به گزارش "مهر" آيت الله هاشمي رفسنجاني در گفتگو با روزنامه همشهري و پاسخ به اين سئوال كه آيا مسئولان ارشد نظام جمهوري اسلامي گمان مي كردند كه عراق به كشورمان حمله كند، گفت: موضع گيري هاي عراق در خصوص انقلاب اسلامي در طول پيروزي تا شهريور 59 نشان ميداد كه حاكمان بعث، به خصوص صدام نه تنها رضايتي ندارند، بلكه با انقلاب اسلامي مخالف هستند.
رئيس مجلس شوراي اسلامي در زمان آغاز جنگ تحميلي اظهار داشت : اولين تجاوز عراقيها به خاك ايران دقيقاً يك ماه پس از پيروزي انقلاب اسلامي در تاريخ 21/12/57 اتفاق افتاد كه چهار فروند هليكوپتر طي دو مرحله در صبح و بعدازظهر وارد آسمان روستاي كاني در حوزه پاسگاه باشه اطراف مريوان شدند.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام ادامه داد: با شروع سال 59، برخي نشانهها به سوي جنگ بود، اما حتمي نبود. مثلاً در سه ماهه اول 142 مورد تجاوزات مرزي داشتيم كه هربار مسؤولان عراقي عذرخواهي ميكردند، پس از شكست آمريكا در جريان طبس و كودتاي نوژه، آقاي برژينسكي، مشاور امنيت ملي اعلام كرده بود كه استراتژي ما تقويت دولت هايي است كه توان حمله نظامي به ايران را دارند.
آيت الله هاشمي رفسنجاني در مورد وقايع ماههاي اول آغاز تجاوز رژيم بعث عراق گفت : ما در ابتدا فكر ميكرديم جنگ خيلي كوتاه خواهد بود. يادم ميآيد وقتي جنگ شروع شد و ما اولين جلسه شوراي عالي دفاع را برگزار كرديم، سران ارتش حرفشان اين بود كه «از امام بخواهيم آتشبس را نپذيرند، چون ما تحقير شدهايم و بايد خودمان را نشان بدهيم و ضربه متقابل را بزنيم.»
سران ارتش قول دادند كه ضربه كاري را به دشمن وارد خواهند كرد؛ به خصوص نيروي هوايي در اين زمينه قاطعتر حرف ميزد و انصافاً خوب هم عمل كرد. منظورم اين است كه در ابتدا تصور اين بود كه جنگ زياد طول نميكشد، اما وقتي ارتش عراق وارد خاك ما شد، معلوم شد كه جنگ طول خواهد كشيد.
ابتداي جنگ، نيروي هوايي توانست خيلي خوب عمل كند و عقبههاي ارتش عراق را در حد قابل قبولي بزند، در اوايل جنگ، نيروي هوايي گاهي كار نيروي زميني را هم ميكرد |
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در مورد عملكرد نيروي هوايي ارتش در ماههاي اول دفاع مقدس گفت : اول جنگ، عراقيها قدرت دفاع ضدهوايي خوبي نداشتند، به همين دليل هم در ابتداي جنگ، نيروي هوايي توانست خيلي خوب عمل كند و عقبههاي ارتش عراق را در حد قابل قبولي بزند، اما دليل اينكه بعدها اين عمليات تكرارنشد، اين بود كه اولاً آنها هوشيار شده ودفاع ضد هواييشان را تقويت كرده بودند و ثانياً ما اگر در اين زمينه دچار خسارت ميشديم، به راحتي نميتوانستيم جبران كنيم.
در اوايل جنگ، نيروي هوايي گاهي كار نيروي زميني را هم ميكرد و نيروهاي پياده دشمن را متوقف ميكرد. ما چارهاي نداشتيم كه ريسك نكنيم و در نيروي هوايي با احتياط و صرفهجويي عمل كنيم.
هاشمي رفسنجاني درباره اختلافات سپاه و ارتش در برخي مقاطع جنگ گفت : در مقطعي به اين نتيجه رسيديم كه چون ارتش و سپاه دركنارهم خوب نميجنگند، ماموريتهاي مستقلي به ارتش بدهيم؛ ارتش كلاسيك فكر ميكرد و معتقد بود جنگ بايد در محورهاي نزديك بغداد گسترش پيدا كند و ما خودمان را به پايتخت عراق نزديك كنيم. عمليات بزرگي را هم طراحي كردند. شهيد صياد با آقاي حسني سعدي و دوستانشان كه تيم قوي و پركاري بودند، طراحيهايي ميكردند و توفيقاتي هم داشتند. از طرفي در شيوه اداره جنگ هم منطق ارتش اين بود كه بايد به صورت كلاسيك عمل كرد و سپاه بيشتر به شيوه غافلگيري عمل ميكرد. سپاه براي عمليات ادوات زيادي ميخواست و ارتش ميگفت بايد با نگاه به آينده از ادوات استفاده كرد.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به دستگيري سران حزب توده گفت: اگر آن كار را نميكرديم، بهتر بود. ما حزب توده را زيرنظر داشتيم. من براي اين حرف كه آنها به فكر كودتا بودند، دليلي پيدا نكردم، البته به نفع شوروي فعاليتهايي داشتند.
آيت الله هاشمي در پاسخ به اين سئوال كه سخت ترين دوره هاي جنگ، چه بود، پاسخ داد: همان چندماه اول جنگ كه بنيصدر فرمانده جنگ بود، خيلي سخت بود. دشمن خيلي جاها را گرفته بود. دستمان هم بسته بود و نميتوانستيم كاري بكنيم و ميديديم در قرارگاهها چه ميگذرد و خون دل ميخورديم.
وي افزود: يكي ديگر از دورانهاي سخت زماني بود كه عراق چندعمليات پيدرپي را براي پس گرفتن فاو و جزيره مجنون و ديگر نقاطي كه ما در اختيار داشتيم، انجام داد.
همان چندماه اول جنگ كه بنيصدر فرمانده جنگ بود، خيلي سخت بود. دشمن خيلي جاها را گرفته بود. دستمان هم بسته بود و نميتوانستيم كاري بكنيم و ميديديم در قرارگاهها چه ميگذرد و خون دل ميخورديم |
آيت الله هاشمي رفسنجاني ضمن اشاره به استراتژي آمريكايي ها دراواخر جنگ تحميلي گفت: به نظر من آمريكاييها هم تصميم داشتند دست ما را از صادرات نفت كوتاه كنند و اگر ما جنگ را ادامه ميداديم، آنها اين كار را ميكردند. شكست به اين مفهوم كه ارتش عراق پيروز شود، اتفاق نميافتاد، بلكه به اين معنا ممكن بود اتفاق بيفتد كه ما در شرايطي قرار بگيريم كه نتوانيم براي پذيرش قطعنامه شرط تعيين كنيم. وضع اقتصادي ما بد شده بود و دنيا تصميم گرفته بود بدون رعايت مقررات جنگ اجازه بدهد صدام هر كاري ميخواهد، انجام دهد و نهايتاً اينكه اين خطر وجود داشت كه مردم ما و مردم عراق آسيبهاي جدي ببينند، ما نگذاشتيم اين شرايط حاد به وجود بيايد و با پذيرش قطعنامه و تحميل شرايط ما جنگ را به پايان رسانديم.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام كه اواسط جنگ تحميلي از سوي امام خميني(ره) به عنوان "فرمانده جنگ" منصوب شد، درباره اين انتصاب گفت: بعد ازعمليات رمضان و والفجر مقدماتي اختلاف بين ارتش و سپاه جدي شد و فرماندهان اين دو نيرو نميتوانستند با هم توافق كنند. خودشان پيشنهاد كردند فردي بيايد و فرماندهي كند. هر دو گروه هم افراد خوبي بودند. مشكل اينجا بود كه منطق جنگ سپاه و ارتش با هم فرق داشت. يك بار با فرماندهان ارتش و سپاه خدمت امام بوديم.بعضي از فرماندهان سپاه در آن جلسه حرفهايي زدند كه معنياش اين بود با امكانات كم هم ميتوانيم خوب بجنگيم. مرحوم ظهيرنژاد آدم محترمي بود، دو زانو نشست خدمت امام و گفت : حرفهاي اين آقايان جواب جنگ را نميدهد. اگر بخواهيم جواب 100 تانك را بدهيم، بايد 200 تانك داشته باشيم يا براي مقابله با توپخانه دشمن فلان قدر امكانات ميخواهيم.منظورم اين است كه بحثها در حضور امام به اين حالت رسيده بود. اختلافات غيرقابل حل شده بود و همه به اين نتيجه رسيده بوديم كه كسي بايد فرماندهي جنگ را بپذيرد كه طرفين حرفش را قبول كنند.
به گزارش مهر فرمانده جنگ در سالهاي دفاع مقدس در مورد "ديپلماسي جنگ" گفت:ما دوستان زيادي نداشتيم. آمريكا، شوروي، و اروپا با ما رابطه دشمنانه داشتند. با اين حال در محدوده كشورهايي كه با آنها ارتباط داشتيم، موفقيتهايي ديده ميشد. از جمله اينكه با چين و هند خوب كار ميكرديم. از طرفي ما توانستيم سوريه و ليبي را ازجمع كشورهاي عربي جدا كنيم و تا آخر جنگ آنها را براي خودمان داشته باشيم و حتي از آنها اسلحه بگيريم. اينها نشانههاي موفقيت ما در ديپلماسي بود.
وي افزود: از محدوده اين چند كشور كه بگذريم، در ساير نقاط، نقش چندان فعالي نداشتيم و عراقيها در اين زمينه موفقتر عمل ميكردند. مثلاً وقتي جنگ شهرها شروع شد، مجامع جهاني به نفع صدام عمل كردند و ما به لحاظ ديپلماسي نتوانستيم آنها را مهار كنيم. اما وقتي قدرت دستمان بود، توانستيم از قدرت خودمان استفاده كنيم. به خصوص در آخر جنگ، در تعامل با سازمان ملل كار ديپلماسي خوبي انجام شد. در آن دوره ما دبيركل سازمان ملل را با خودمان همراه كرديم و توانستيم قطعنامه را به آن شكل به نفع خودمان بگيريم.
به گزارش مهر نماينده امام(ره) در شوراي عالي دفاع در خصوص شرايط دشوار ماههاي پاياني جنگ تحميلي تصريح كرد: در آن روزها، غربيها و شورويها به صدام اجازه داده بودند كه از سلاحهاي غيرمتعارف استفاده كند و همان كاري را كه در حلبچه انجام داد، در شهرهاي بزرگ ايران تكرار كند، اين كار البته قبل از آن هم انجام شده بود اما نه بهطور وسيع. موشكهاي عراق به شهرهاي ما ميرسيد. هواپيماي پيشرفتهاي هم كه در اختيارشان قرار گرفته بود، ميتوانست شهرها را بمباران كند، من فكر كردم اگر شهرهاي بزرگ مثل اصفهان و تهران بمباران شيميايي شوند، عقبه دفاع ما سست خواهد شد و جنگيدن با مشكل روبرو ميشود. اگر چنين حالتي پيش ميآمد، بايد آتشبس را ميپذيرفتيم.
به امام عرض كردم لازم نيست پايان جنگ را شما اعلام كنيد. من فرمانده جنگ هستم. ميروم اعلام آتشبس ميكنم و آبروي شما محفوظ ميماند. بعد هم اگركار من اشتباه بود، محاكمهام كنيد، اگر هم يك نفر قرباني شود چيز مهمي نيست. |
رئيس مجلس شوراي اسلامي در دوران دفاع مقدس ادامه داد: دولت-مهندس ميرحسين موسوي- در آن موقع اعلام كرد كه ديگر قادر به تدارك مالي نيست. از لحاظ ابزار جنگ هم آقاي محسن رضايي نامهاي به امام نوشت و تجهيزات متعددي از جمله چند صد هواپيما و تعداد زيادي توپ و تانك خواست، از طرفي صدام اجازه گرفته بود كه بمباران شيميايي شهرهاي ما را مثل شلمچه شروع كند. آمريكا هم وارد جنگ شده بود. مجموعه اين عوامل ما را به اين نتيجه رساند كه ادامه جنگ بيش از آن درست نيست.
من از حلبچه به جلسه سران سه قوه آمدم و در آنجا به اجماع رسيديم كه جنگ را تمام كنيم. خدمت امام رسيديم و بحث طولاني صورت گرفت. پذيرش پايان جنگ براي امام سخت بود.
هاشمي رفسنجاني گفت: ايشان-امام- تعبيري را به كار بردند كه ما را مايوس كنند من تعبيري را كه امام به كار بردند نميگويم. من ديدم بحث به بنبست رسيد. عرض كردم لازم نيست پايان جنگ را شما اعلام كنيد. من فرمانده جنگ هستم. ميروم اعلام آتشبس ميكنم و آبروي شما محفوظ ميماند. بعد هم اگركار من اشتباه بود، محاكمهام كنيد، اگر هم يك نفر قرباني شود چيز مهمي نيست. چون كشور نجات پيدا ميكند و مسائل حل ميشود. امام نگاهي كردند و با حالت خاصي گفتند: «قبول ميكنم.» بعد گفتند: «برويد علما و شخصيتها را جمع كنيد و آنها را توجيه كنيد و بحثهايي را كه در اين جلسه مطرح شد با آنها در ميان بگذاريد كه اختلافي پيش نيايد.»
نمايي از جلسات شوراي عالي دفاع
به گزارش مهر رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ به اين سئوال كه از نتيجهاي كه از جنگ گرفتيم، راضي هستيد، اظهارداشت: ما كه جنگ را شروع نكرديم. ما فقط دفاع كرديم. ما درمقابل همه كفرايستاده بوديم و ازآنچه به دست آورديم، راضي هستيم. البته اگرميتوانستيم به هدف نهاييمان ميرسيديم و صدام را به محاكمه ميكشيديم و ملت عراق را آزاد ميكرديم و اوضاع كنوني براي عراق پيش نميآمد، براي ما مطلوبتر بود.
وي افزود : چون كار قطعنامه به بنبست خورده بود و اين امكان وجود داشت كه ما مجدداً به جنگ برگرديم. گرفتار شدن صدام به مسائل كويت و نامه نوشتن او به ما باعث شد كه مشكلات ما حل شود. ما هم از موضع بالا جواب نامهها را داديم. صدام براي اينكه مسائلش را با ما حل كند، به آزادي اسرا تن داد. روزهاي آزادي اسرا واقعاً از بهترين ايام زندگي من است.
نظر شما