به گزارش خبرگزاري مهر به نقل از خبرگزاري پرايم تاس روسيه، بر اساس اين نظر سنجي كه در اواخر ماه مه سال جاري در روسيه صورت گرفت، بيش از نيمي از نظر دهندگان يعني 59 درصد خواستار اصلاح قانون اساسي و انتخاب پوتين براي دوره سوم رياست جمهوري شدند.
پوتين، در واكنش به اين نظر سنجي گفته است كه حاضر است از قوانين جاري و قانون اساسي روسيه مبني بر منع انتخاب او براي دوره سوم رياست جمهوري تبعيت كند.
وي طي يك كنفرانس مطبوعاتي با مقايسه دوره رياست جمهوري در كشورش با ديگر نقاط به ويژه فرانسه گفت :"در روسيه محدوديتي براي انتخابات براي دور سوم در رياست جمهوري وجود دارد".
وي با تشكر از تمام شهرواندان روسيه كه اعتماد خود را به او نشان داده اند، تأكيد كرد كه در چنين شرايطي فقط يك راه، يعني گردن سپردن به قوانين جاري و قانون اساسي كشور براي وي وجود دارد.
دوماي روسيه نيز چندي پيش در صدد اعمال تغييراتي در قانون اساسي براي گذاشتن راهي براي بازگشت پوتين به قدرت، بعد از اتمام دوره رياست جمهوري اش بر آمده بود.
در همين مورد چندي پيش پارلمان چچن نيز خواستار ادامه كار پوتين براي بار سوم شده بود.
علاقه به ادامه كار پوتين كه يكي از رهبران قدرتمند در ثبات بخشي به كشور به شمار مي رود در اقشار مختلف روسيه به چشم مي خورد.
علاقه و جنجال حول اين موضوع را در داخل روسيه، سياستمداران داخلي با پيشنهاد قوانين مربوطه افزايش مي دهند، هر چند كه فعلاً بي نتيجه است.
پوتين به كرات گفته است كه "دوره سوم" با قانون اساسي روسيه مغايرت دارد و وي مخالف ايجاد تغيير در قانون اساسي است.
تحليلگران بر اين باورند كه با وجود مخالفتها احتمالاً با نزديك شدن به سال 2008 بحث حادتر مي شود و هواداري از دور سوم با فراتر رفتن از جمع سياستمداران، بخش عمده جامعه را نيز فرا خواهد گرفت.
هواداران "دوره سوم" در بين دلايل اصلي خود به اين مطلب اشاره مي كنند كه سياستمداراني قابل مقايسه با پوتين در روسيه وجود ندارند و معلوم نيست كه در آينده اي نزديك پديدار خواهند شد يا خير.
در ضمن به عقيده اين هواداران، كشوري كه هنوز از مرز عدم ثبات كاملاً نگذشته است و در سال هاي دهه 90 حملات انبوه تروريستي را پشت سر گذاشته است، كشوري كه داراي مشكلات جدي در روابط بين المللي است، و در حال محقق كردن
سخت ترين برنامه هاي اصلاحات اجتماعي- اقتصادي است و با مشقت بسيار جايگاهي ارزشمند را درجهان براي خود مي جويد، نياز به رهبري مقتدر، معتبر و محبوب دارد.
پوتين دقيقاً توانست حتي در آغاز اولين دوره رياست جمهوري خود به چنين شخصي تبديل شود . وي موفق شد كه طرح بريزد و وارد عمل شود تا برنامه هاي ايجاد ثبات سياسي خود را كه به طور قابل ملاحظه اي روسيه را به سوي مدرنيزه سازي در دوران پس از كمونيسم پيش برد، محقق كند.
در حال حاضر، اساسي ترين سوال در رابطه با مشكل "دوره سوم" اين است كه تا چه حد پوتين به پايان تحقق برنامه هاي سياسي خود نزديك است و تا سال 2008 چه قدر نزديك خواهد شد.
طي اين پنج سال رئيس جمهور روسيه موفق شده است اقدامات سازنده بسياري را انجام دهد و مهم تر از هر چيز توانسته است در روسيه و بر اساس قانون دموكراسي موجود، سيستم اداره پايدار دولت را ايجاد كند كه رابطه اي مؤثر و كارآمد را بين رياست جمهوري و قدرت هاي منطقه اي، تجارت ملي، دولت، مجلس، احزاب سياسي و سازمان هاي اجتماعي برقرار كرده است. اين "قدرت عمودي" به روش پوتيني است كه به خاطر آن سياستمداران درجه دوم غربي اغلب از پوتين انتقاد مي كنند.
به دلايل متعدد نه گورباچف (اخيراً از سياستهاي ثبات بخشي پوتين اعلام حمايت كرده است) و نه يلتسين در زمان خود نتوانستند اين "عمود" را بسازند و به همين دليل موفق به ايجاد ثبات سياسي، بيمه در برابر تجزيه طلبي و بحران هاي حاد اجتماعي-اقتصادي نشدند كه پس از آن نيز هيچ كس از آنان اين درخواست را نكرد كه بيش از زمان مقرر در كرملين باقي بمانند.
تضاد در اين است كه اگر اصلاحات پوتيني دولت واقعاً ايجاد شده است، پس ايجاد كننده آن با قلبي پاك مي تواند كرملين را ترك كند چرا كه ماموريت مهم وي به انجام رسيده است، اما در غير اين صورت، بحث درباره "دوره سوم" اساسي جدي خواهد داشت، چه در حال حاضر و چه در آينده.
نظر شما