اگر شمس لنگرودي ديگر شعر هم نگويد باز شاعر بزرگي است

به گزار ش خبرنگار اد بي خبر گزار ي مهر:  در اين  جلسه كه با حضور صاحب اثر ،  منتقدان و علاقه مندان برگزار شد ابتدا  مجري برنامه با مطرح كردن اين سوال كه د ليل پايين بود ن شمارگان  چاپ كتاب " نتهايي براي بلبل چوبي" و  فاصله ي 10 ساله  چاپ آخرين مجموعه شعر شما تا چاپ  اين مجموعه  شعرچيست؟  از  " شمس لنگرودي "  دعوت به سخن گفتن كرد.
لنگرودي گفت: طبق آمار، وضعيت كتاب خواني در ايران از عربستان و خيلي كشورهاي همسايه هم بد تر است . ناشران به د ليل نگراني از استقبال كم مخاطبان كتابها را با شمارگان پايين منتشر مي كنند. اما د ليل فاصله 10 ساله براي چاپ آخرين مجموعه شعر من و اين مجموعه را با سخني از " نيچه " فيلسوف آلماني آغاز مي كنم كه مي گويد« هيچ هنرمندي تاب تحمل واقعيت راندارد» و به نظرم خلق اثر هنري توسط هنرمند در د و حالت كم مي شود. يا واقعيت موجود در يك محل را پذ يرفته است و با آن كنار مي آيد  يا زند گي آنقد ر برايش د رد آور است كه توان تحمل آن را ندارد.  زند گي  و واقعيت براي من د رد ناك وكشنده  شده بود و من در  اين فاصله در حال كلنجار با خود و شكل گيري افكار جد يد در ذهن  بود م.
 
سپس " حافظ موسوي " به عنوان اولين سخنران  گفت: عده اي  مي گويند شعر لنگرودي تقليد از ديگر شاعران است اما چنين نيست هر شعر بزرگي گفتگو ي شاعران بزرگ است و نمي توان در شعر شمس لنگرودي رد پاي شاعران بزرگ را ند يد ، به گفته محمد حقوقي « منتقد و شاعر»  شعر لنگرودي به شعر هيچ شاعري شبيه نيست .
وي اظهار كرد : اولين چيزي كه  شعر لنگرودي را متمايز مي كند گرايش آشكار به شكل توصيفي د ر شعر است . اين كار در شعر نيما و بعد در  دهه ي 50 تا حد ودي د يده مي شود ،  اما لنگرودي از اولين كساني است كه بعد از دهه ي 50 توانست اين موضوع را درك كند  و  اين موضوع "  روايي وصفي " را مي توان در اشعار او مشاهده كرد.

موسوي گفت: يكي از خصوصيات اين گرايش پرداختن به زبان توصيف جزء است و اين كار نيازمند  د يد ن و د ر آميختن با شيء و د رك آن است، شاعر در شعر خود مخاطب را  به د يد ن دعوت مي كند و تنها تعدادي گزاره ي توصيفي را به او         مي دهد ، همه چيز حتا د ردها و مصيبت ها در جزء مطرح مي شود و  شاعر بد ون  د خالت داد ن ذهن  وبروز احساسات تنها حس خود مانند بينايي و.. را بيان مي كند.

 اين منتقد افزود:  مفاهيم ذهني در شعر يعني انتقال كلياتي كه در ذهن وجود دارد و اين يك نوع استبداد است اما در شعر روايي توصيفي خواننده با حذ ف شاعر مواجه مي شود و خود همه چيز را حس مي كند. 

موسوي عينيت گرايي و اجتناب از ذهنيت گرايي كلي را از د يگر خصو صيات لنگرودي معرفي كرد.  
 وي افزود : هر چند حوزه فكر  و زبان لنگرودي به فروغ و شاملو و شاعران خارجي چون ريتسوس و نرودا نزد يك شده  اما  داراي صدا  و خصوصيات شعري خاص خود است. سبك سازي او د روني و اشعارش بازتاب درون است كه نازك اند يشي و خيالات اورا بيان  مي كند. او  برعكس د يگر شاعران كه در حال پاسخ داد ن به بيرون هستند د ر حال پاسخ دادن به د رون خود است. لنگرودي از د يد  خود  نگاه مي كند و وجود مفاهيم انساني در شعرش به خوبي د يده مي شود.

احمد پوري د ومين سخنران جلسه در مورد ويژگيهاي شعر لنگرودي  گفت:   شعر شمس لنگرودي بسيار غمگين است اما  از نوع آه وناله و سطحي نيست بلكه يك غم  ژرف است ، وجود تشبيهات و استعارات و تركيبات نغز و زيبا در شعر او به خوبي بيان مي شود ،  زبان شعر او فخيم ، استوار و  نحو آن  بهنجار  و بسيار روان است. گاهي به طور ناگهان در يك يا د و سطر از  شعر او اتفاقي  مي افتد كه  باعث شاعرانه شد ن تمام سطرها مي شود .

هادي سعيدي كياسري د يگر سخنران جلسه گفت: ظرفيت زبان و فرهنگ زبان فارسي باعث متنوع شدن آثار اد بي شد ه است كه  اگر با آن  متعصانه برخورد نكنيم مي توانيم از رنگانگي سبكهاي شعري خاص  استفاده و اثري خوب را پد يد آوريم. اگر قبول كنيم لنگرودي ويژگيهاي مختلف را از شاعران مختلف گرفته و يك كار تازه ارايه كرده اين يك هنر است. ويژگي محتوايي و ساختاري در شعر به لنگرودي اين فرصت را داد كه از تقليد عبور كند و به يك سبك مستقل برسد .
وي افزود:   در  تمام آثار شعري لنگرودي يك موسيقي و هارموني  وجود دارد  و  از مجموعه شعر« مهتابي د نيا» به بعد وجه تماشا در شعر لنگرودي گسترش پيدا مي كند
 اين سخنران به دليل ضعف جسماني از ادامه سخنراني خود داري كرد.
 
« مهتابي دنيا» ، « رفتار تشنگي» ، « قصيده لبخند چاك چاك» ، « خاكستر و بانو»  از جمله آثار شعري " شمس لنگرودي" است.