خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ: موتلفه اسلامی اگرچه امروزه به عنوان اصطلاحی سیاسی مورد توجه قرار می گیرد؛ اما تاسیس این هیئت در سال ۱۳۴۲ و با محوریت انقلابیون حاضر در صحنه و مقلد حاج آقا روح الله خمینی، در حقیقت اقدامی انقلابی بود که در تاریخ انقلاب اسلامی، منشأ اتفاقات مهم و جریان سازی شد.
هیئت موتلفه اسلامی در حقیقت نتیجه ترکیب تعدادی از هیئتها و جمعیتهای مذهبی بود که در سال ۱۳۴۲ انجام شد تا بر اساس یک فعالیت انقلابی و اعتقادی تشکیلاتی، برنامه انقلابیون روند منسجم تری به خود بگیرد.
آشنایی این هیئتها و جمعیت ها توسط امام خمینی و در اوایل سال ۱۳۴۲ در قم انجام شد و هیئت جدید تازه تاسیس، شورایی هم به نام شورای روحانیت برای خود تاسیس کرد تا همه برنامه ها و فعالیت ها، تحت نظارت این شورا باشد؛ شورایی که حضرات آیات مطهری، بهشتی و انواری در آن عضو بودند و البته باهنر و هاشمی رفسنجانی نیز به تایید امام، همکاری کاملی با این شورا داشتند.
۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که با جنایات متعدد رژیم ستمشاهی در تاریخ جاودانه شد و امام آن روز را برای همیشه عزای عمومی اعلام کرد، موتلفه اسلامی تصمیم گرفت تا برگزاری باشکوه مراسم های مختلف مربوط به شهدای این روز را بر عهده بگیرد. آنان همچنین از سال ۱۳۴۲، تکثیر و توزیع نوارها و اعلامیه های امام و مراجع علیه رژیم ستمشاهی را در دستور کار خود قرار دادند و پس از آنکه قرار شد امام در سال ۱۳۴۳ به قم مراجعت نمایند، هیئت موتلفه اسلامی بر آن شد تا مراسم باشکوهی برای استقبال از امام تدارک ببیند.
مهر ۱۳۴۳ مصادف شد با تصویب لایحه کاپیتولاسیون و اعتراض شدیداللحن امام به این لایحه. آبان همان سال امام را دستگیر و به ترکیه تبعید کردند که البته امام پس از ترکیه به عراق رفتند و در نجف مستقر شدند. اینجا بود که موتلفه از اقدامات انقلابی به سمت و سوی اقدام نظامی سوق پیدا کرد؛ چراکه اقدامات انقلابی را کافی نمی دانست.
تصمیم بر این شد تا سران رژیم و از جمله شاه، نخست وزیر، رئیس مجلس، رئیس ساواک و رئیس شهربانی اعدام انقلابی شوند. ترور شاه از آن جهت که همیشه طبق اعلام های قبلی در برنامهها حضور نمییافت و البته بدل هم داشت، محقق نشد و گروه به سمت اعدام انقلابی حسنعلی منصور، به عنوان نخست وزیر وقت رفت. او از آن جهت که دستور تبعید امام را صادر و پس از آن هم به امام اهانت کرده بود، مستحق اعدام انقلابی و ترور شناخته شد و اول بهمن ماه ۱۳۴۳ به عنوان روز اجرای این نقشه مشخص شد. این روز مصادف بود با ۱۷ رمضان المبارک، سالروز جنگ بدر در صدر اسلام و هیئت به همین دلیل، نام «طرح بدر» را برای این اقدام برگزید.
این شد که اعضای گروه ترور، میثاق نامهای را در شب سی ام دی ماه ۱۳۴۳ امضا کردند که این بیت شعر در آن میثاق نامه جلب توجه می کند:
ناله را هرچه می خواهم که پنهان بر کشم
سینه میگوید که من تنگ آمدم، فریاد کن
این چنین شد که محمد بخارایی با همراهی مستقیم و غیرمستقیم تعدادی از همرزمانش در اول بهمن ماه ۱۳۴۳، حسنعلی منصور را ترور کرد و در جریان فرار دستگیر شد.
او در یکی از جلسات دادگاه فرمایشی و در پاسخ به این سوال که چرا گلوله را به حنجره منصور زدی، میگوید: «میخواستم گلوله دوم را به مغز او بزنم، اما قبل از اینکه گلوله را به مغز او بزنم یادم آمد که این حنجره او بوده که به مرجع تقلید و رهبر اسلامی من اهانت کرد.»
در آن دادگاه فرمایشی و با شناسایی سایر اعضا، محمد بخارایی (۲۱ ساله)، رضا صفارهرندی(۱۹ ساله)، مرتضی نیک نژاد (۲۳ ساله) و محمدصادق امانی (۳۵ ساله) به اعدام محکوم شدند و سید علی اندرزگو هم به جهت متواری بودن، به شکل غیابی حُکم اعدام گرفت.
همچنین افرادی هم مانند مهدی عراقی و حبیب الله عسکراولادی به حبس ابد محوم شدند.
سرانجام حکم اعدام و تیرباران این چهار مبارز مسلمان، در سحرگاه چنین روزی، یعنی ۲۶ خردادماه انجام شد و امروز به عنوان پنجاه و یکمین سالروز شهادت این انقلابیون اسلامی، یادآور رشادت ها و مظلومیت های آنان است.
و اینان کسانی بودند که در اوایل نهضت انقلابی حضرت روح الله، با او همراه شدند و شخصیت و بیان و قلم او را پاس داشتند و به عنوان نخستین شهدای این نهضت الهی، ما را برای همیشه مدیون خود و نام خود را در تاریخ جاودانه ساختند. روحشان شاد و یادشان گرامی.
نظر شما