پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۸ شهریور ۱۳۸۵، ۸:۴۴

ضرورت مديريت بر تجليل؛ يادداشت مهر به مناسبت تجليل مركز حفظ و پژوهش موسيقي صدا و سيما از سه هنرمند

ضرورت مديريت بر تجليل؛ يادداشت مهر به مناسبت تجليل مركز حفظ و پژوهش موسيقي صدا و سيما از سه هنرمند

خبرگزاري مهر - گروه موسيقي : درجايي كه هنرمندان شاخص اين مركز هنوز فعاليت دارند ودرحالي كه خارج از اين دايره نيز پيشكسوتاني هستند كه حتي در همان ميهماني حاضر مي شوند ، تجليل اخير چه توجيهي مي تواند داشته باشد؟

هفته گذشته مركز آموزش و پژوهش موسيقي صدا و سيما در گردهمايي ماهانه خود براي نخستين بار، سه نفر از فعالان عرصه شعر و موسيقي را مورد تفقد خود قرارداد.اين اقدام في النفسه حركتي خوب وسياستي قابل تحسين است چرا كه اصولا تقدير و تجليل ازافراد- به هربهانه اي - بويژه اگر هنرمند هم باشند مطلوب است اما اين اقدام به همان اندازه كه مطلوب و مستحسن است اگر با بي تدبيري و بدون ضابطه باشد، به ضد ارزش و انحراف از مسير تعالي يك جريان منجر مي شود.

مركز پژوهش و آموزش موسيقي صدا و سيما (حفظ و اشاعه سابق) كارنامه بسيار درخشاني درتغيير و تحول موسيقي ايراني دراواخر دهه چهل به بعد دارد به طوري كه مي توان اين مركز را به عنوان ناجي موسيقي متفكرانه و عميق (موسيقي به اصطلاح سنتي) در آن زمان- كه موسيقي مبتذل سردمدار بود- معرفي كرد.اما اين مركز با توجه به وضعيت كلي موسيقي پس از انقلاب، با افت و خيزهاي فراواني مواجه شد و به تبع تغيير مديريت در مركز موسيقي صدا و سيما با تغييراتي مواجه شد كه اين تغييرات پي در پي ،ثبات و جهت گيري مشخص و برنامه ريزي درازمدت را از اين مركز سلب كرد.

با توجه به اين مسائل،مركز حفظ و اشاعه سابق دچار ضعف و انفعالي شد كه دور از ذهن مي نمود و نگاه هايي كه بدو مي نگريستند و به آن اميد داشتند تا با اتكا بر آن وضعيت موسيقي صدا و سيما بهبود بيابد  به ياس و نوميدي گراييد.با منصوب شدن مدير قبلي اين مركز (مجيدكياني) بارقه هاي اميد به وجود آمد چرا كه او خود از پرورش يافتگان همان مكتب بود و با توجه به بينش و ديدگاه هاي ارزشمندش انتظار تحولي هرچند نسبي به وجود آمد.

كياني با دعوت از استادان و موسيقيداناني كه روزگاري در همان مركز گرد هم مي آمدند سعي داشت با زنده كردن خاطرات گذشته ،گرمي تازه اي را با حضور آن استادان به اين مركز سرد و بي تحرك ببخشد. متاسفانه استمرار نيافتن آن مديريت و يا حمايت نشدن از برنامه ها ،ناتواني استاد و يا هر عامل ديگري كه مهمترين آنها مي تواند تغيير حال و هواي زمانه - به علت گذشت بيش از سي سال از آن زمان بود- موجب شد تا كياني به اهداف خود نرسد.

اينك چند ماه  از تغيير مديريت موسيقي صدا و سيما و مديريت همين مركز مي گذرد؛ جلسات ماهانه در اين مركز به منظور تاليف قلوب و نزديكي هنرمندان با يكديگر گام خوبي در جهت همگرايي هنرمندان محسوب مي شود اما نگاهي به تركيب مدعوين و دستور جلسات و محتوا و ... با اهداف گفته شده كمي مغايرمي نمايد چرا كه بيشتر افراد مدعو نقشي در پايه گذاري و يا حتي شاگردي و ارتباطي با مركز حفظ و اشاعه سابق ندارند و درحقيقت اين جلسات محلي شده است براي برخي موزيسين هاي شاغل صدا و سيما ؛ به نظر مي رسد تكرار اين مساله ، موجب دوري و گريز هنرمندان ريشه داروبركشيدگان اين مركزمي شود و قطعا ادامه اين روند مركز آموزش و پژوهش را از درون خالي خواهدكرد و دقيقا اين همان خطري است كه در ابتدا به آن اشاره شد.

مضاف بر اين نقيصه، درجايي كه هنرمندان شاخص اين مركز هنوز فعاليت دارند ودرحالي كه خارج از اين دايره نيز پيشكسوتاني هستند كه حتي در همان ميهماني حاضر مي شوند، تجليل از افرادي كه سابقه اي در حفظ و اشاعه نداشتند چه توجيهي مي تواند داشته باشد؟ ناگفته نماند كه اين نكته به هيچ وجه نافي ارزش هاي بالاي آن سه بزرگوار نيست وبايد اذعان كرد كه با توجه به منش وكمالاتي كه در وجود همان اشخاص تقدير شده سراغ داريم مطمئنا آنها نيز مي پذيرند كه افراد پيشكسوت ديگري هم هستند كه تقدير از آنها ارجح بر تقدير اخير است.

ختم كلام اينكه برگزاري مراسم اين چنيني پشت درهاي بسته و بريدن و دوختن كارها و بعد ارسال اخبار مربوط، آن هم بدون توجه به اركان خبر(زمان و مكان) برخلاف شفاف سازي در عرصه فرهنگ است؛ بدون شك اين روش ها در نهايت علاوه بر مخدوش كردن اعتبار مركز،موجب تكدر خاطر هنرمندان اصيل و ارزشمندي مي شود كه اولين لطمه غيبت و كناره گيري آنهابه اينگونه مراكزي برمي گردد كه تمامي شانيت ، ارج و اعتبار خود رادراصل مديون همان ها هستند.

کد خبر 373470

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha