر الكترونيك كه روز به روز توسعه مي يابد چه تغييراتي مي تواند در نشر چاپي به جاي گذارد ؟
نشر چاپي و نشر الكترونيك دو زمينه متفاوت هستند . نمي توان انتظار تغييرات را داشت . اما قطعاً بر روي يكديگر تاثير مي گذارند . توسعه هر روزه نشر الكترونيك فرصتي است تا از اين امكان جديد براي توسعه اطلاع رساني و معرفي كتب چاپي استفاده كنيم . در عين حال ، روندي كه دارد طي مي شود ، به سمتي است كه ارائه خدمات نشر را ارزان تر مي كند . بي نيازي به مواد چاپي و اقتضائات آن ، بهاي تمام شده كالاي نهايي را پايين مي آورد و بهاي كمتر ، طبعاً گستره مخاطبان را زياد مي كند . به طور طبيعي گسترش فرهنگ و امكان مطالعه ، براي همه كتب ونشريات تأثيرات مثبت به جاي مي گذارد .
انتشارات سوره براي رقابت با ناشران چه تمهيداتي انديشيده است ؟
انتشارات سوره قصد رقابت با ناشران ديگر را ندارد . ما اعتقاد داريم « سوره » مي تواند با اتكا به سابقه و جايگاهي كه در عرصه نشر كشور دارد . در زمينه هاي مختلف به كمك ناشران خصوصي دولتي ديگر بيايد و گره اي از گره هاي فراوان نشر كشور باز كند . طرح هايي كه در زمينه توزيع و فروش داريم ، منحصر به كتب حوزه هنري و سوره نيست و نيت ما كمك به فروش كتب همه ناشراني است كه دغدغه هاي حوزه را دارند .
اكنون سيستم توزيع بسيار با سيستم هاي سنتي متفاوت است ، انتشارات سوره در اين زمينه چه برنامه هايي دارد ؟
درايران سيستم غالب همان سيستم سنتي است . به دليل اينكه اگر مثلاً توزيع و فروش اينترنتي را يكي از روش هاي جديد بدانيم ، بخشي زا اقتضائات آن ( كارت اعتباري و...) درايران فراهم نيست و حلقه توزيع و فروش كامل نمي شود .اما قبول دارم كه كماكان ، بعد از نبود يا كمبود علاقه به مطالعه كه ريشه هاي فرهنگي دارد ،
مي توان مهمترين دليل ركود نسبي را عدم دسترسي مخاطبان به كتاب دانست كه محصول همان سيستم سنتي است .
ما در سوره شبكه توزيع كشوري را فعال كرده ايم و با استقاده از فروشگاههاي مستقر در سراسر كشور ، سعي داريم حداقل امكان دسترسي به كتاب را فراهم كنيم . طرحهايي ديگري از جمله تشكيل« ستاد توزيع نامنظم» و «ستاد توزيع دانشجويي» و باشگاه كتاب آوران جوان هم هست كه در مراحل اوليه تكوين هستند . فروش قسطي كتب به مشتركان هم در دست بررسي است .
اخيرا جمعي از نويسندگان و ناشران طي نامه اي كه در مطبوعات درج شد ، خواهان آزادي بيشتر در صنعت نشر شدند ، نظر شما چيست ؟
ما جزو امضا كنندگان آن نامه نبوديم . مشكلي هم در اين زمينه ها نداريم .
نظر شما