پیام‌نما

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا * * * * قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان [در دل ها] محبتی قرار خواهد داد. * * مؤمنى را كه هست نيكوكار / بهر او مهر مى‌دهد دادار

۴ مهر ۱۳۸۵، ۱۹:۲۲

/مطلبي از رامين جهانبگلو /

امپراتوري آمريكايي با شعار دمكراسي خواهي پيگيري مي شود

امپراتوري آمريكايي با شعار دمكراسي خواهي پيگيري مي شود

درگذشته كسي را روشنفكر مي پنداشتند كه در لاك خود مشتاقانه در ذهن خود در جست و جوي حقيقت است اما اگر روشنفكري مدافع رژيمهاي اقتدارگر و بيدادگر باشد چه بايد گفت؟ آيا روشنفكر بايد صدايش را عليه آن اقتدار (مانند امپراتوري) بند كند؟

به گزارش خبرگزاري مهر، رامين جهانبگلو طي مطلبي در سايت شخصي خود به موضوع تحولات فكري در حوزه انديشه سياسي از منظرقدرت پرداخته ودرآن به بستر شكل گيري امپراطوري آمريكا وسياسيت هاي آن درخاورميانه ومسئوليت يك روشنفكر درچنين فضايي پرداخته است كه متن كامل آ چنين است:

”imperator” بر گرفته از “empire” واژه لا تيني است به معناي " فراگير".  رم آنگاه كه قدرت سياسي ازنهادهاي جمهوريخواه به سلطه مطلق تغييريافت وبا توانايي نظامي برسراسر تمدن غربي استيلا يافت به صورت يك امپراتوري در آمد. از آن روزگار هر گاه سخن از امپراتوري مي رود منظور حكومتي است كه سلطه نظامي خود را بر فضاي جهاني تحميل كند.

با اين تعريف امپراتوري آمريكايي از پايان جنگ سرد در 1989 آغاز گشت. آغاز امپراتوري آمريكايي فرو ريختن ديوار برلين بود. در 1989 و فروپاشي رژيم شوروي كه بر دو قطبي بودن جهان از جنگ بين الملل دوم به بعد نقطه پايان نهاد. بر خلاف امپراتوري انگليس كه بر تعادل ميان اروپا و دنياي شرق نظارت داشت و هر كشور را در جريان فرهنگ سنتي خود آزاد مي گذاشت، امپراتوري آمريكايي با رسالتي موعودي جلوه گر شد كه " جهان را با استقرار دموكراسي امنيت بخشد ".

اين ديدگاه آمريكا را درمقام پليس دنيا پس از جنگ سرد قرار مي داد بي آنكه پاسخگوي هيچ مرجع بين المللي باشد. امپراتوري نوين آمريكايي اكنون احياگرهمان مفاهيم "جنگهاي صليبي" و " روند تمدن سازي " است كه تلاش مي كند سلطه نظامي نو محافظه كاران را تحت نام دموكراسي سازي مشروعيت بخشد. بيان اين توفيق با تركيب و ارائه واژه هاي معين و طرز ارائه آن بدست مي آيد. به عنوان مثال حكومت فعلي آمريكا با بكار گرفتن عبارت " جنگ با ترور " خود را در رديف نخست قربانيان بي چون و چراي اين جنگ قرار مي دهد.پس از فاجعه 11 سپتامبر گروهي از نو محافظه كاران مي خواستند با توسل به صليبي هاي مسيحي به عنوان نخستين آورندگان دموكراسي به خاورميانه براي حمله به عراق و لبنان پيشينه تاريخي بسازند. استدلا ل مشابه اي براي سلطه آمريكا در خاورميانه هم اكنون دركاراست.

انديشه صدور دموكراسي به " كشورهاي وامانده " يا " كشورهاي تبهكار " در مباحثات گروهي از روشنفكران طرفدار سياست بوش وجود دارد كه درنهادهاي وابسته يا تحت حمايت واشنگتن بكاراشتغال دارند. نهادهايي چون صندوق دموكراسي  يا  صندوق كارنگي يا موئسسه واشنگتن و مركز وودرو ويلسون. اين نهادها به اموري بيش از مطالعات تئوريك صرف  مي پردازند. اين ايدئولوژي نوين آمريكايي گامي است به سوي توسعه طلبي آمريكا در خاورميانه به مثابه برخورد بين " غرب " و "  ديگران " كه فرجام كار- به اعتبار نو محافظه كاران- آينده " تمدن " را تحقق بخشيد. بر طبق اين استدلال- كه شايد بتوان گفت بيش از هر كس ديگري از سوي ساموئل هانتينگتون اشاعه عام يافت- منشاء اصلي برخورد ميان غرب و ملتهاي پس از استعمار در خاورميانه جدايي آشتي ناپذير ميان فرهنگ" اقتدار"وفرهنگ " دموكراسي " است. به عبارت ديگر بنا به اين ايدولوگها برخورد تمدني ميان   آ مريكا و"ديگران" دستيابي به صلح واقعي و راستين را براي ملتها دشوار مي كند و يگانه فرهنگ دموكراتيك- يعني فرهنگ آمريكا- را به خطر مي اندازد. اين بازنويسي تاريخ دموكراسي كوشش ديگري است تا با افزودن بار اخلاقي به قدرت راه را براي " جنگ صليبي " ديگري در خاورميانه بگشايد.

اين ايدئولوژي ساده لوحانه روشنفكري " ما " و " آنان " عاري از هر گونه شواهد اجتماعي و سياسي خود دليلي است نا متجانس از احساس كينه و نژاد پرستي و سوء نيت ملي گرايي در بيان گفتارهايي چون " اسلام پرورش دهنده تروريسم " است و "  بايد بنياد گرايي اسلامي را در نطفه خفه كرد ".

بي ترديد گروهي از روشنفكران چارچوب ايدئولوژيك جديدي را پس از 11 سپتامبر علم كرده اند تا الگوي نويني براي توفق سياسي و فرهنگي بدست دهند. در بيانيه پيروزمندانه فرانسيس فوكوياما آمريكاييان مي توانند خود را پايان ساز تاريخ بدانند اما ميتوان تصور كرد كه شهروندان خاورميانه ترجيح مي دهند كه آمريكاييها با سلاحها و بمب ها و پرچم در كشور خود بمانند. آن مردم پيش ازپديد آمدن كشورآمريكا آنجا بوده اند و بدون دخالت آمريكا جنگهاي خود را پيش برده اند. روشنفكران نو محافظه كار اروپايي و آمريكايي از ذكاوت كافي برخوردارنند كه بدانند اقتدار آمريكا در سده 21 نه فقط كشمكش هاي جديدي به بار خواهد آورد كه نمونه هاي مقاومت نويني را درناحيه در برابر نفوذ آمريكا در آينده شكل خواهد بخشيد.

در اينجاست كه نقش روشنفكران در خاورميانه و نقاط ديگر در مقام افرادي در جست و جوي شيوه هاي بديل از تفكر براي مقابله با سلطه و قدرت نمايي امپراتوري بيش از پيش برجسته مي نمايد. قصد و تصميم گذر از مرزها و سفر از يك هويت ملي به ديگري براي روشنفكري كه عليه تاثيرات مخرب كليشه سازي در روابط بين المللي مبارزه مي كند بس حائز اهميت است. مثال شايسته در اين باب ادوارد سعيد روشنفكر فلسطيني-آمريكايي است. گفته هاي او درباره اسلام و فلسطين و اعراب نمايانگر ديدگاه متعهد و انتقاد آميز اوست نسبت به گسترش نظامي و مداخله آمريكا در خاورميانه. تعهد استوار سعيد به دنياي دموكراتيك متكي است بردرك ژرفي از انسان دوستي بي آنكه ديگر فرهنگها را مردود بشمارد و تنها حرف خود را به كرسي نشاند.

ادوارد سعيد مي گويد: " همه مي دانند كه سخن گفتن انتقادي درباره سياست اسرائيل و آمريكا در رسانه هاي غربي با دشواري بسيار روبروست. بر عكس حرف زدن عليه مردم و فرهنگ عرب يا عليه اسلام و دين آنها به طرز خنده آوري آسان است.... در موقعيت بحراني براي روشنفكر دشوارترين كار منتقد  بودن است- نپذيرفتن گفتارهاي بلاغي و حرافي كه برابر است با مجيز گويي و به جاي توجه دادن به اموري مثل حمايت آمريكا از رژيمهاي منفور..."

درگذشته كسي را روشنفكر مي پنداشتند كه در لاك خود مشتاقانه در ذهن خود در جست و جوي حقيقت است. اما اگر روشنفكري مدافع رژيمهاي اقتدارگر و بيدادگر باشد چه بايد گفت؟ آيا روشنفكر بايد صدايش را عليه آن اقتدار (مانند امپراتوري) بند كند؟ اينجا ذهنيت ادوارد سعيد به ياري ما مي آيد. سعيد مي گويد: " به تصور من روشنفكر بايد به رغم همه مشكلات تا آنجا كه مي تواند سخن بگويد". در جهان كنوني كه جان هزاران بي گناه در خطر است بايد روشنفكراني امثال ادوارد سعيد را قدر بدانيم. كساني كه تعهد اخلاقي آنها ذهنيت ما را تغيير مي دهد و مسئوليتها و نحوه تفكر نقادانه عليه امپراتوري سازي و بي عدالتي ها در خاورميانه را ارتقاء مي بخشد. 

متقاضيان براي رويت اين مطلب مي توانند به آدرس اينترنتي http://iranproject.info/  مراجعه نمايند.

کد خبر 386044

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha