به گزارش خبرنگار مهر، کتاب عرفان و ادب در عصر صفوی تالیف احمد تمیم داری توسط انتشارات حکمت در قطع رقعی و ۶۲۷ صفحه با قیمت ۵۰ هزار تومان منتشر شد.
عصر صفوی یکی از پرشکوهترین دوره های فرهنگی ایران است. بحث درباره سیاست داخلی و خارجی صفویان از حوصله فرهنگی بیرون است و در این باره محققان و متخصصان تاریخ سیاسی ایران باید اظهارنظر کنند، اما زبان فارسی و فرهنگ ایران از جایگاهی دیگر برخوردار است. ناچارم که بر حسب عادت مالوف بگویم عصر صفوی، اما اگر روش های تاریخ ادبیات نویسی اجازه دهد حدود دو قرن و نیم عصر سیاست صفوی را از لحاظ فرهنگی و ادبی عصر بابافغانی، نظیری نیشابوری، هلالی جغتایی، عرفی شیرازی، و سرانجام عصر صائب و بیدل مینامم. در هیچ دورهای به اندازه این دوره شاعران بزرگ فارسی زبان به خارج از مرز و بوم ایران نرفتند و موجبات رواج فرهنگ ایرانی را فراهم نساختند. شعر فارسی در شبه قاره قدیم تاحدی اشاعه یافت که منشاء پیدایی سبک هندی، یا به اصطلاح نگارنده سبک هندوایرانی، شد که سبکی بینالمللی است و بیارتباط با سبک باروک و متافیزیکی اروپائی نیست.
فلسفه جهان شمول صدرالدین شیرازی ربطی به سیاست فلان و بهمان نداشت؛ بنگرید به کتاب فیلسوف شیرازی تالیف استاد و دوستم اکبر ثبوت تا دانسته شود که چه مدرسان بزرگی آثار این فیلسوف بزرگ را در شبه قاره تدریس کردند. جهان بینی وحدت وجود صدرایی از نوع صدوری است نه از نوع حلولی و تناسخی یعنی مانند ارتباط نور با خورشید است؛ همان تعبیر شگفت آوری که در آیاتی از سوره شریف نور میخوانیم. ظهور شخصیتهای بزرگ دیگری همچون فیاض لاهیجی، فیض کاشانی، میرفندرسکی، میرداماد، و حزین لاهیجی که هم تاریخ نگار بود و هم سفرنامه نویس هم فیلسوف و فقیه و شاعری توانا و هم بزرگترین تذکره نویس این دوره، نشان میدهد که اگر سیاست مداران ایران و هند آئین الهی اکبر شاه تیموری و فلسفه وحدت وجود صدرالدین شیرازی را تلفیق میکردند اسلامی با صلح و ثبات جهانی اشاعه مییافت، اما افسوس که تفکیک گران از وسعت نظر پیشوایان بزرگ دینی محروم ماندند و موجب توقف پیشرفت مذهب شدند.
کتاب حاضر تا حدودی امتیازات و برجستگیهای این دوره را نشان میدهد، اما باز هم کافی نیست. به قول استاد سادات ناصری، ما برای شناخت و معرفی فرهنگ و ادبیات عصر صفوی به تالیف یک دوره دایره المعارف چندجلدی نیازمندیم تا معلوم شود که در عصر صفوی فرهنگ، هنر، ادبیات، فلسفه، و صنایع و دیگر علوم همه در گرو سیاست آن عصر نبوده است به قول حافظ بزرگ
بر در میکده رندان قلندر باشند که ستانند و دهند افسر شاهنشاهی
گروهی به خطا ادب دوران صفوی را کوچک شمرده و آن را نادیده گرفتهاند، در حالی که در این دوره گستردهترین فرهنگ ادبی پدید آمده است.
عرفان و تصوف اسلامی از مهمترین و ریشهدارترین عناصری است که محتوای زبان و معارف فارسی را تشکیل داده و آن را بارور کرده است. پادشاهان صفوی خود صوفی و صوفی زاده بودهاند. آنها مانند نیاکانشان از راه تعلیم و تهذیب صوفی نشدند بلکه از طریق سازمانهای سیاسی صوفیانه به تصوف پرداختند، اما در ظاهر عنوان صوفی اعظم و مرشد کامل را حفظ کرده و بعضی شعر هم سرودهاند.
در شعر و ادب دوران صفوی عشق و عرفان و اخلاق و مذهب تشیع به هم آمیخت و آنچنان آثاری پدید آمد که شمارش و پژوهش آنه از توان یک تن خارج است.
مرشدان فرقههای صوفیانه در این دوران، علاوه بر تعلیم و ارشاد مریدان آثار مهمی از نظم و نثر عرفانی پدید آوردند. شارعان مشهور این دوره، گذشته از غزلیات عاشقانه و قصاید مدحی و دینی، به مضمونهای عرفانی توجه بسیار کرده اند. حافظ غزل را آنچنان به اوج رسانید که در دورههای بعد، شاعران برای عرضه هنر ادبی خود مجبور شدند سبک را تغییر بدهند و سبک مشهور به هندی در این دوران رواج یافت، اما شعر فارسی نه تنها از معارف عرفانی و صوفیانه تهی نگشت، بلکه بارورتر نیز شد.
بررسی آثار صوفیانه به زبان فارسی، با توجه به گستردگی آن در ایران و هند و ماوراءالنهر و سرزمین عثمانی، کاری بس دشوار و سنگین مینماید، به ویژه که در دوران کنونی، به علل سیاسی، دیگر کشورها کتابخانهها و مراکز پژوهشی خود را به آسانی به روی پژوهشگران ایرانی نمی گشایند.
عالمان دینی و شیعی در دوران صفوی، عرفان و فلسفه و شریعت و شعر را به یکدیگر نزدیک ساختند و آثاری عظیم خلق کردند. نگارنده در این جستار با توجه به امکاناتی که در دست بود، پژوهشی نه چندان طولانی در شناخت و شناساندن آثار ادبی عرفانی و صوفیانه به دست داده است. متاسفانه به موجب نبودن نمایهها و نیز فهرستهای جداگانه کار پژوهشگر بسیار دشوار است و گاهی برای یافتن یک نام و یک مضمون، ناچار باید تمامی کتابی را خواند.
در سرزمین ایران و هند و عثمانی و ماوراءالنهر هزاران شاعر را میتوان یافت که آثار خود مضمونهای عرفانی و صوفیانه آوردهاند، اما نگارنده با توجه به راهنمایی استادان، شاعران بزرگ و مشهور و آثار مهم را در نظر گرفته است. شرح احوال و آثار و اشعار این عالمان بزرگ بیان کننده این نکته است که آنان چگونه حکمت و عرفان و شریعت و شعر و ادب را به هم نزدیک کرده و در هم آمیخته اند و عالمانه کوشیدهاند تا به ستیزههای فقیهان و فیلسوفان و عارفان و صوفیان پایان دهند و شریعت و طریقت را دو مظهر از یک حقیقت بشناسانند.
نویسنده در فصل اول به دودمان صفوی، در فصل دوم به عرفان اسلامی دوره صفویه، در فصل سوم آثار حکمی و عرفانی و ادبی این دوره از نظم و نثر، در فصل چهارم به غزل و غزلسرایان و مضمونهای عرفانی آنها، و در فصل پنجم به اشعار و آثار عرفانی عالمان بزرگ دینی آن دوران پرداخته است.
نظر شما