خبرگزاری مهر-گروه فرهنگ: برگزاری بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب در شهرآفتاب را میتوان یکی از مهمترین اتفاقات فرهنگی کشور در سال جاری و نیز یکی از برزگترین دگردیسیهای رخ داده در قامت این رویداد به شمار آورد. انتقال نمایشگاه کتاب به شهرآفتاب و نیز شیوه اتخاد شده برای برگزاری آن در روزها و ماههای اخیر همواره محل نقد و بحثهای بسیاری بوده است.
خبرگزاری مهر به منظور آسیبشناسی این پدیده و پاسخ به برخی ابهامات در روند برگزاری این رویداد، با دعوت از امیر مسعود شهرامنیا مدیر عامل موسسه نمایشگاههای فرهنگی و قائم مقام نمایشگاه کتاب، همایون امیرزاده مشاور اجرایی معاونت فرهنگی و رئیس کمیته نظارت و ارزیابی نمایشگاه کتاب، محمود آموزگار رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و سید عارف علوی قائم مقام مجمع ناشران انقلاب اسلامی به برگزاری میزگردی با این هدف پرداخت.
بخش نخست از این میزگرد پیش از این منتشر شد و در ادامه بخش دوم از آن را از نگاه شما میگذرانیم:
* در دو سال گذشته مسئله واسپاری امور نمایشگاه کتاب به تشکلهای نشر بهصورتی بسیار جدی در معاونت فرهنگی ارشاد مطرحشده است و از سوی دیگر در این مدت تشکلهای نشر نیز کمابیش اعلام میکنند که این واسپاری در عمل اتفاق نیفتاده و ارشاد تصمیمگیرنده اصلی درباره نمایشگاه است. در سال جاری این مسئله با افزوده شدن شهرداری تهران به گروههای تصمیمگیرنده وجه تازهای هم به خود گرفت. سؤال به وجود آمده در واقع این است که آیا واسپاری امور به تشکلهای نشر قرار است در پروسهای ممتد و در سالهای آتی تکمیل شود و یا آنچه رخداده است برنامهای بوده که از ابتدا مدنظر قرار داشته است؟
آموزگار: من قبل از این باید عرض کنم تأکید روی اینکه در نمایشگاه امسال جمعیت بسیاری آمد و این اتفاق هرسال در حال رخ دادن است، نمیتواند روی ضعف مفرطی که ما دچار آن هستیم سرپوش بگذارد. اگر حضور بیشتر مردم و فروش بیشتر ملاک ماست، باید این را هم بدانیم که این حضور یعنی کمکاری ما در توزیع و نداشتن ویترین مناسب فروش. آقای شهرام نیا شاهد است که در مسقط پایتخت عمان وقتی برای نمایشگاه کتاب حضور پیدا کردیم، کل شهر تنها یک کتابفروشی داشت و خب این وضعیت، برگزاری نمایشگاه آنها با شیوه منحصراً فروش کتاب را توجیه می کرد.
کمکاری دولت عامل هجوم مردم به نمایشگاه
در دنیا نمایشگاههایی فروش محور هستند که کشور آنها سیستم توزیع کارآمدی ندارد. بعضا به فروش کتاب در نمایشگاه پاریس اشاره می شود. باید توجه داشت که در نمایشگاه پاریس تک فروشی کتاب ممنوع نیست ولی جنبه فروشگاهی بر نمایشگاهی تفوق ندارد و با این وجود نمایشگاه پاریس هیچوقت اعتبار نمایشگاه لندن را به دست نیاورده است. من در روز اول نمایشگاه هم گفتم که امسال ما نه کمبود مخاطب داریم و نه با ریزش فروش مواجهیم. شهر آفتاب ازقضا فرصت بهتری برای حضور شهرستانیها فراهم کرد و نشان داد که در شهرستانها ازنظر فروش کتاب ما در وضعیت بغرنجتری قرار داریم. من منکر اهمیت اشتیاق مردم برای خرید کتاب نیستم اما دولت کمکاری کرده که این حجم از مردم به نمایشگاه هجوم میآورند.
به برخی مسائل نشر اصلا فکر هم نمیکنیم
وقتی سیاست ما در ۲۹ سال گذشته اقتصاد نشر را از شکل متعارف خود دورکرده است، دیگر چه انتظاری داریم. وقتی خرید کتاب در تمام طول سال فرعی است و فروش آن به ضرب یارانه برای ایام نمایشگاه به اتفاقی مهم تبدیل میشود، دیگر باید چه انتظاری داشت؟ نشر مقولهای غربی است و بومی ما نیست اما باید در واردات ایده و فن آن حرکت و باور سنتی خودمان را نیز در نظر بگیریم. باید یاد بگیریم که در دنیا چه میکنند که سرانه مطالعه بالا میرود و کتابفروش روی پا میایستد. چطور است که در کشور هایی قانون ضد آمازون تصویب می شود و فروشندگان عرفی و سنتی کتاب در برابر غولهای فروش اینترنتی کتاب حمایت می شوند و ما اصلاً به آن فکر هم نمیکنیم.
نشر ما پیکریاست که دچار بیماری های مختلف است، اما ما برایش تنها یک دارو تجویز کردهایم. نمایشگاه هم جزئی از سیاست نشر ماست و باید در این سطح دیده شده و برایش برنامهریزی شود. البته باید اذعان کرد که حرکتهای مثبتی در ارشاد فعلی برای حل معضل کتاب دیده می شود که در هیچ دوره دیگری اعم از اصولگرا و اصلاحطلب نمونه نداشته است. این دولت در بهینه سازی مصرف یارانه تلاش زیادی کرد اما اصل یارانه محل سؤال است.
اما در مورد واسپاری باید بگویم که در شصت سال گذشته ایران بخش خصوصی هرگز بستر مناسبی برای فعالیت نداشته است. به قانون نظام صنفی بنگرید. اتاق اصناف که ما نیز عضو آن هستیم و پارلمان اصناف است و با اعضای خانواده افراد صنفی قریب ثلث جمعیت کشور را تشکیل می دهند که تحمیل بر بودجه عمومی نیز نیستند و این بیانگر ضرورت توجه به این قشر است، به موجب قانون نظام صنفی نهاد بالا دستی دارد متشکل از چند وزیر و مدیر و مسئول که به راحتی می تواند مصوبات اتاق را لغو کند.
مشکل اصلی نگاه دولت است نه ارشاد
واقعیت ماجرا این است که تصدیگری دولت مشکلی بسیار جدی است و ربطی هم به ارشاد ندارد. پس میبینید که واسپاری از اساس در کشور ما مشکل دارد و نمایشگاه بخش بسیار کوچکی از آن را شامل میشود.
سیستم دولت میگوید که یارانه را خودش و با تشخیص خودش توزیع میکند و بس. علت آن هم نگرانی از این است که از یارانهها سو استفاده شود و بهطور طبیعی زیر بار واسپاری توزیع یارانه ها نمیرود. به همین خاطر ما پارسال در نمایشگاه کتاب اصرار کردیم که اجارهبهای غرفهها را خودمان بگیریم و با آن به تعهداتمان عمل کنیم.
برپایی نمایشگاه کتاب همیشه و همه جا لازم است
علوی: من شخصاً معتقدم هر نمایشگاه کتابی خوب است. این را حضرت آقا هم فرمودهاند. ما با خود نمایشگاه کتاب بهعنوان روشی برای ترویج کتاب موافقیم. اگر ما در همه استانها هم کتابفروشی بازکنیم بازهم مخاطب به نمایشگاه میآید چون کتابفروشیها حجم اندکی از کتاب را در برمیگیرند و مخاطب نیاز دارد با آثار تازه دائم مواجه باشد. پس نمایشگاه کتاب حتی اگر چرخه تولید و توزیع را کاملاً اصلاح کنیم، همیشه میتواند اتفاق بیفتاد و در همهجا باشد. نمیشود مردم را زور کرد که چون کتابفروشی در شهرتان هست به نمایشگاه نیایید. اینکه چرخه تولید مشکل است و نمایشگاه مانع را نمیپذیرم و نمایشگاه را یک ابزار مناسب برای فروش کتاب میدانم.منتهی من ایرادی دارم. شاید بشود گفت امسال را موسسه و ارشاد با ملاطفت نمایشگاه برگزار کرده اما اینکه همیشه با ملاطفت و ناز نمایشگاه را برگزار کنیم به نظرم صحیح نیست.
باید طراحی به شکلی باشد که مثلاً اگر فلان ناشر تا فلان روز و ساعت اطلاعات خودش را در سایت وارد نکرد، حتی با دستور وزیر هم نتواند در نمایشگاه شرکت کند. اما امسال دیدم که در روز هفتم نمایشگاه مالک غرفه تغییر کرده است. این در همه راهروها اتفاق افتاده بود.
شهرام نیا: ناشران متخلف از نمایشگاه اخراج و بقیه جایگزین شدهاند.
علوی: من بحثم این است که چرا اینقدر ناز میکشیم. همین میشود که در بحث اطلاعرسانی هم با مشکل مواجه میشویم. اگر نمایشگاه را جدی برگزار کنیم و همهچیز سرجایش باشد، مردم خودشان تغییر را حس میکنند. به نظر من فعلاً در نمای بیرونی به نظر میرسد که نمایشگاه تغییراتی دارد اما ما که در داخل هستیم تغییری را احساس نمیکنیم.
در وضعیت فعلی واسپاری اشتباه است
اما در بحث واسپاری باید بگویم که به نظرم تا زمانی که ما خانه کتاب و موسسه نمایشگاهها باقدرت و نیرو و تمرکز در آنها راداریم صحبت از واسپاری اشتباه است. ما یک سری موضوعات و نه کار آنها را واسپاری کردهایم. یعنی گفتهایم این موضوع در دستتو، اما کارش را خودمان انجام میدهیم.
شما قلب نمایشگاه کتاب را که کمیسیون معاملات آن است ببینید و اعضایش را بشمارید، جز سه نفر همه از مدیران ارشاد هستند. طبیعی است که سه در مقابل آنها هیچوقت رأی نمیآورد جز اینکه آقای شهرام نیا و امیرزاده بخواهد. تا این بخشها واگذار نشود هیچ واسپاری نداریم جالب این است که برای این بخشها افراد ناظر کمیسیون هم ارشادی هستند بهجای اینکه از تشکلها انتخاب شوند. البته حرکت خوبی در واسپاری داریم ولی حقیقی نیست و تا مطلوب فاصله زیاد داریم. اینکه قفسهبندی را بدهیم به تشکلها یا اطلاعرسانی و چاپ بنر را بدهیم به تشکل که نمیشود واسپاری. اینها کار پیمانکاری است.
آموزگار: من البته باید به این اشاره کنم که امر واسپاری یکی از نقاط قوت فعالیت در دولت تازه است. درگذشته میزانی از همکاری از تشکلها با ارشاد برای اداره نمایشگاه بود اما در حد فعلی هرگز نبوده است. به نظرم در این دولت ارادهای جدی دیدم که امور به صنف واگذار شود.
آقای صالحی حتی عنوان کردند که کلید را به شما میدهیم ولی شما ملاحظه کنید درجاهایی همدست و پای ما بسته است و نمیتوانیم. پارسال درزمینه کمیسیون معاملات عنوان شد که تشکلها اصلاً اجازه ورود ندارند چون موضوع حاکمیتی است. ما خواستار نماینده و ناظر شدیم. درنهایت قرار شد پارسال یک نماینده ناظر بدون رأی داشته باشیم اما امسال سه نفر صاحبرأی در کمیسیون داشتهایم. و میتوانستیم نظرمان را اعلام کنیم.
واسپاریها براساس شایستگی نیست
علوی: من نگاهم دولتی نیست. برایم مهم نیست دولت کی بر سرکار است. من درباره نمایشگاه و صریح صحبت میکنم. حتی خیلی از این حرفها نظر مجمع ناشران انقلاب اسلامی هم نیست. سپردن کار در نمایشگاه بر اساس شایستگی و طرح انجام نمیشود. من میگویم طرح باید در شورای سیاستگذاری تصویب شود و فرد شایسته مدیریت را بر عهده گیرد نه اینکه در شورای تشکلها برای پذیرفتن مسئولیتی به همدیگر تعارف کنیم و یا دعوا و... و. کار باید بر اساس شایستگی و بر اساس جدید بودن کار خروجی انتخاب شود نه بر اساس معیار دیگری.
آشفتگی مدیریتی طبیعی است
شهرامنیا: درباره سؤال شما در بخش اول باید بگویم که شما معتقد بهنوعی آشفتگی مدیریتی بودهاید. من این نظر شما را رد نمیکنم اما عرضم این است که این مسئله طبیعی است. برای بندهای که مسئولیتی در اجرای نمایشگاه دارم راحتتر این بودن که تیمی انتخاب میکردم از همکارانی که میشناختم و میدانم برخیشان حتی بیش از بیست سال سابقه برگزاری نمایشگاه دارند و کار را با آنها جلو ببرم.
شما سابقه من را میدانید و میدانید که نمایشگاههای زیادی را با این شکل برگزار کردهام. اما تصمیم کلان در سطح دولت و وزارت ارشاد این بوده است که امور واسپاری شود و به تشکلها بهصورت تدریجی واگذار شود. این تصمیم تبعاتی دارد و باید پذیرفت. تنوع و تکثر هم در این زمینه طبیعی است. وقتی مثلاً کسی که تابهحال کار اطلاعرسانی نکرده و حتی به غرفههایش نیز سر نزده است میشود مسئول کمیته اطلاعرسانی بهطور طبیعی سه چهار روز طول میکشد تا متوجه شود اطلاعرسانی یعنی چه.
وقتی تشکلی که تخصص ندارد کاری را قبول میکند نوعی ناهماهنگی شکل میگیرد. حالا مصاحبه هم میکنند و مشکلشان را میگویند. این ایرادی ندارد. منتهی عرضم این است که ما در حال طی کردن یک دوران گذار هستیم و علت اینکه برخی کارها ناهماهنگ است این موضوع است.
مطلوب و موجود نمایشگاه کتاب
ما درباره نمایشگاه کتاب یک وضع مطلوب داریم و یک وضع موجود. شکل مطلوب که الآن شدنی نیست این است که صفرتا صد نمایشگاه را تشکلها بهصورت خودگردان انجام دهند و تنها برخی حمایت کلان از دولت بگیرند. دولت تنها سیاستگذاری کند. به نظرم شکل درستش همین است اما رد وضع موجود اینکه من بودجه دولتی را بدهم به بخش خصوصی و حتی بر آن نظارت هم نکنم که چگونه خرج میشود، طبیعی است که نشدنی است. اعتبارات دولتی وقتی تخصیص داده میشود، دهها دستگاه نظارتی بر هزینه کردش نظارت دارند.
تشکلها همه مسئولیت شهرآفتاب را به ارشاد سپردند
در مورد شهرداری تهران هم باید بگویم که حجم مشارکت ما با شهرداری بسیار بیشتر از این بود که شهرداری تنها به ما مکان را ارائه دهد. شهرداری با یک عملیات واقعاً جهادی شهر آفتاب را آماده کرد. سه چهار ماه شبانهروزی برای نمایشگاه کارکردند و ما نیز پا بهپای آنها کارکردیم.
وقتی امسال برای اولبار شهر آفتاب در حال آزمون شدن بود باید خیلی از مسائل را در نظر میگرفتیم. این را بگذارید در کنار این مسئله که تشکلها نامه دادند و گفتند همه مسئولیت برگزاری نمایشگاه در شهر آفتاب بر عهده شما یعنی ارشاد است و خودتان باید مدیریت کنی. اگر دوستان تشکلها از اول میآمدند پایکار ما به همان میزان میکشیدیم عقب. پس طبیعی است که در کمیسیون معاملات هم نمیشود ما عقب بنشینیم و بقیه بیایند جلو کما اینکه خیلی از مصوبات آن برخلاف خواسته شخص من صورت گرفت.
قلب نمایشگاه شورای سیاستگذاری است
من تعجب میکنم از استفاده از تعبیر قلب نمایشگاه به کمیسیون معاملات. به نظر من قلب نمایشگاه شورای سیاستگذاری است که دوستان اتحادیه تهران با هوشمندی ترکیب آنجا را در اکثریت به بخش خصوصی رساندهاند. بهعبارتدیگر آنها محتوا را مال خودکردهاند و نه بودجه را. شما توقع دارید تشکلها اجرا را انجام دهند و محتوا در ارشاد بماند؟ اینکه غلطتر است و اشتباه است و معنایش واسپاری وارونه است.
اصل سیاستگذاری در ارشاد به بخش خصوصی واگذارشده است و ما رد این شورا اقلیت محض هستیم. در شورای برنامهریزی هم پنج شورای اصلی در اختیار تشکلهاست. و البته نمیخواهم به این مسئله وارد شوم که گاهی کاری به تشکلی سپرده میشود که تشکل انتخابی صنف نیست. ما تشکلی داریم با ۷۰ عضو که دارد برایهمه ناشران آن بخش تصمیم میگیرد.
تشکلهای خودساخته و موضوع واسپاری فعالیتهای فرهنگی
ما با خیل عظیم ناشرانی مواجهیم که نمیدانند تشکلی که مسئولیت مدیریت بر آنها را دارد اصلاً چگونه شکلگرفته و مدیرانش چگونه و بارأی که انتخابشدهاند. این تشکلها نه نظارت دولتی رویشان هست و نه نظارت صنفی و تازه توقع دارند که در کمیسیون معاملات وارد شوند و نظر بدهند. خب اول باید پرسید شما اصلاً از کجا خلقشدهای؟
به نظرم اگر تشکلی ادعای مدیریت بر بخشی از ناشران را دارد باید تمام ناشران آن بخش او را انتخاب کرده باشند. از سویی در بخشی از تشکلها بهاندازهای واسپاریها وسیع بوده که قابلبیان نیست. یک مورد شورای تشکلها بگوید که مسئلهای را درباره وضعیت ناشران در نمایشگاه خواسته و ما گفتهایم نه و پذیرفتهایم که بسیاری از مشکلات ممکن است در کار ما و دوستان باقی بماند.
امسال کارگروهی شکل گرفت با دو نماینده از ما و دو نماینده از کارگروه تشکلها و نیز جناب امیرزاده و سیدآبادی و آقای صالحی. در آن جلسه آقای صالحی عنوان کرد جز دو سه مورد خاص مانند حراست، همه کمیتهها را واگذار کنید. شورای تشکلها اعلام کرد که بخشی از کمیتههای نمایشگاه را آماده نیست که بپذیرد. مثلاً کمیسیون معاملات بخشی از کمیته مالی نمایشگاه کتاب است و نه قلب نمایشگاه که قلب تصمیمگیری مالی نمایشگاه است. بیش از پنج کمیته خود تشکلها نخواستند که مسئولیت قبول کنند.
اختلاف نظرها طبیعی است
بااینهمه به نظرم این اختلافنظرها طبیعی است و مهم این است که همدلی کنیم. پارسال ما جلسات سختی را با اتحادیه تهران داشتیم و بارها از هم دلخور شدیم. اما درنهایت کار جلو رفت و به وضعیت امسال رسید. اگر پارسال اتحادیه تنها ناظر در کمیسیون معاملات بود؛ امسال اما کمیته مسئول با نماینده خود به کمیسیون معاملات میآمد و با حضور نماینده تشکلها در کمیسیون، نظرات خود را بیان میکرد و در اینسو نیز نمایندگان ما بودند و درنهایت تصمیمگیری میشد.
ما در برخی موارد الزاماتی داریم. قویت بودجهای به ما برای هزینه میدهند باید مصوبات ارشاد و هیئتمدیره موسسه و ...را رعایت کنیم و هزینه کنیم. ماجرا به این سادگیها هم نیست. بااینهمه افق به سمتی است که نمایشگاه آرامآرام تبدیل به یک بخش خودگردان شود که خود تشکلها آن را برگزار میکنند.
در بحث واگذاریهای موجود اما بحثهایی هم هست. مثلاً وقتی ما بهجای یک شرکت تخصصی تبلیغات به یک بخش از تشکلهای نشر امر تبلیغات را واگذار میکنیم آن بخش ناچار است برود و با یک شرکت چاپ مثلاً بنر قرارداد ببندد برای اینکه اساس کارش این نیست. این مشکل این واسپاریهاست که من هم موافقم که مشکل است.
ریال به ریال مخارج را باید شرح بدهیم
من نمیپذیریم که تشکلها بگویند استقلال عمل ندارند. نمیشود بیشتر از این و در وضعیت فعلی امری را واگذار کرد بالاخره ضوابطی هست و ما نیز ریال به ریال باید پاسخ بدهیم که چرا فلان مناقصه را برگزار کردیم و هزینه انجام دادیم. میدانید که دیوان محاسبات که خارج از دولت است ریال به ریال پولهای دولتی را ردیابی میکند که چطور خرج شده است. به همین خاطر من نمیتوانم بپذیریم فلان گروهی برود و برای خودش اسپانسر بگیرد. باید همهچیز وارد کمیسیون شود و مصوب شود و با ضوابط به نتیجه برسد.
ارشاد پیشگام واسپاریهاست
امیرزاده: برآورد کلی من این است که سرعت واگذاریها در وزارت ارشاد و معاونت فرهنگی نسبت به کلیت دولت بسیار پیشگام است. وقتی رئیسجمهوری در گفتگوی پایان سال گذشته خود به امر واگذاری رسید، به مسئله واگذاری نمایشگاه کتاب به بخش خصوصی اشاره کرد. اینها نشانه این است که این اتفاق با همه نقدها به آن رخداده است.
رویکرد واسپاری امور به تشکلها بهویژه در معاونت فرهنگی امروز هم رو به ارتقا است و میشود درجاهای مختلف برایش مصداق آورد.
ما قلب تصمیمگیری نمایشگاه را اگر شورای سیاستگذاری بدانیم ترکیبش نشان میدهد که این قلب را چه کسانی در اختیاردارند. آقای صالحی امیری در این شورا مواضعی دارند که حتی بیشتر از صنوف متمایل به واسپاری امور به بخش خصوصی است. آقای بهشتی، امیرخانی، توکل، امیرخانی، فیروزان؛ اشعری و حمزهزاده. اینها همه نماینده بخش خصوصی هستند. ترکیب هشت به چهار در شورا نشاندهنده این است که ما در آنجا برای خودمان کرسی باثبات تصمیمگیری نداشتهایم.
ما دو قرارداد با آقای شهرام نیا بهعنوان موسسه مجری نمایشگاه داریم و یک قرارداد با آقای آموزگار بهعنوان اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران. هردوی اینها مناسبات اداری خودشان را دارند و هزینه کردشان بر اساس مؤلفههای خودشان است. ما امروز در کمیسیون قراردادهای اتحادیه تهران تنها یک ناظر داریم و ورودی هم به مناسبات آنها نداریم. در کمیسیون معاملات موسسه نیز دستورالعملهایی برای انتخاب اعضا هست. نفس حضور افراد در این کمیسیون به نوع تصمیمگیری در آن برمیگردد. تا جایی که من مطلع هستم شیوه اداره این کمیسیون با نظام رأیگیری هرگز نبوده است. خیلی از مواقع سه نماینده تشکلها در این کمیسیون بقیه را مجاب کردهاند و بالعکس.
مثلاً در بخش حقالزحمهها من قائل به افزایش ده تا پانزدهدرصدی بودم ولی دوستان تشکلها ما را مجاب کردند که این افزایش سیدرصدی باشد. کار این کمیسیون بیشتر اقناعی بوده است.
به دنبال انسجام صنفی هستیم نه تفرقه
نگاه وزارت ارشاد در پروژه واسپاری به انسجام صنفی بوده نه تفرقه صنفی. بارها شده بود که اگر مداخلات سازنده و اثرگذاری ما نبود؛ نهادهایی مانند شورای تشکلهای نشر با خطر شکنندگی و ساقط شدن مواجه میشدند. ما اصلاً اصراری به سرکت کشیدن به حیاطخلوت آنها نداشتهایم اما واسپاری را انجام دادیم و تنها جایی که شکلهای نشر عقبنشینی کردهاند ما جلو آمدیم.
جایی نبود که شورا درخواستی برای واسپاری داشته باشد و ما نسبت به آن بیاعتنا بوده باشیم. بخشهایی بود که خود شورای تشکلها نخواست که نپذیرد و درعینحال در همه زیر بخشهای مدیریتی و نرمافزاری نمایشگاه حضور معنیدار تشکلها را داشتیم. در شورای نظارت و برنامهریزی و سیاستگذاری و بخش نظارت محتوایی. حتی جایی که ما باید مر قانون را اجرا میکردیم مثلاً بخش یارانه کتب خارجی، ما نگاه و قرائت متفاوت صنف را هم مدنظر گرفتیم و مسائلمان را حلوفصل کردیم. البته این کف واگذاریهاست. تشکلی که میتواند در شهر آفتاب بدرخشد این توان را دارد که وظایف بزرگتری را هم ایفا کند. شک نکنید که شیوه واگذاریها روند روبهجلوتری خواهد بود و روند فعلی قابلبرگشت نخواهد بود.
نظر شما