حل شدن در نظام سرمایه جهانی به هضم شدن در نظام سلطه می انجامد

به گزارش خبرنگار مهر، همایش ملی اقتصاد مقاومتی پیوند سیاست، فرهنگ، اقتصاد در سالن همایش های صداوسیما برگزار شد.

مسعود درخشان، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی در این همایش گفت: بحث من در مورد تعادل عمومی در اقتصاد مقاومتی است. اسلام اعم از سبک زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که مبتنی بر فرهنگ و ارزش‌های اسلامی است. لذا مدیریت جامعه اسلامی نمی‌تواند جدا از نظام مدیریت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی باشد. اسلام در شرایطی می‌تواند از کارآیی لازم در رشد برخوردار باشد که نظام‌های آن در یک تعادل پویا با هم باشند؛ به گونه‌ای که رشد هر یک از آنها تقویت‌کننده رشد دیگری باشد.

وی در ادامه گفت: به عبارت دیگر چون نظام‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... ذاتاً با هم مرتبط هستند، اتخاذ یک سیاست برای هر یک از آنها، آثار مطلوب یا غیرمطلوب خود را به هر یک از نظام‌های دیگر وارد می‌کند. برای ارزیابی و سنجش آثار و راهکارهای مختلف لازم است به یک تعادل عمومی در نظام اسلامی دست یابیم. اگر سرمایه‌گذاری خارجی را صرفاً برای ورود تکنیک به ایران بدانیم و تأثیر آن را بر ظرفیت‌های داخلی و نیروها و قدرت‌های اقتصادی در کشور و تأثیر بر نظام فرهنگی را نادیده بگیریم، قطعاً از موازین اقتصاد مقاومتی دور افتاده‌ایم.

درخشان گفت: شرکت‌های بزرگ تحت تکاثر سرمایه به وجود آمده‌اند و تا جایی پیش رفته‌اند که آمریکا تحت حاکمیت همین شرکت‌هاست. کشور ما هم در آستانه همین مسیر قرار گرفته است. با استمرار و توسعه این سازوکار، نفوذ شرکت‌های داخلی و شرکای خارجی آن اجتناب‌ناپذیر است. بدیهی است که توفیق سیاست‌ها برای تحقق اهداف، مستلزم همسویی نظام فرهنگی نیز است. حل شدن در نظام تکاثر سرمایه جهانی به هضم شدن در نظام سیاسی سلطه می‌انجامد. آمریکا این حقیقت را دریافته که برای ایجاد عدم تعادل عمومی در نظام ما، باید نظام اقتصادی را هدف قرار دهد تا حکومت اسلامی را با عدم تعادل عمومی مواجه کند.

این استاد اقتصاد افزود: رهبر انقلاب با طرح اصلاح الگوی مصرف و سبک زندگی و کار و سرمایه ایرانی، اقتصاد مقاومتی، مدیریت و کار جهادی و ... نه تنها پرچم مبارزه با دشمن را در این جبهه برداشته، بلکه زمینه تبدیل کردن تهدیدات‌ها را به فرصت فراهم کرده است. دستگاه‌های مختلف، ظرفیت لازم را برای ایجاد این رهنمودها نداشته‌اند. در خلال سال‌های گذشته آیا الگوی مصرف اصلاح شده و یا سبک زندگی در راستای تقویت نظام اسلامی تغییر کرده است و آیا تکیه بر کار و سرمایه ایرانی دوچندان شده و یا برعکس؟ در حساس‌ترین بخش یعنی نفت و گاز، از شرکت‌های خارجی دعوت کرده‌ایم که در حوزه‌هایی عمل کنند که در توان مهندسان ایرانی بوده است. وظیفه این دولت و دولت‌های بعدی در اقتصاد مقاومتی بسیار خطیر است. کلید حل بسیاری از مشکلات در دست همین دولت‌هاست، اما در بسیاری از موارد، این کلید را برعکس می‌چرخانند؛ به نحوی که منجر به تشدید موانع و تنگناها شده است.

مسعود درخشان در پایان گفت: واردات کالاهای لوکس، ترویج مصرف‌گرایی، تغییر سبک زندگی به سمت ارزش‌های غیربومی، وجود رانت‌های مختلف و اختلافات طبقاتی رو به رشد، توسعه بی‌رویه کلانشهرها، تضعیف شدید سرمایه اجتماعی، کم‌توجهی به ظرفیت‌های داخلی در تولید، تقویت خام‌فروشی در نفت و افتخار به آن، کم‌توجهی به بحران‌های زیست‌محیطی و کم‌توجهی به مسئله آینده‌پژوهشی؛ همه اینها برهم‌زننده تعادل عمومی در نظام اسلامی و از جمله تنگناهای موجود در اقتصاد مقاومتی است که توسط دولتمردان می‌تواند رفع شود، اما کدام دولتمردان و با چه ویژگی‌هایی؟ دولتمردانی که با رهنمودهای رهبر انقلاب همسویی داشته باشند و به ارزش‌های داخلی تکیه کنند و محرومیت‌زدایی را در دستور کار قرار داده و در برابر نظام سلطه بایستند. دولت‌ها می‌توانند بین اقتصاد مقاومتی، سیاست مقاومتی و فرهنگ مقاومتی پیوند ایجاد کنند.