خبرگزاری مهر، گروه استان ها: معتقد است حوزه فرهنگ مظلوم واقع شده و کمترین توجهها به این مقوله مهم انجام شود و اگر به این حوزه فرهنگ به صورت جدی پرداخته شود، میتواند عامل حل مشکلات موجود با صرف هزینه کمتر باشد.
نصرالله پژمانفر که نمایندگی مردم مشهد و کلات را در مجلس دهم نیز عهدهدار است، از جمله افرادی است که همواره به دنبال تقویت جایگاه فرهنگ بوده و در مسائل مختلف فرهنگی دغدغهمند بوده است.
او حالا در جایگاه رئیس حوزه فرهنگی دستگاه قانونگذاری کشور یعنی مجلس شورای اسلامی است و به گفته خودش، این جایگاه مسئولیتش را سنگین کرده است، چه در کشور، چه در مشهد.
عدم توجه به مقوله فرهنگ، کمبود اعتبارات فرهنگی، عملکرد وزارت ارشاد و مسائلی در خصوص شهر مشهد از جمله مسائلی است که در گفتگوی خبرگزاری مهر با رئیس کمیسیون فرهنگی و نماینده مردم مشهد در مجلس مطرح شده است که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید:
*به عنوان سوال اول میخواهم کمی درخصوص اولویتهای کمیسیون فرهنگی مجلس صحبت کنیم. در حال حاضر و در شرایط فعلی، لازم است چه مسائلی در دستور کار کمیسیون فرهنگی قرار دارد و باید توسط اعضا کمیسیون پیگیری شود؟
اساسا نگاه بنده در موضوع فرهنگ این است که همه امور را زیرمجموعه فرهنگ میدانم، اگر ما بتوانیم زیرساختهای پیشرفت فرهنگ را در تمام حوزه ها مهیا کنیم، سایر اقدامات در تمام عرصه ها موفق نیز میشود و این یک ادعای صرف نیست زیرا ما توانستهایم ظرفیتهای متعددی را با عنصر فرهنگ پای کار بیاوریم و تحول ایجاد کنیم.
در طول ۳۷ سالی که از انقلاب اسلامی گذشته است، تهدیدات و بحرانهای زیادی برای ما به وجود آمده است و عبور از همه این تهدیدها به واسطه ظرفیتی بوده که در عرصه فرهنگ برای ما وجود داشته و از این طریق توانستهایم فرصتهای زیادی را در دنیا به دست بیاوریم و همه اینها مرتبط با موضوع فرهنگ و باورهای ما است بنابراین به نظر بنده ما هرچه قدر در حوزه فرهنگ سرمایهگذاری کنیم و ظرفیت بگذاریم، این سرمایهگذاری پایدار خواهد بود.
در این قضیه مسئلهای که همواره وجود داشته و گریبانگیر بخش فرهنگ بوده، نبود اعتبارات است و دولتها کمترین توجه را به این موضوع داشتند.
*آنگونه که به نظر میرسد، در هرکجا که کمبود اعتبار وجود داشته باشد، از بودجه بخش فرهنگ برداشته میشود این مساله صحیح است؟
متاسفانه هم کم گذاشته میشود و هرجا هم کم میآورند، از همین مقدار بودجه اندک هم کم میکنند که این امر موضوع نگرانکنندهای است، اگر اعتبارات فرهنگی کشور ما را به عنوان یک کشور مذهبی و فرهنگی با اعتبارات فرهنگی دیگر کشورها که اساسا استراتژی آنها و برنامههایشان فرهنگ محور نیست، مقایسه کنید، متوجه میشوید که آنها اعتبارات بیشتری را برای این بخش قرار دادهاند.
باید توجه کنیم که امروز باورهای یک مجموعه چیزهایی نیست که بر زبان جاریست و آنها را در مصاحبهها اعلام میکنند، بلکه باورهای یک مجموعه، آن چیزی است که بر اساس آن رفتار میکنند.
ما متاسفانه کمترین توجه و پایینترین اولویت را به فرهنگ می دهیم لذا اگر نکاه کنید، میبینید که کمترین اعتبارات برای بخش فرهنگی گذاشته میشود و این اعتبارات کم هم توزیع ناعادلانهای دارد و به بخش هایی میرود که بیشتر جنبههای سیاسی دارد که این اشتباه بسیار بزرگی است.
بنابراین سعی ما بر این است که بتوانیم جایگاه فرهنگ را حفظ کنیم، من بیشتر از آن که نگران اعتبارات بخش فرهنگ باشم، نگران بی توجهی به فرهنگ هستم. امروز کار به جایی رسیده که مسئله فرهنگ در برنامهریزیها هم از دستورکار خارج میشود.
ما در قانون برنامه پنجم تکلیف کردیم تمام طرحها و پروژههای بزرگ باید پیوست فرهنگی داشته باشند که این یک تکلیف قانونی است اما الان چند پروژه داریم که همراه با پیوست فرهنگی باشد ولو اینکه این پیوست سوری باشد؟ این امر نشان میدهد که اهتمامی نسبت به این موضوع وجود ندارد.
درحال حاضر همه این موضوع را پذیرفتهاند که هراقدامی یک تبعات فرهنگی دارد، ما مثلا جادهای میکشیم یا فرودگاهی را به وجود می آوریم و یا مرتفع سازی میشود که هرکدام از این اقدامات یک اثر فرهنگی در سطح خرد و کلان دارد.
برخی اتفاقات نشاندهنده این است که اساسا فرهنگ اولویت نیست و نتیجه هم این میشود که ما برای انجام برخی فعالیتها هزینههای هنگفتی را صرف میکنیم که اگر به جای آن در حوزه فرهنگ هزینه میکردیم، می توانستیم همان خروجی را با هزینه کمتر بگیریم.
*می توانید به اولویتهای کمیسیون فرهنگی به صورت مصداقی اشاره کنید؟ یعنی کمیسیون فرهنگی مجلس مشخصا میخواهد چه اقداماتی را به صورت عملیاتی آغاز کند؟
اولویت اول ما مهندسی فرهنگی است، گمان بنده این است که ما در بخشهای مختلف قانون داریم اما من درباره مهندسی فرهنگی مکررا صحبت کردم و گفتم این مهندسی وجود ندارد یعنی به این معنا که بتوانیم اجزا پازل فرهنگی را شناسایی کنیم، این مهندسی فرهنگ وجود ندارد، در واقع هنوز این موضوع تعریف نشده است که چه فعالیتهایی در حیطه فرهنگ هستند و گاهی برخی از دستگاهها اقداماتی انجام میدهند که اساسا فرهنگی نیست.
برخی از کارهای فرهنگی اصلا صاحب ندارد، مثلا سبک زندگی یکی از مقولات مهم فرهنگی است که صاحب ندارد و در دستور کار هیچ دستگاهی نیست، ازطرفی در بعضی از بخشها هم تراکم وجود دارد مثلا ما در حوزه سینما با تراکم متولی مواجه هستیم و بسیاری از دستگاهها در این حوزه وارد می شوند و همه متوقع هستند اعتباراتی دریافت کنند اما هیچ کس هم قبول نمیکند نسبت به این حوزه پاسخگو باشد که آیا سینمای مطلوب وجود دارد یا خیر و یا اینکه تولیدات امروز نیاز جامعه را برطرف می کند و آیا پاسخگوی مسائل فرهنگی و اجتماعی هست یا خیر.
سینما میتواند مهمترین کانون فرهنگی باشد اما الان چرا چنین وضعیتی دارد؟ یک نفر باید بیاید و از عملکرد سینما دفاع کند و بگوید سینمای ما مطلوب است و برای آن دلیل ارائه دهد اما چنین چیزی وجود ندارد بنابراین ما باید این مسائل را مهندسی کرده و برای مباحث مختلف فرهنگی متولی ایجاد کنیم تا دستگاهها پاسخگو باشند و دستگاههای نظارتی هم بتوانند یقهگیری کنند اما امروز در بسیاری از مسائل فرهنگی نمیتوانیم یقه یک دستگاه خاص را بگیریم و از او بخواهیم که پاسخگو باشد.
* آیا به عقیده شما یک فشلی در حوزه متولیان امور فرهنگی وجود دارد؟
بله همینگونه است به همین دلیل است که باید مهندسی فرهنگی صورت گیرد و فعالیتهای فرهنگی را شناسایی کنیم تا این فعالیتها به دستگاه ها محول شود، در برخی از مسائل نیز دستگاههای مربوطه وجود دارند و وظایفی نیز برای آنها تعریف شده است اما اجرای این وظایف بسیار ضعیف است، مثلا وزارت ورزش و جوانان بهتر است وزارت ورزش باشد، آن هم وزارت ورزش در حد قهرمان پروری و قهرمانی زیرا در حال حاضر اقدامات بسیار اندکی در حوزه جوانان در این وزارتخانه انجام شده است.
درباره اولویت بعدی کمیسیون فرهنگی باید به رسیدگی به طرحها و لوایحی اشاره کنم که از مجلس قبل مانده است، ما این موارد را در کمیسیون بررسی میکنیم و در صورت لزوم، آن را در دستور کار قرار میدهیم و به صحن میفرستیم.
بخش سوم اولویتها، مسائلی هست که کمیسیون فرهنگی به صورت مشخص باید به آن بپردازد و در واقع اولویتهای سازمانها و دستگاههای فرهنگی است. بنده سعی کردم در این مسائل به صورت فردی تصمیمگیری نکنم و یک گفتگوی ۱۷ نفره را در کمیسیون انجام دادیم و از سازمانهای مختلف نیز خواستهایم اولویتهای خود را به صورت کتبی به کمیسیون فرهنگی مجلس اعلام کنند، همچنین نشستهایی را با دستگاههای مختلفی را برگزار خواهیم کرد تا ضمن انجام گفتگو، اولویتها را هم شفاهی دریافت کنیم.
یکی دیگر از مسائلی که برای کمیسیون فرهنگی به عنوان دغدغه مطرح است، نظام جامع رسانه به عنوان یکی از مسائل و مشکلات پرچالش است و ما مشکلات زیادی را به دلیل فقدان این نظام داریم.
*به عنوان یک عضو دستگاه قانون گذاری، گمان نمیکنید در بخش فرهنگ با خلأهای قانونی فراوانی مواجه هستیم؟
چرا، قبول دارم و خلأهای قانونی فراوانی در این حوزه وجود دارد، نمونهاش خود وزارت ارشاد است. ارشاد دستگاهی مهم و تنها دستگاه دولتی در حوزه فرهنگ است اما قوانین مربوط به وزارت ارشاد، متعلق به سال ۱۳۶۰ است و هیچ بازنگری بر روی آن نشده است.
طبیعتا فعالیتهای فرهنگی که در آن زمان وجود داشته با الان بسیار متفاوت است. امروز ارشاد درگیر فضای مجازی است که اصلا جز قوانین آن نیست و اینها را در قالب آیین نامه یا دستور العمل پیگیری میکند.
*شما عملکرد علی جنتی را به عنوان متولی وزارت فرهنگ و ارشاد چطور ارزیابی میکنید؟
موضوع فرهنگ پیچیدگیهای زیادی دارد. امروز به نظرمن ، نمره متوسط کسب کردن در حوزه فرهنگ معادل با نمره عالی در حوزههای دیگر است، در واقع کارکردن در بسیاری از حوزهها راحت تر است و رسیدن به یک نقطه مطلوب برای یک وزیر در این حوزه ها، راحتتر از رسیدن به نقطه مطلوب در حوزه ارشاد است، این اظهارنظر به این معنا است که احصاب فرهنگ سطح انتظارات جدی دارد، آنها افرادی دقیق و حساس هستند که مطالباتشان به راحتی تامین نمیشود اما در مجموع من نمره وزیر ارشاد را نمره قابل قبولی نمیدانم.
*به علی جنتی چه نمرهای میدهید؟
اجازه بدهید چون من دیکته ایشان را تصحیح نکرده ام، نمرهای هم ندهم.
* مثلا نمرهای در حد ۱۲ میدهید؟
شاید حتی از ۱۲ هم کمتر. در مجموع شرایط خوبی در دوران ایشان فراهم نبوده که بخشی خواسته و بخشی ناخواسته بوده است. اتفاقاتی در سطح معاونان آقای جنتی افتاده که وقتی خودش از برخی از این اتفاقات مطلع شد، ورود پیدا کرد و جلوی گسترش آن اتفاقات را گرفت اما در بخش های دیگری هم که مطلع نشد، تمام اتفاقات به پای وزیر نوشته شده است.
آقای جنتی اگر میخواهد کار خود را به خوبی ادامه دهد و کارنامه موفقی را برای دولت در حوزه فرهنگ رقم بزند، باید اراده جدیتر و یک برنامه دقیقتر داشته باشد و حتی اگر لازم باشد چند جابهجایی اساسی در سطح وزارتخانه انجام دهد تا در یک سال باقی مانده بتواند موفق باشد اما با درگیر شدن در روزمرگیها و روالی که در حال حاضر در وزارتخانه جاری است، بعید میدانم حتی دوستان خودشان هم رضایت حداقلی از عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد داشته باشند.
من بدترین اقدام و رفتار در حوزه فرهنگ را این می دانم که ما اجازه دهیم مسیر رفتارهای سیاسی در حوزه فرهنگ باز شود، امروز بسیاری از اتفاقات در حوزه فرهنگ جای تأمل و بحث و بررسی دارد اما با یک لعاب سیاسی دادن، منتقدان متهم شدند و اجازه داده نشده انتقادات، رفتارهای سازمانی را اصلاح کند.
ما در کمیسیون فرهنگی نمایندگانی با گرایشات مختلف سیاسی داریم اما اولین خواهش بنده این بود که اجازه ندهیم در کارهای کارشناسی ما رویکردهای سیاسی باعث شود که اظهارنظر کارشناسی نکنیم و از دوستان لیست امید خواهش کردیم جمعبندی کمیسیون را آنها ارائه دهند و از آن دفاع کنند.
*سوال بعدی من مربوط به شهر مشهد و یکی از اساسیترین معضلات این کلان شهر است، تا کنون برای بهبود وضعیت حاشیه شهر مشهد اقدامات متعدد فیزیکی و عمرانی انجام گرفته اما مشکلات مردم این مناطق همچنان پابرجاست و آسیبهای اجتماعی و فرهنگی این منطقه به جای خود باقی است، به نظر میرسد مسئولان مشهد و استان به یک همگرایی برای حل اساسی معضلات حاشیه شهر نرسیدهاند، این اقدامات چگونه باید جمعبندی شود تا بتوانیم به یک نتیجه نسبی و مطلوب در حوزه حاشیه شهر مشهد برسیم؟
موضوع حاشیه شهر مشهد یکساله ایجاد نشده که یکساله هم برطرف شود، امروز ما با یک بحران اساسی مواجه شدهایم و آن هم حاشیهنشینی یک سوم از جمعیت مشهد است که موضوعی اساسی است.
یک سوم جمعیت شهر با بحرانهای متعددی از جهات اموزشی بهداشتی فرهنگی درمانی، اجتماعی و ... . مواجه هستند بنابراین این یک توقع بیجا است که بگوییم مثلا تا پایان سال ۹۶ ما مسئله حاشیه شهر را حل کردهایم، حتی اگر ماشین ماشین اسکناس هم در اینجا تخلیه کنند باز هم این مسئله با پول حل نمیشود.
*پس احتیاج و نیاز اصلی ما در این حوزه چیست که هم اکنون وجود ندارد؟
ما احتیاج به یک ورود و اساسی جدی به این حوزه داریم با یک تقسیم کار مناسب. در این حوزه باید دستگاهی وارد عمل شود و تقسیم کار کند، ما تا زیرساختها را فراهم نکنیم، نمیتوانیم کاری از پیش ببریم. هماکنون کارهایی درعرصه فرهنگی در حاشیه شهر انجام شده ، مثلا مساجد ما فعال شدهاند و کلاسهای آموزشی و تفریحی مختلفی برگزار میشود، بخشی از این اقدامات به دلیل این است که صرفا نوجوانان و جوانان ما بیکار نباشند و وقنی آنها به کاری سرگرم باشند، طبیعتا به دنبال آسیبهایی همچون اعتیاد نمیروند بنابراین ضرورت دارد این اقدامات توسعه یابد.
درخصوص انجام اقدامات دیگر نیز ضرورت دارد زیرساختهای آن فراهم شود. تصور کند مثلا زلزلهای رخ دهد، در آن بافت درهم تنیده که خانههای ۳۰، ۴۰ متری در فضای فوقالعاده محدود و در کوچه تنگ و باریک قرار دارد، در صورت وقوع یک حادثه طبیعی، چه اتفاقی در این مناطق رخ خواهد داد؟ غیرقابل تصور است.
طبیعتا اگر قرار باشد از وقوع چنین فاجعهای جلوگیری شود، باید راه و شهرسازی وارد عمل شده و بحث تعریض خیابانها و کوچهها را پیگیری کند، شهرداری نیز به مقاومسازی مسکنها بپردازد و این موضوع شاید در یک افق ۲۰ ساله محقق شود. حتی اگر منابع مالی هم باشد بازهم انجام این کارها در زمان کم امکان پذیر نیست.
*بحث دریافت اعتبارات دولتی برای حاشیه شهر مشهد هم مرتب و مکرر مطرح میشود و ظاهرا امسال هم اقدام متفاوتی در این حوزه انجام نشده است، همینگونه است؟
متاسفانه براساس قولی که رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور به خود بنده دادند، قرار بود مسئله اعتبارات حاشیه شهر مشهد در لایحه بودجه سالهای ۹۳ و ۹۴ قرار بگیرد اما این اتفاق نیفتاد، من خودم توانستم ردیفی را به عنوان ساماندهی حاشیه کلان شهرهای مذهبی ایجاد کنم که ۶۱ میلیارد تومان برای آن اعتباری قرار دادیم اما برای این ردیف بودجه هم ریالی پرداخت نشد.
امسال هم توانستیم ردیف مستقلی را برای ساماندهی حاشیه شهر مشهد قرار دهیم و ۱۰۰ میلیارد تومان برای آن بودجه درنظر گرفتیم، اما این ۱۰۰ میلیارد برای ساماندهی به وضعیت حاشیه شهر مشهد بسیار اندک است.
بنا بود ستاد ساماندهی حاشیه شهر به دستور رئیس جمهور قرار تشکیل شود، وزیر کشور نیز استاندار خراسان رضوی را مکلف کرد تا کارگروهی را برای بررسی مشکلات حاشیه شهر مشهد راه اندازی کند و در آن کارگروه راه حل پیشنهاد شود، همچنین قرار شد سازمانی برای پیگیری امور حاشیه شهر تأسیس شود که نشد و هزار ملیلیارد هم برای آن درنظر گرفته شدکه هیچ خبری از آن نیست.
امروز این گلایهها به دولت وارد است، حتی خود آقای روحانی وقتی به مشهد آمد، گفت این اعتبار را به حاشیه شهر مشهد اختصاص خواهد داد. علاوه بر این مشکلات دیگری هم وجود دارد، مثلا سازمات حفاظت محیط زیست مکلف شده بود اعتباری را به موضوع کشف به ما بدهد که پرداخت نکرده است.
ما با این اعتبارات اندک در حوزه حاشیه شهر مشهد به جایی نخواهیم رسید، حتی پیشبینی خود دولت هم این بود که باید چندهزار میلیارد اعتبار برای این موضوع اختصاص داده شود اما با همین عدد ۱۰۰ میلیارد هم اگر اختصاص یابد و هرسال هم ارتقا پیدا کند، بازهم مشکلات به سادگی حل نمیشود، ضمن اینکه بخشی از این مشکلات فرهنگی و اجتماعی است که به جای خود باقی است.
یکی از ضروریات حاشیه شهر این است که اقدامات عمرانی را با شتاب بیشتری جلو ببریم و طبیعتا در فضایی که زیرساختهای مناسبی دارد، مشکلات فرهنگی هم شروع به حل شدن میکند، ما وقتی با کمبود خانه بهداشت، بیمارستان و مدرسه در این محدوده مواجه هستیم و نیازهای بهداشتی و فرهنگی مردم رفع نمیشود، مشکلات به جای خود باقی میماند.
* پس به عقیده شما برای حل معضلات فرهنگی و اجتماعی حاشیه شهر مشهد باید زیرساختهای عمرانی و فیزیکی ایجاد شود؟
خیر، این لازم است اما کافی نیست. کار فرهنگی بایت رفتار فرهنگی داشته باشد، در کنار اینکه زیرساختها مهیا میشود، باید فضای فرهنگی را در آنجا قالب کنیم یعنی جوانان باید بتوانند درآنجا بتوانند وقت خود را به شکل کامل پرکند بنابراین اگر هم اقدامات عمرانی انجام میشود، باید به ایجاد مکانها و فضاهای فرهنگی اولویت داده شود، یعنی باید در کنار این ایجاد زیرساختها، فعالیتهای فرهنگی نیز باید گسترش یابد.
*جناب پژمانفر به نظر شما سازمان اجرایی حاشیه شهر چرا راه اندازی نشد؟
این را دیگر استانداری باید جواب دهد.
* نظر شما را میخواهم.
به عقیده من در این قضیه ارادهای وجود ندارد، دولت تصمیم جدی برای حاشیه شهر مشهد ندارد و متاسفانه در این قضیه اعتبارات اختصاص داده شده را هم پرداخت نکردند.
*از آغاز به کار مجلس جدید حدود یک ماه میگذرد اما مجمع نمایندگان استان هنوز تشکیل نشده است، مجمع چه زمانی تشکیل میشود؟
مجمع قرار بود در هفته گذشته برگزار شود اما برخی از دوستان آماده نبودند و احتمال طی روزهای آتی مجمع برگزار میشود.
نظر شما