به گزارش خبرنگار سياسي "مهر"، حجت الاسلام پارسانيا در سومين جلسه از سلسه نشستهاي مباني گفتمان اصولگرايي تحت عنوان نگاه ديني امام (ره) به عنوان مبناي تفكر ديني انقلاب اسلامي كه درمحل مركز بررسي هاي استراتژيك رياست جمهوري برگزار شد، به تفاوت ميان ديدگاههاي موجود درخصوص نظرات تحليلگران مبني بر پيوند امام (ره) با ديدگاههاي علماء و فقهاي گذشته پرداخت.
وي اظهار داشت : عدهاي قائل به نوآوري امام درفقه و ابعاد فردي و اجتماعي آن هستند و عده اي نيز اين موضوع را به صورت نقادانه مطرح مي كنند كه هر دوي آنها اين نوآوري امام را به عنوان حركتي نادر در تاريخ معرفي مي كنند.
پارسانيا بابيان اينكه عده اي ديگر تفكرات امام را به جريان قبلي فقها ملحق مي كنند، تصريح كرد: ايشان در ادامه حركت فقه شيعه و جريان عظيم آن بوده اند و اين كاملا با آموزههاي گذشته اي كه به طور نسل به نسل به ايشان رسيده است ارتباط دارد.
اين استاد حوزه و دانشگاه با بيان اينكه " زمان آگاهي" امام از ويژگي هاي منحصر به فرد ايشان بود، تصريح كرد: عمل امام اظهار دانشي است كه در او نهفته است. اين دانش عميق با "زمان آگاهي" منحصربه فرد در ايشان جمع شده و اين خصوصيت را در ميان معاصران ايشان نمي بينيم.
وي در ادامه سخنان خود "ظرف رفتار" امام در موضوعات سياسي را قابل توجه ويژه دانست و گفت: اين ويژگي بريده از گذشته تاريخي خود نيست و تجربه مشروطيت را پشت سر دارد. اگر ذهن نخبگان مذهبي آماده نبود، با وي همراهي نمي كردند. فقه امام آكادميك و مرده در ميان كتاب ها نيست بلكه علم و فقهي است كه مردم با آن زندگي مي كنند و پايه زندگي خود را بر آن بنا مي كنند.
رئيس دانشگاه باقرالعلوم با تاكيد بر اينكه وجدان تاريخ دروجود امام متبلوراست، خاطرنشان كرد: اگرامام پشتوانه تاريخي نداشت آيا مي توانست 15 خرداد را به وجود آورد و باقي فضاي مرجعيت و نخبگان مذهبي را با خود همراه داشته باشد؟
پارسانيا آثار معنوي "نگاه جهاني" امام در مقابل تمدن غرب را از دو بعد نظري و عملي قابل توجه دانست و افزود: در پايان قرن 20 انقلاب اسلامي شكل مي گيرد و شرايط درآن زمان به گونه اي است كه دنياي مدرن تحولات فلسفي و معنوي را پشت سر گذاشته و به پايان خود رسيده است. دراين زمان است كه رويكرد به سوي معنويت در غرب وجود دارد و دنياي غرب امام را بعنوان منجي معنوي مي بيند. اين درحالي است كه اگر امام با دعوت معنوي خود درقرن 18 و 19 مي آمد معلوم نيست كه فضاي تفكر غربي به اين سهولت مجذوب او مي شد. تفكر غرب در آن زمان به دنبال چهره برجستهاي بود كه زبان معنويت و عرفان دنياي اسلام را دارا باشد.
وي افزود: تفكر امام در شرايطي در دنياي غرب مطرح شد كه تصلب تفكر دنيوي دنياي غرب به خاطر بحران هاي دروني خود دچار چالش شده بود.
پارسانيا خاطرنشان كرد: امام چهره برجسته اي بود كه زبان معنوي و عرفاني دنياي اسلام را بيان كرد. در حوزه سياست و قطب بنديهاي سياسي در عرصه بينالمللي نيز حضرت امام خميني (ره) دست به كاري مهم زدند ايشان با جابجايي قطبهاي قدرت و حركت اين قطبها از يك تمدن به دو تمدن، باب جديدي را در عرصه بينالمللي گشودند.
اين استاد حوزه و دانشگاه با بيان به اينكه امام خميني در عرصه داخل نيز با عبور از نحلههاي فكري و سياسي، انقلاب را با تودههاي مردم به پيروزي رساند، يادآور شد: امام تمام تفكرات چپ و راستي را خلع سلاح كرده بود و حركتش با زبان و فرهنگ مردم انجام گرفت.
رئيس دانشگاه باقرالعلوم در پايان سخنان خود قانون اساسي و قلب آن "ولايت فقيه" را به عنوان تجلي تفكرات امام در تعيين اهداف و ساختار جمهوري اسلامي خواند.
نعمت االله باوند نيز در اين نشست نگاه امام خميني (ره) به اسلام را نگاهي جامع و پاسخ دهنده به تمام نيازهاي جامعه دانست و افزود: ايشان معتقد بودهمه ابعاد زندگي مردم دراسلام تبيين شده است. حركت حضرت امام تحت عنوان اصولگرايي است و ايشان اصولگرايي را مخالف اجتهاد و اصلاحات به معناي حقيقي آن و تحول آفريني نمي دانستند.
وي با بيان اينكه تجلي نه شرقي و نه غربي در تفكر امام (ره) خلاصه مي شود، گفت:: ايشان با واقع بيني خود يك انقلاب در عرصههاي فرهنگي، علمي، سياسي، اجتماعي و ديني را به پيروزي رساند.
نظر شما