ولادت حضرت امام زين العابدين ، سجاد ( ع ) :
درچنين روزي درسال 38 ه ق حضرت سّيد الساجدين امام زين العابدين (ع) چهارمين امام شيعيان سه سال پيش ازشهادت امام على (ع) درمدينه ديده به جهان گشودند. مادرمكرمه آن حضرت ، شهربانو وپدربزرگوارشان حضرت امام حسين(ع) است . سجاد وزين العابدين ازالقاب مشهورآن امام همام مي باشد واين القاب به دليل كثرت عبادت به آن حضرت اطلاق شده است . آن امام همام در طول عمر پر بر كتشان و در حوزه سياسي براى پيش راندن مسلمانان به سوى نفرت از بني اميه و افزودن حس مبارزه جويى با آنان، تلاش هاى موثرى را به انجام رساندند و در فرصتهاي مختلف ، مردم را بر ضد امويان تحريك مي كردند. آن امام همام براى آگاهى مردم، شيوه دعا را به كار گرفتند ، به گونه اي كه به گفته بسياري از عالمان علوم اسلامي دعاهاى آن حضرت، بازگو كننده رويدادهاى عصر آن حضرت اند .صحيفه سجاديه كه به زبور آل محمد مشهور است، اثر بي نظيرى است كه در جهان اسلام، پيوسته مورد توجه بزرگان و علما و مصنفان قرار گرفته است .
زهد حضرت امام سجاد و عبادت ايشان در ميان عالميان مثال زدني است .آن حضرت در سخنان خود فرموده بودند :
تعصي الاله وانت تظهر حبّه هذا لعمري في الفعال بديع
لو كنت تظهر حبه لأطعته ان المحب لمن يحب مطيع
«عصيان پروردگارت مي كني و آنگاه بردوست داشتن او مصري . حقا كه اين اين ادعا از عجيب ترين چيز هاست . اگر خداي را به واقع عشق مي ورزيدي اطاعت او مي داشتي ، چراكه دوستدار هماره مطيع محبوب است.» از ديگر آثار ارزنده به جا مانده از امام سجاد(ع )، مجموعه اى تربيتى و اخلاقى است به نام رساله الحقوق است كه امام(ع ) در آن وظايف گوناگون انسان را در برابر خدا ، خود و ديگران، با بيانى شيوا و گويا بيان كرده است. فعاليت هاي امام ع در حوزه اجتماعي نيز سر آمد همگان است . آن حضرت در طول عمر پر بر كتشان خدمات بسياري به بخش محروم جامعه آن ديار اعطا كردند كه رسيدگى به درماندگان، يتيمان، تهيدستان و بردگان بخشي از آنها ست .برخي از روايات بر اين نكته تاكيد دارند كه آن حضرت، هزينه زندگى صد خانواده تهيدست را عهده دار بود. آن امام همام در حوزه اخلاق اسلامي سر آمد ديگران بودند و در هر حال مردم را به رعايت آداب و اخلاق اسلامي سفارش مي كردند .ابي حمزه ثمالي از امام سجاد (عليه السلام) نقل مي كند كه آن حضرت فرمودند: «ما تجرعت جرعة غيظ أحب إلي من جرعة غيظ أعقبها صبرا؛ هيچ فروبردن خشمي در نزد من محبوبتر از فرو بردن خشمي كه براي آخرت بگذارم نيست.»
بخش عمده اي اززندگي امام سجاد ع در واقعه كربلا و وقايع پس از آن مي گذرد . آن حضرت به دليل برخي كسالت هاي جسماني اجازه حضور در ميدان نبرد را نيافتند و وظيفه خود را در پيام رساني واقعه كربلا و همچنين افشاي طريق حكام جائر وشرح دقيق واقعه كربلا براي عامه مردم به انجام رسانيدند . آن امام همام سرانجام و در روز 12 و يا 25 محرم سال 95 هجرى، درمدينه، به دسيسه هشام بن عبدالملك، مسموم گرديد و در 56 سالگى به شهادت رسيد. مدفن آن حضرت در قبرستان بقيع در مدينه منوره واقع شده است.
فتح خيبر :
در چنين روزي در سال هفتم هجري قمر قلعه خيبر به دست مبارك امير مومنان علي ( ع ) فتح شد . پيامبر اسلام در سال هفتم هجرت تصميم به خلع سلاح يهوديان خيبر گرفت.انگيزه پيامبر در اين اقدام دو امر بود: 1- خيبر به صورت كانون توطئه و فتنه بر ضد حكومت نوبنياد اسلامى در آمده بود و يهوديان اين قلعه بارها با دشمنان اسلام در حمله به مدينه همكارى داشتند،بويژه در جنگ احزاب نقش مهمى در تقويتسپاه احزاب داشتند. 2- گرچه در آن زمان ايران و روم به صورت دو امپراتورى بزرگ،با يكديگر جنگهاى طولانى داشتند،ولى ظهور اسلام به صورت يك قدرت سوم براى آنان قابلتحمل نبود،ازينرو هيچ بعيد نبود كه يهوديان خيبر آلت دست كسرى يا قيصر گردند و با آنها براى كوبيدن اسلام همدستشوند و يا همانطور كه مشركان را بر ضد اسلام جوان تشويق كردند،اين دو امپراتورى را نيز براى درهم شكستن قدرت اين آيين نوخاسته تشويق كنند. اين مسائل پيامبر را بر آن داشت كه با هزار و ششصد نفر سرباز رهسپار خيبر شود. قلعههاى خيبر داراى استحكامات بسيار و تجهيزات دفاعى فراوان بود و مردان جنگى يهود بشدت از آنها دفاع مىكردند.
با مجاهدتها و دلاوريهاى سربازان ارتش اسلام قلعهها يكى پس از ديگرى اما به سختى و كندى سقوط كرد ولى دژ«قموص»كه بزرگترين دژ و مركز دلاوران آنها بود،همچنان مقاومت مىكرد و مجاهدان اسلام قدرت فتح و گشودن آن را نداشتند و سردرد شديد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مانع از آن شده بود كه خود پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در صحنه نبرد شخصا حاضر شود و فرماندهى سپاه را بر عهده بگيرد،ازينرو هر روز پرچم را به دستيكى از مسلمانان مىداد و ماموريت فتح آن قلعه را به وى محول مىكرد ولى آنها يكى پس از ديگرى بدون اخذ نتيجه باز مىگشتند.روزى پرچم را به دست ابو بكر و روز بعد به عمر داد و هر دو نفر بدون اينكه پيروزى به دست آورند به اردوگاه ارتش اسلام بازگشتند.
تحمل اين وضع براى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بسيار سنگين بود.حضرت با مشاهده اين وضع فرمود:«فردا اين پرچم را به دست كسى خواهم داد كه خداوند اين دژ را به دست او مىگشايد;كسى كه خدا و رسول خدا را دوست مىدارد و خدا و رسولش نيز او را دوست مىدارند» (1) .آن شب ياران پيامبر اسلام در اين فكر بودند كه فردا پيامبر پرچم را به دست چه كسى خواهد داد؟هنگامى كه آفتاب طلوع كرد سربازان ارتش اسلام دور خيمه پيامبر را گرفتند و هر كدام اميدوار بود كه حضرت پرچم را به دست او دهد.در اين هنگام پيامبر فرمود:
على كجاست؟عرض كردند:به درد چشم دچار شده و به استراحت پرداخته است.پيامبر فرمود:على را بياوريد.وقتى على عليه السلام آمد،حضرت براى شفاى چشم او دعا كرد و به بركت دعاى پيامبر ناراحتى على عليه السلام بهبود يافت.آنگاه پرچم را به دست او داد. على عليه السلام گفت: يا رسول الله آنقدر با آنان مىجنگم تا اسلام بياورند.پيامبر فرمود:به سوى آنان حركت كن و چون به قلعه آنان رسيدى،ابتداءا آنان را به اسلام دعوت كن و آنچه در برابر خدا وظيفه دارند(كه از آيين حق الهى پيروى كنند)به آنان يادآورى كن.به خدا سوگند اگر خدا يك نفر را به دست تو هدايت كند،بهتر از اين است كه داراى شتران سرخ موى باشى. (2) ، (3) على عليه السلام رهسپار اين ماموريتشد و آن قلعه محكم و مقاوم را با شجاعتى بىنظير فتح نمود.
پىنوشتها:
1)«لاعطين هذه الراية غدا رجلا يفتح الله على يديه،يحب الله و رسوله و يحبه الله و رسوله.«ابن عبد البر»گفتار پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم را به اين صورت نقل كرده است:«لاعطين الراية رجلا يحب الله و رسوله ليس بفرار يفتح الله على يديه»(الاستيعاب في معرفة الاصحاب،چاپ اول،بيروت،دار احياء التراث العربي،1328 ه.ق،ج 3،ص 36).
2)شتران سرخ موى مرغوبترين و گرانترين شترها بود.
3)مسلم بن الحجاج القشيرى،صحيح المسلم،قاهره،مكتبة محمد علي صبيح(بىتا)ج 7،ص 121.اين ماموريتبزرگ على عليه السلام و بيان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم درباره او با اندكى تفاوت،در منابع ياد شده در زير نيز آمده است: -عبد الملك بن هشام،السيرة النبوية،تحقيق:مصطفى السقا،ابراهيم الابياري و عبد الحفيظ شلبي،قاهره،مكتبة مصطفى البابي الحلبي،(افست مكتبة الصدر تهران)1355 ه.ق،ج 3،ص 349. -ابن اثير،الكامل في التاريخ،بيروت،دار صادر،1399 ه.ق،ج 2،ص 219. -الحاكم النيشابوري،المستدرك على الصحيحين،اعداد:عبد الرحمن المرعشي،چاپ اول،بيروت،دار المعرفة،1406 ه.ق،ج 3،ص 109. -محمد بن اسماعيل البخاري،صحيح البخاري،قاهره،مكتبة عبد الحميد احمد حنفي،1314 ه.ق،ج 5،ص 18.
شهادت مظلومانه رجايي و باهنر :
پس از آنكه دشمنان انقلاب اسلامي نتوانستند در هجمه هفتم تير ضربه اي به انقلاب اسلامي وارد سازند تصميم گرفتند كه در هشتم شهريور1360 مردم كشور را با فاجعه دردناك ديگري روبرو كنند . در اين واقعه طي يك بمب گذاري در دفتر نخست وزيري ، رييس جمهور محمد علي رجايي و نخست وزير حجت الاسلام والمسلمين باهنر به در جه رفيع شهادت نايل آمدند . اين واقعه نه تنها موجب منزوي شدن مردم نشد بلكه رشد و آگاهي بيشتر مردم را در پي داشت و باعث حضور فعال آنان در صحنه هاي مختلف انقلاب شد. بمب را منافقي نفوذي ، عضو سازمان تروريستي استالينيستي مجاهدين خلق به نام " كشميري " زير ميز اتاق نشست هاي دفتر رياست جمهوري كار گذاشته بود.
شهيد رجايي در سال 1312 ه ش در قزوين متولد شد. اودوره ليسانس خود را دررشته رياضي به پايان برد و به استخدام وزارت آموزش وپرورش درآمد . شهيد رجايي درسال 1340 فعاليت هاي سياسي خود را آغازكرد ودرهمان زمان دستگير وروانه زندان شد. اوپس ازآزادي به همراه شهيد باهنربه سازماندهي هيات موتلفه پرداخت. شهيد رجايي به مدت چهارسال درزندانهاي انفرادي رژيم پهلوي به سر برد وپس ازانقلاب اسلامي موفق به ايجاد انجمن اسلامي معلمان شد . اودرسال 1358 ه .ش مسووليت وزارت آموزش و پرورش را به عهده گرفت وپس ازيك دوره نخست وزيري وپس ازعزل ابوالحسن بني صدر، رياست جمهوري ايران اسلامي را به عهده گرفت .
حجت الاسلام والمسلمين باهنر نيز در سال 1312 ه ش در كرمان به دنيا آمد . او سطوح عالي دروس حوزوي را در حوزه علميه قم طي كرد . وي سپس به تحصيلات دانشگاهي روي آورد و موفق به دريافت در جه دكتري الهيات از دانشگاه تهران شد . شهيد باهنر در سال 1341 فعاليت هاي سياسي خود را آغاز كرد و پس از سخنراني هاي مختلف در مساجد عليه رژيم پهلوي ، شش بار به زندان محكوم شد . علاوه بر اين وي در سال 1350 ممنوع المنبر شد . او در سال 1357 به فرمان امام خميني مامور تنظيم اعتصابات شد و در همان سال نيز به فرمان امام به عضويت شوراي انقلاب اسلامي در آمد . وي پس از نمايندگي و رياست چند نهاد انقلابي در كابينه رجايي به سمت وزير آموزش و پرورش منصوب شد و وپس از رياست جمهوري رجايي، سمت نخست وزيري دولت او را به عهده گرفت .
روز دولت :
به مناسبت شهادت دو تن از دولت مردان جمهوري اسلامي ايران ، شهيدان رجايي و با هنر در هشتم شهريور 1360 و گراميداشت خاطره اين عزيزان ، د وم تا هشتم شهريور ماه هرسال به عنوان هفته دولت و روز هشتم شهريور بنام روز دولت نامگذاري شد تا ياد آوري خاطرات دوران تلاش و سخت كوشي عناصري د لسوز و ايثار گر در نظام اجرايي انقلاب كه تمامي همشان رفع مشكلا ت مردم بود ، باشد.
شهادت ناجي العلي :
در چنين روزي در سال 1366 ناجي العلي كاركاتوريست مشهور جهان عرب به دست نظاميان صهيونيست ( پس از مدتي بيماري ) به شهادت رسيد . وي آثار بسياري را در دفاع از ملت مظلوم فلسطين خلق كرد . ناجي العلي در آثار خود همواره شخصيتي را در بخشي از كادر تصويري خود تصوير مي كرد كه نشان از شخصيت او بود . اغلب مضامين وي در آثارش ضدصهيونيستي است.
امضاي معاهده ننگين تاريخي تقسيم ايران بين روسيه تزاري و انگليس در عهد محمد علي شاه قاجار :
در چنين روزي در سال 1907 ميلادي ، قرار داد روس و انگلستان مربوط به تقسيم ايران به دو منطقه نفوذ در پترز بورگ به امضا رسيد . پس از امضاي اين قرار داد امين السلطان به هنگام خروج از مجلس با گلوله عباس آقا صراف آذرباييجاني به قتل رسيد و قاتل نيز خود كشي كرد . اين ترور ، شاه و دولت استبدادي را مرعوب ساخت .
جدايي تيمور شرقي از اندونزي :
در چنين روزي در سال 1999 ميلادي تيمور شرقي از اندونزي جدا شد و به استقلال دست يافت .
تولد ژاك لوييس ديويد :
ديويد ، نقاش فرانسوي در چنين روزي در سال 1748 به دنيا آمد . آثار اين نقاش به سبك نئو كلاسيك است . "مرگ در مارات" عنوان مهمترين اثر اوست .
مري ولاستونكرافت شلي :
شلي نويسنده بر جسته انگليسي در چنين روزي در سال 1797 ديده به جهان گشود . "فرانكيشتن "عنوان مهمترين اثر داستاني اوست .
ژاكوب هنريكوس وان هوف :
وان هوف فيزيكدان و شيميدان هلندي در چنين روزي در سال 1852 ميلادي به دنيا آمد . وي به سال 1901 ميلادي نوبل را از آن خود كرد.
تولد ارنست لرد راد ر فورد :
راد رفورد فيزيكدان انگليسي در چنين روزي در سال 1871 ميلادي ديده به جهان گشود .او كاشف اشعه آلفا ، بتا و گاما است .
تولد تئودور سود برگ :
اين شيميدان انگليسي در چنين روزي در سال 1884 ميلادي به دنيا آمد . وي در سال 1926 جايزه نوبل را از آن خود كرد .
تولد وارن بافت :
بافت نويسنده آمريكايي در چنين روزي در سال 1930 ميلادي ديده به جهان گشود ." لمس مايداس "( پادشاه اسطوره اي ) عنوان مهمترين اثر داستاني اوست .
در گذشت كلئو پاترا :
كلئو پاترا هفتمين و مشهور ترين ملكه مصر در چنين روزي در سال 30 قبل از ميلاد در گذشت . گفته اند وي خودكشي كرد .
در گذشت لويي يازدهم :
لويي يازدهم پادشاه فرانسه در چنين روزي در سال 1483 ميلادي در سن 60 سالگي در گذشت . او در ميان سالهاي 1461 تا 1483 ميلادي براين كشور حكومت كرد .
در گذشت شارل كوبورن :
كوبورن بازيگر آمريكايي و برنده جايزه اسكار بازيگري در چنين روزي در سال 1961 دار فاني را وداع گفت . وي به هنگام مرگ 84 سال داشت .
در گذشت اكسل استرود هال :
استرود هال موسيقيدان آمريكايي در چنين روزي در سال 1963 ميلادي دار فاني را وداع گفت . وي بيشتر اوقات رهبر اركستر بود . او در سن پنجاه سالگي دار فاني را وداع گفت . " نمايش فرانك سيناترا "عنوان مهمترين اثر اجراي صحنه اي اوست .
نظر شما