۲۷ آبان ۱۳۹۵، ۹:۳۰

همگام با زائران کربلا؛

سفری که در حافظه تاریخ می‌ماند/همراهی با تیم پزشکان قزوینی

سفری که در حافظه تاریخ می‌ماند/همراهی با تیم پزشکان قزوینی

قزوین- همراه با تیم پزشکان قزوینی عازم شهر مصیب عراق هستیم، سفری که در حافظه تاریخ باقی خواهد ماند.

خبرگزاری مهر- گروه استان ها: ساعت ۱:۳۰ دقیقه ظهر، امامزاده حسین (ع) قزوین، اتوبوس‌ها پشت آشپزخانه حضرتی با هم قرار دارند.

زائران و همراهانشان بی‌قرارتر از همیشه منتظر هستند، بوی اسفند و اشک شوق با هم درآمیخته، قرآن روی سرها می‌گیرند، سرهایی که قرار است راهی مسیری هم‌فکری باشند.

اسامی افراد و شماره صندلی‌ها روی شیشه اتوبوس نوشته شده، زودتر از آن که انتظارش را داشتیم اتوبوس پر شد.

شاید کمتر از چند دقیقه از شروع مسیر، مسافران با یکدیگر آشنا شدند.

اتوبوس با تکان‌های وقت و بی‌وقت خبر از خروج از قزوین و ورود به راه همدان را می‌دهد کم و بیش همه این راه را می‌شناسند.

مسافران این اتوبوس زائران اربعین حسینی هستند با این تفاوت که شاید امسال فرصت زیارت را هم نداشته باشند؛ اما توفیق خدمت را قطعاً خواهند داشت.

کم‌کم فضای خشک حاکم بر مسیر شکسته می‌شود، یکدیگر را دکتر صدا می‌زنند، چرا که تیم پزشکی استان قزوین با هماهنگی ستاد بازسازی عتبات عالیات  استان راهی این سفر هستند؛ خادمین زوار هم در بین آنها دیده می‌شود اما آنچه مشخص است این که همسفران برای خدمت در حرم دوطفلان مسلم که توسط ستاد بازسازی عتبات عالیات استان قزوین اداره می‌شود، راهی شده‌اند.

نماز جماعت را در همدان با هم اقامه می‌کنیم، توقفگاه بعدی کرمانشاه خواهد بود، به صرف شام!

نزدیک به ۱۳ ساعت بعد، با عبور از استان‌های همدان، کرمانشاه و ایلام به نزدیکی‌های مرز مهران می‌رسیم، توقفگاه بین راهی بیرون از شهر ایلام برای برگزاری نماز صبح انتخاب می‌شود.

از اتوبوس خود پیاده می‌شویم تا رسیدن به مقصد بعدی ناچار به استفاده از اتوبوس‌های دیگری هستیم، ساعت نزدیک به ۴ بامداد است اما جمعیت زیادی مشاهده می‌شود با وجود حرکت مداوم و تعداد زیاد اتوبوس‌هایی که به رایگان باقی مسیر را خدمت‌رسانی خواهند کرد اما هنوز نمی‌توان پاسخگوی این جمعیت بود.

سوار بر اتوبوس راهی مهران می‌شویم، نزدیک نمازخانه باید از اتوبوس پیاده شویم، بعد از نماز، صبحانه را مهمان مردم ایلام و مهران هستیم. مؤکب‌ها، نان تازه، چای و پنیر به زوار می‌دهند. اندکی بعد راهی مرز می‌شویم.

راه طولانی‌تر از چیزی است که می‌شود انتظار داشت؛ اگر چه ساعت هنوز ۷ صبح است اما جمعیت چند هزار نفره و اغلب در قالب گروه‌های ۲۰ الی ۳۰ نفره با پرچمداری در جلو به سمت مرز حرکت می‌کنند. هوا قدری خنک شده است.

صدای مداحی و نوحه‌سرایی از بلندگوهای بین مسیر پخش می‌شود. پرچم‌های یاحسین و یا زینب در فضا برافراشته شده است. زائران همچنان به شوق رسیدن به مرز در حرکت هستند.

پس از حدود نیم ساعت پیاده‌روی پی‌درپی ناگهان خود را در حرم امام رضا (ع) می‌بینی، فضاسازی بی‌نظیر این قسمت تا حد زیادی مردم را متوقف می‌کند.

متکدیان، سیم‌کارت‌فروش‌ها... در بین جمعیت می‌لولند...

پزشکان و کادر درمانی تیم گویا کار خود را در قزوین آغاز کرده‌اند، هم مسیر را طی می‌کنند و هم مراقب زوار هستند. توجه ویژه به بانوان و مسیرهای جداگانه برای آنها بسیار قابل توجه است.

سربازان و بسیجیان جلوی سیل جمعیت ایستاده‌اند تا در حد ممکن ابتدا خانم‌ها عبور کنند.

نیروها با تمام قوا در حال مهار کردن جمعیت هستند؛ لایه‌های مختلف جمعیتی برای این منظور در نظر گرفته شده است. اما زائران بدون پاسپورت و ویزا در برخی از این لایه‌های جمعیتی مانده‌اند، به امید اینکه شرایط سفر مهیا شود.

نزدیک گیت‌های ورود و خروج زمان زیادی صرف می شود ، پاسپورت و ویزا چندین بار کنترل می‌شود، کمی آن‌سوتر مُهر ورود به کشور عراق با دقت روی پاسپورت‌ها زده می‌شود.

این‌ها شروع سفری به یادماندنی در حافظه تاریخ است.

ادامه دارد...

کد خبر 3826518

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha