پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۱ مهر ۱۳۹۵، ۹:۵۶

سروده‌ای تازه از محمد مهدی سیار؛

باز می تابد صدا در دشت: یاری هست؟

باز می تابد صدا در دشت: یاری هست؟

محمد مهدی سیار سروده‌ای تازه در وصف سرور و سالار شهیدان سروده و منتشر کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، همزمان با عاشورای حسینی، محمد مهدی سیار از شاعران معاصر تازه‌ترین سروده‌ خود را در وصف امام حسین(ع)  را برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار داد.

این قطعه شعر که برای نخستین بار  منتشر می‌شود به شرح زیر است:

تکیه بر شمشیر زد، پرسید: یاری هست؟... یاری هست؟

تا مرا یاری کند؟ مردی، سواری هست؟... یاری هست؟

پیش رو یک دشت تنهایی ست...تنهایی ست...تن هایی ست

غرق خون، از نو ولی پرسید: یاری هست؟ یاری هست؟

ناگهان در آن سکوت هلهله آلود، آوایی

پرسشم را پس هنوز امید آری هست؟ یاری هست؟

آری آری، هق هقی... نه... حق حقی آمد رجز واری

طفل را با تیغ و تیر اما چه کاری هست؟... یاری هست؟

این گلو خشک است، مردم! یک سر سوزن مروت، آه

یا کفی از آب، قدر شیرخواری هست؟... یاری هست؟

ناگهان پاسخ رسید، آری...گلو تر میکند تیری!

همدمی اینک برای سوگواری هست؟... یاری هست؟

نیست یارای کلامم، در جهان آیا کلامی هم

در جواب مادر چشم انتظاری هست؟ یاری هست؟

در سکوتی هلهله آلود، می تابد صدا در دشت

باز می‌تابد صدا در دشت: یاری هست؟... یاری هست؟

کد خبر 3793057

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • ایرانی ۱۰:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۱
      0 0
      واقعیت آن است که امروز از در و دیوار شمر و حرمله مى بارد