پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۱۷ خرداد ۱۳۸۲، ۱۵:۳۰

ادعاي قابل بررسي يك منبع رسمي روسيه با استنادبه منابع "قابل اعتماد":

بودجه محرمانه 500ميليون دلاري آمريكا براي عمليات تخريبي درسطوح مديريت مياني ايران

بودجه محرمانه 500ميليون دلاري آمريكا براي عمليات تخريبي درسطوح مديريت مياني ايران

خبرگزاري مهر:سخنان اخير آيت الله مصباح يزدي پيش از نمازجمعه تهران مبني بر اختصاص 500ميليون دلارازسوي دولت آمريكا براي تاثيرگذاري بر گروهي از مقامات ايران، موج جديدي از حملات عليه ايشان رادرگروهي ازرسانه هاي داخل وخارج وسايت هاي غيررسمي اينترنتي در پي داشته است.

خبرگزاري مهر با تاسف از عدم حساسيت وپيگيري برخي افرادمسوول وگروهي ازرسانه ها نسبت به اصل خبر اعلام شده ، والبته بدون قضاوت در مورد ميزان صحت اين خبروچگونگي انتشارآن ، صرفا  براي آگاهي وقضاوت مردم عزيز كشورمان متن مصاحبه يك مقام مسوول روسي را در اين زمينه منتشر مي كند .چراكه منطقي نيست به صرف موافق نبودن باگوينده اي يك خبرامنيتي قابل بررسي راناديده گرفت.گرچه ملت عزيزايران اعتمادخودبه مقامهاي خدمتگزاراز سليقه هاي مختلف سياسي رابارهااثبات كرده است، لكن اميدواريم مقامات مسوول دولت نيز پي جوي ارايه اطلاعات لازم و تكميلي در اين زمينه از سوي مسوولين دولت روسيه باشند.

خبر گزاري ريا-نووستي روسيه طي يك مصاحبه خبري مفصل در27مي سال جاري از رجب صفروف مدير كل مركز مطالعه ايران معاصرومشاورباسابقه كاخ كرملين در امورايران مي پرسد: از قرار معلوم، دولت بوش تماسهاي خود را با ايران قطع كرده و بر توسل به عمليات نظامي بر عليه اين كشور پافشاري مي‌كند. امروز در جلسه كاخ سفيد آمريكا مسأله طراحي استراتژي جديد نسبت به تهران بررسي خواهد شد. آيا ايالات متحده به ايران حمله خواهد كرد؟
صفروف: ما طبيعتاً امروز در باره ايران و هر چيزي كه با اين كشور ارتباط دارد گفتگو خواهيم كرد. همه بي‌صبرانه منتظر اخبار از واشنگتن در مورد ايران هستند. پيشنهاد مي كنم اين موضوع را به لحاظ ساختاري سه قسمت بكنيم يعني برخورد كشورهاي جامعه جهاني يا به عبارت دقيق‌تر قسمت غربي آن با ايران؛ اوضاع كنوني ايران و مواضع روسيه در قبال سناريوهاي احتمالي توسعه اوضاع در ارتباط با اين كشور.

برخورد كشورهاي غرب عمدتاً به وسيله برخورد ايالات متحده تعيين مي شود كه در اين زمينه حكمفرماست. اين برخورد با 5 سال پيش تفاوت كامل دارد. همانطور كه اطلاع داريد، اتحاديه اروپا چندي پيش نزديك بود با ايران موافقتنامه همه‌جانبه‌اي امضا كند كه مي‌توانست اين كشور را به سطوح ً جديدي از مناسبات با كشورهاي اروپايي برساند. ولي موافقتنامه‌هايي كه قرار بود امضا شود، به خاطر ايرادهاي سياسي از ايران كه توسط ايالت متحده ديكته شده بود، به امضا نرسيد. در همين راستادر حال حاضر اتحاديه اروپا از تهران چهار ايراد مي‌گيرد: اولاً ايران به عقيده اتحاديه اروپا با جنبشها و گروهكهاي تروريستي روابط دارد؛ ثانياً ايران گويا تلاش مي‌كند سلاحهاي هسته اي را ايجاد كند؛ ثالثاً در ايران حقوق بشر به صورت جدي نقض مي‌شود؛ رابعاً ايران به اندازه كافي از روند صلح خاور ميانه حمايت نمي‌كند.

همه اين شبهات كه به صورت ايرادها در آمده‌اند، حالت خالص سياسي دارند در حاليكه قرارداد فقط همكاري بازرگاني و اقتصادي اتحاديه اروپا با ايران را پشتيباني مي كند. بنا بر اين، اگر ايالات متحده با چيزي يا كسي مخالف باشد، حتي اتحاديه اروپا نمي‌تواند موافقتنامه مستقلانه‌اي امضا كند.

جهان مدتهاست كه تك‌قطبي شده كه ايالات متحده به اين وضع عادت كرده است و معتقد است كه در جهان بايد يك حكومت جهاني و يك رئيس جمهور وجود داشته باشد. طبيعتاً رئيس جمهور ايالات متحده بايد اين نقش را بازي كند. همه ادعاها براي كسب استقلال و دنبال كردن سياست مستقلانه بايد از سوي حكومت جهاني شديداً مجازات شود كه اخيراً در عراق همين كار را كردند.

از قرار معلوم روزنامه “واشنگتن پست” چاپ آمريكا روز يكشنبه گذشته مقاله اي را درج كرد كه در آن به علاقه ايالات متحده به بي‌ثبات كردن اوضاع ايران، تمايل به تغيير رژيم اين كشور و اينكه دولت جورج بوش به همين منظور برنامه ويژه‌اي را طراحي مي‌كند، اشاره شده است.

مقامات ايالات متحده به مركز علمي پژوهشي به نام “شوراي آتلانتيك” مأموريت دادند به بررسي دورنماي سرنگوني رژيم فعلي ايران بپردازد. به آنها دستور داده شده در همه راههاي تعويض حكومت ايران و از جمله با توسل به زور نظامي را بررسي كنند.

سام براونبك سناتور آمريكايي از حزب جمهوري‌خواه پيشنويس قانون موسوم به “سند در باره دمكراسي در ايران” را تهيه كرد كه مطابق آن اختصاص 50 ميليون دلار آمريكا به رسانه هاي گروهي اپوزيسيوني و به خصوص سلطنت‌طلب ايراني مستقر در لس آنجلس و نيز به گروههاي مختلف دمكراتيك و مدافعين حقوق بشر ايران پيش بيني شده است.

و حالا درباره قسمت نامرئي اين “كوه يخ” صحبت كنيم. در خاك ايران هم اكنون صدها تن از متخصصين از آمريكا و كشورهاي ديگر حضور دارند كه با اپوزيسيون داخلي ايراني همكاري كرده و مصرانه فعاليت آن را با اپوزيسيون خارجي هماهنگ مي‌كنند. اين به اصطلاح “گروه اعزامي” مسأله هماهنگي اقدامات جوانان ايراني كه از بيكاري رنج مي برند و قسمت ناراضي مردم ايران با فعاليت نيروهاي خارجي را حل مي‌كند. هدف ديگر آنان، بررسي اوضاع از اين نظر است كه آيا در ايران فاسد (به تعبير خودشان) مي‌توان به برخي مقامات رشوه داد.

طبق اطلاعات كنترل نشده از منابعي كه مورداعتماد مي باشد، معلوم شده است كه حدود 500 ميليون دلار به اين هدف اختصاص يافته است. با توجه به اينكه در ايران گزينش دقيق در انتصاب مقامات در دستگاههاي اداري دولتي مي شود، فكر مي كنم در رياست غيرنظامي ايران مشكل بتوان چنين افرادي را پيدا كرد. ولي شايدباشندافرادي كه نمي‌توانند از اين وسوسه چشم بپوشند چرا كه كشورهاي غربي هم اكنون در ايران در اين زمينه كار بزرگي انجام مي دهند و ممكن است جهان در آستانه تغيير اوضاع ايران قرار گرفته باشد.

سوال :اين امر براي روسيه چه عواقبي خواهد داشت؟

دولت روسيه 10 ماه پيش پيشنويس برنامه گسترده همكاري‌هاي بازرگاني و اقتصادي با ايران را تأييد كرد. طبق برنامه مذكور، ايران و روسيه قصد دارند ظرف 10 سال آينده روابط بازرگاني و اقتصادي خود را به بيش از 40 ميليارد دلار برسانند. روسيه تنها در زمينه انرژي اتمي مي‌تواند در ايران 6 واحد نيروگاه اتمي شبيه به واحدي كه اكنون در بوشهر ساخته مي‌شود، احداث كند. روسيه در اين كشور منافع جدي دارد. علاوه بر آن، ايران في الواقع تنها كشور منطقه باقي مانده است كه روسيه در آنجا نفوذ واقعي دارد. اگر تهران به مدار نفوذ غربي منتقل شود، بعد از مدتي سيستم حقوق بين‌الملل، تعادل ميان غرب و شرق و سيستم روابط روسيه با جهان اسلام و غرب به طور كلي، اصولاً به هم خواهد خورد. بعد از آن براي آمريكايي‌ها تنها هدف غصب آسياي مركزي باقي خواهد ماند. اين هدف به آساني حاصل مي‌شود. ايالات متحده بعد از آسياي مركزي به حل و فصل مسايل توسعه‌طلبي خود در ارتباط مستقيم با روسيه خواهد پرداخت.

بنا بر اين، روسيه بايد در آينده نزديك مواضع خود را نسبت به سناريوهاي احتمالي در رابطه با ايران طراحي كند. در حال حاضر وزارت امور خارجه و پنتاگون بر سر انتخاب استراتژي نسبت به ايران با هم اختلاف نظر شديدي دارند. پنتاگون اعتقاد دارد كه در اين كشور مذهبي همه مذاكرات و گذشتها در عوض دمكراتيزه‌سازي مرحله به مرحله ،آينده ندارد. ولي وزارت امور خارجه بر اين عقيده است كه ايران در آستانه فروپاشي و تغيير نظام قانوني خود قرار داد و اينكه بايد فقط به تكميل هرچه سريع‌تر اين روند كمك كرد. اين “كمك” مي‌تواند از طريق تأمين مالي، كارشناسان، رشوه دادن به افراد و اعمال انواع مختلف فشارهاي سياسي و اقتصادي ارائه شود. 

واضح و روشن است كه ايالات متحده ايران را تا زمانيكه اوضاع اين كشور تغيير نكند يا رژيمي روي كار نيايد كه باب طبع آمريكا باشد راحت نخواهد گذاشت.

فكر مي‌كنم كه سياست گذشتها و برقراري تعادل بين منافع سياسي و اقتصادي نسبت به ايالات متحده گاهي معقولانه نيست. چيزهاي مهمي به بازي گرفته شده است. روسيه مي‌تواند فقط در بخش اقتصاد دهها يا شايد صدها ميليارد دلار از دست بدهد همانطور كه در عراق ميلياردها دلار از دست داده است. همه وعده‌هايي كه منافع روسيه در ايران هرچه بيشتر در نظر گرفته خواهد شد و اينكه مسكو فقط نبايد در اين روند مداخله زيادي بكند، كاملاً بي‌اساس است.

وزارت امور خارجه روسيه بايد با توجه به اين تحولات فوراً به گفتگوي اصولي با واشنگتن درباره غيرمجاز بودن هرگونه مداخله آمريكايي در امور ايران بپردازد.

سئوال: شما به گروه متخصصين آمريكايي كه وارد ايران شده و آنجا درميان جمعيت ايران فعاليت تبليغاتي مي‌كنند، اشاره كرديد. آنها به چه صورتي به ايران رفتند و چرا مقامات رسمي از فعاليت خرابكارانه آنها اغماض مي‌كنند؟

صفروف: طبيعتاً اين گروه تحت سرپرستي ايالات متحده وارد ايران نشدند. اعضاي آن نماينده كشورهاي مختلف جامعه جهاني بوده و طبيعتاً از فعاليت خود به كسي اطلاع نمي دهند. مقامات ايراني همانند مقامات هر كشور جهاني امكان كنترل همه تازه واردان را كه چه كسي، چه وقتي و با چه هدفي وارد ايران شده است، ندارند. اما معلوم است كه اين گروه هم اكنون در ايران هستند و چند ماه است كه به فعاليت خود ادامه مي دهند. همچنين معلوم است كه تماسهايي در جهت رشوه دادن به برخي  مقامات ايران برقرار شده و تا آنجايي كه ما اطلاع داريم، نتايج اوليه در اين زمينه حاصل شده است.

سئوال: فرموديد كه روسيه در ايران نفوذ واقعي دارد. ممكن است توضيح بدهيد اين نفوذ در ايران بر چه چيزي استوار است؟

صفروف: برخورد روسيه با برخي مسايل براي ايران اهميت حياتي دارد: تعيين رژيم حقوقي درياي خزر، آينده افغانستان، حضور ايران در آسياي مركزي. مسكو همچنين مي‌تواند به خاطر موقعيت جغرافيايي خود در ايران نفوذ سياسي و اقتصادي زيادي داشته‌ باشد. در حقيقت امر روسيه براي ايران كريدوري به جهان خارجي است چرا كه اين كشور هنوز تا اندازه زيادي از جامعه بين‌المللي منزوي شده و بسياري از مسايل بزرگ خود را از طريق روسيه و با مشاركت روسيه حل مي كند.

به عنوان مثال، به مسأله انرژتيك توجه كنيد. به همين دليل تهران با دقت به اينكه مسكو چگونه مسايل مربوط به ايران را حل مي كند، برخورد مي‌كند. ايران اميدوار است كه روسيه شريك مطمئن راهبردي ايران باشد تا ايران در لحظه خطر اميدوار باشد كه روسيه از آن دفاع كند و همانند عراق آن را تسليم نكند.

ايران، براي روسيه كشور هم مرزي است كه حسن همجواري با آن بر مسايل زيادي اثر مي گذارد. اگر ما با ايران روابط خصمانه داشته باشيم، خسارات از اين روابط برابر صدها ميليارد دلار خواهد شد. از جمله مي توان به تشنج در درياي خزر، وخيم شدن اوضاع آسياي مركزي، كمك به گروهكهاي اسلامي در آسياي مركزي و قفقاز و احتمالاً حتي نفوذ مستقيم منفي در قسمت مسلمان جمعيت روسيه اشاره كرد.

سئوال: فرموديد كه روسيه بايد بي درنگ به گفتگو با واشنگتن بپردازد تا از توسل به زور جلوگيري كند. تا آنجايي كه من اطلاع دارم، روسيه در آستانه جنگ عليه عراق نيز مشغول گفتگوي فعالانه و مؤدبانه و گاهي حتي با استفاده از لحن شديد سياسي، بود. ولي اين گفتگو كمك نكرد. چرا شما اعتقاد داريد كه روسيه و نه تنها روسيه بلكه جامعه جهاني فرصت جلوگيري از حل و فصل قهري مسأله ايران توسط ايالات متحده را دارند در حالي كه ايالات متحده خودش تصميم مي‌گيرد چكار كند. در اين رابطه كلمات اخير شما را مورد تأكيد قرار مي دهم كه روسيه نبايد ايران را مانند عراق تسليم كند. ولي در اين صورت روسيه بايد چكار كند: ناوها و هواپيماهاي خود را بفرستد؟ به عبارت ديگر، روسيه چطور مي تواند و بايد از ايران دفاع كند؟

صفروف: گاهي اوقات گفتگويي كه فعالانه و از راه مجاري ديپلماتيك اجرا شده باشد، بدون پشتيباني نظامي واقعي نمي‌تواند نتيجه مطلوبي بدهد. اگر ايالات متحده در مورد ايران تصميم نظامي بگيرد (ما تشكيل ائتلاف ضدايراني را در نظر نمي گيريم چرا كه در رابطه با ايران چنين كاري حد اقل در شرايط فعلي ميسر نيست)، شايد فقط اعتراضات ديپلماتيك روسيه كافي نباشد.

در صورتي كه تصميم بر تأثير نظامي بر ايران بدون مجوز شوراي امنيت سازمان ملل متحد گرفته شود، روسيه بايد يا واحدها و يگانهاي نيروهاي نظامي خود را به منطقه خليج فارس بفرستد يا به طور نمايشي از سازمان ملل خارج شده و عضو سازمان همكاريهاي اقتصادي (اكو) شود. مسأله اين است كه اگر ايالات متحده ايران را به تصرف خود در آورد، آسياي مركزي گام بعدي آمريكا خواهد بودچون منطقه ديگري باقي نمانده است. كوبا و كره شمالي را نمي‌توان جدي گرفت. فقط چين باقي مانده است كه هنوز دست آمريكا از چين كوتاه بوده است. بنا بر اين روسيه بايد بفهمد كه اگر ايران را از دست بدهد، آسياي مركزي را به طور نهايي و بازگشت ناپذير از دست خواهد داد. روسيه با از دست دادن ايران و آسياي مركزي نهايتاً وزن خود را در سياست جهاني از دست داده و به حاشيه سياست جهاني، به رده كشورهاي درجه سومي خواهد غلتيد كه كسي منافع آنها را در نظر نمي گيرد.

سئوال: آيا روسيه بايد همه اين اقدامات را قبل يا بعد از تهاجم به ايران اتخاذ كند؟

صفروف: فكر مي‌كنم كه روسيه واقعاً بايد قبل از آغاز عمليات جنگي اقدام كند. روسيه بايد به ايالات متحده بفهماند كه آمريكا بر خلاف همه موازين حقوقي بين‌المللي عمل مي‌كند. براي جواب به همه ايرادهاي ايالات متحده از برنامه هسته اي ايران سازمان ماگاته وجود دارد. اگر در ايران حقوق بشر نقض مي شود، اين هم كار آمريكا نيست چرا كه كميسيون ويژه سازمان ملل براي رسيدگي به اين كار وجود دارد. اگر ايالات متحده تخلفات ديگري را از طرف تهران كشف كند، براي هر يك از آنها ساختارهاي مربوطه بين‌المللي وجود دارند كه مي‌توانند اقدام كنند. چرا همانا ايالات متحده است كه اين مسايل را حل مي كند؟ روسيه بايد با قاطعيت تمام در چارچوب شوراي امنيت سازمان ملل و در ساختارهاي بين‌المللي ديگر اين مسأله را مطرح كند. فكر مي كنم كه در اين صورت روسيه رأي وزيني خواهد داشت كه بسياري از كشورهاي جهان از آن استقبال خواهند كرد.

سئوال: ايالات متحده براي تجاوز به ايران چه دلايل حقوقي نياز دارد؟

صفروف: مگر ايالات متحده در مورد عراق چه دلايل حقوقي داشت؟ هيچ حق و حقوقي نداشت! اكنون ايالت متحده اظهار مي‌دارد كه در انفجار 12 مي در عربستان سعودي “رد پاي” ايراني وجود دارد يعني تشكيلات ايراني القاعده آن عمل تروريستي را ترتيب داد. ولي اطلاعات موثق در اين خصوص وجود ندارد همانطور كه از برنامه هسته اي ايران اطلاعات دقيقي در دست نيست. ولي شما اطلاع داريد كه هر بهانه‌اي مي‌تواند به صورت يك نوع خطر براي امنيت ملي ايالات متحده تلقي شود ولو اينكه اين كشور در فاصله 12 هزار كيلومتري از ايران واقع شده است. در اين صورت آنها مي‌توانند بگويند كه راهي جز برطرف كردن اين خطر ندارند. شستشوي مغزي افكار عمومي جهان به عمل خواهد آمد و چند ماه بعد تمام آمريكا نه تنها از تجاوز به ايران استقبال كرده بلكه دولت خود را به سوي اين شيوه حل مسأله سوق خواهد داد!
اكنون وضعيت عراق مشخص نيست. اكثريت شيعه عراق صرف نظر از اينكه چه حكومتي بعد از صدام روي كار آيد، احتمالاً به ايران گرايش خواهد داشت، حد اقل به اين دليل كه مقدسات اصلي ايران در خاك عراق واقع شده است. هر دولتي كه ايالات متحده در عراق بنشاند، به گونه‌اي با ايران همدردي خواهد كرد. ايالات متحده از اين امر مي‌ترسد. از اين نظر ،‌ايران منشأ نگراني است كه به همين دليل ايالات متحده سعي خواهد كرد اين منشأ نگراني را از بين ببرد.

متأسفانه، ايران كنوني از هر جهت باب طبع ايالات متحده نيست، حتي اگر محافظه كاران كناره‌گيري كند و اختيارات جديدي به قوه مجريه داده شود و حتي اگر در ايران همه روزنامه‌ها و كافي‌نت‌ها باز شوند، در هر حل چيزي پيدا خواهد شد كه موجب نارضايتي ايالات متحده شود. براي مثال، مي‌توانند بگويند كه ايران كشور همسايه تركيه را تهديد مي‌كند. بعداً خواهند گفت كه ايران به صورت شايسته از اسرائيل پشتيباني نمي‌كند.

سئوال: به نظر شما حل و فصل نظامي مسأله، عمل انجام شده‌اي است؟

صفروف: فكر مي كنم كه اگر كشورهاي جامعه جهاني فعالانه مداخله نكنند، احتمال اتخاذ تصميم نظامي در مورد ايران بسيار بالاست.

سئوال: ايالات متحده مي‌تواند در ايران چه منافعي داشته باشد؟

صفروف: با روي كار آمدن انقلاب اسلامي سال 1979، ايالات متحده در ايران چيزهاي زيادي را از دست داده و نمي‌تواند با اين خسارات سازش كند. در سال 1977 ايران و ايالات متحده قرارداد بزرگ 24 ميليارد دلاري را امضا كردند كه مطابق آن قرار بود ايالات متحده ظرف 10 سال در ايران 8 نيروگاه اتمي ساخته و جنگ‌افزار معادل 14 ميليارد دلار را ارسال كند. علاوه بر آن، ارتش 60 هزار نفري آمريكا كه در ايران مستقر بود، از مصونيت برون‌مرزي برخوردار و همه تصميمات رياست وقت ايران از قبل با ايالات متحده هماهنگ مي‌شد.

هنگامي كه جمهوري اسلامي  در ايران به قدرت رسيد، همه اين قراردادها و موافقتنامه‌ها لغو شده و اعمال خصمانه شروع شد. آمريكايي هاي خودخواه دوست ندارند كه يك كشوري وجود دارد كه نمي‌خواهد منافع ايالات متحده را در نظر بگيرد و سياست مستقلانه خود را دنبال مي‌كند.

شما مي‌دانيد كه ايالات متحده “والد اصلي” القاعده مي باشد. آمريكا در سال 1980 اين گروه را براي حمايت از مجاهدان افغاني در مبارزه با اتحاد شوروي تشكيل داده بود. بعد از آنكه اتحاد شوروي از افغانستان خارج شد، نوع ديگر القاعده يعني رژيم طالبان را به وجود آوردند. به همين دليل اسامه بن لادن به افغانستان پناه برد و نه به پاكستان، عربستان سعودي يا كشور ديگر بلكه به افغانستان.

ايالات متحده در طول سالها القاعده و طالبان را به عنوان سازمانهاي تروريستي به حساب نمي‌آورد چرا كه اين سازمانها مطابق با منافع ايالات متحده عمل مي‌كردند. ولي اكنون ايالات متحده اعلام مي كند كه ايران به صورت ناكافي با القاعده مبارزه مي‌كند.  ايران طي 6 ماه اخير 500 عضو القاعده را دستگير و از كشور اخراج كرده است.

بعد از آن بسياري از جهانيان باور نمي‌كنند كه اعمال تروريستي 11سپتامبر كار فقط اين سازمان بوده باشد. بدون برخورداري از تلفنهاي همراه و رايانه، نمي توان چنين شبكه بزرگ جهاني را نگهداشت؛ نمي‌توان از كوه و غار اين شبكه جهاني را اداره كرد. چنين چيزي ممكن نيست. ولي مي‌توان فرض كرد كه ايالات متحده در آينده بارها از اين برگ برنده استفاده كند. الآن آمريكا دست داشتن ايران را اعلام كرده است، بعداً آسياي مركزي را به ارتباط با اين سازمان متهم خواهد كرد و پس فردا نمايندگان القاعده در روسيه كشف خواهند شد. در اينصورت ايالات متحده از بهانه خوبي براي تشديد روابط خود با روسيه برخوردار خواهد شد.

سئوال: چرا ايالات متحده به جان ايران افتاده است؛ از چه چيزي در اين كشور راضي نيست؟

صفروف: ايران به دلايل زيادي باب طبع آمريكا نيست. از جمله به اين دليل كه رياست ايران هيچ وقت اعلام نكرده است كه گفتگو با آمريكا را نمي‌خواهد. رياست ايران مكرراً اعلام كرده است كه براي گفتگو با همه كشورهاي جهان و از جمله با ايالات متحده آماده است ولي مي‌خواهد كه اين گفتگو برابر و عادلانه باشد. اما ايالات متحده هميشه پيش شرطهايي براي آغاز روند مذاكرات مطرح مي كرد. ايالات متحده با عنايت به ذهنيت مردم مقاوم  و مغرور ايران مي‌دانست كه ايران هيچ وقت به اين كار دست نخواهد زد. ايراني‌ها براي خود كسر شأن مي‌دانند كه اول با شرايط طرفي موافقت كنند و بعد با همان طرف وارد مذاكره شوند. به تعبير آنها اين نه مذاكرات بلكه يك نوع دادگاه خواهد بود 
اگر سئوال كنيم چه درصدي از جمعيت آمريكا در جريان انتخابات رياست جمهوري از بوش طرفداري كردند، معلوم خواهد شد كه نيمي از جمعيت آمريكا طرفدار روي كار آمدن دولت فعلي نبودند. ولي در ايران فقط 5-4% يا حداكثر 10% مردم رژيم و رياست كنوني كشور را نمي‌خواهند. ممكن است همين افراد از تصميم نظامي ايالات متحده استقبال كنند. اين نتيجه تبليغاتي است كه هم اكنون صورت مي گيرد و فكر مي‌كنم بعد از مدتي شدت خواهد يافت. 

سئوال: فكر نمي كنيد كه روسيه از ايران براي حل و فصل برخي مسايل خود در روابط با ايالات متحده استفاده مي‌كند؟

صفروف: ايرانيان زيادي اعتقاد كامل دارند كه ايران براي روسيه چيزي جز “سكه سياه” در معامله روسي-آمريكايي نيست. متأسفانه، عده زيادي از سياستمداران و كارشناسان جدي امور سياسي ايران به روسيه تا آخر اعتماد نمي‌كنند و معتقدند كه روسيه و قبلاً اتحاد شوروي بارها و به آساني در مواضع خود تجديد نظر مي‌كرد كه بايستي جواب اين سئوال را بدهد كه همراه و همگام ايران باشد يا خير. آخرين سهم تعيين كننده در تقويت بي‌اعتمادي ملت ايران به روسيه بر اثر رزمايش سال گذشته روسيه در درياي خزر به عمل آمد. برخورد ملت ايران با آن رزمايش با حساسيت زيادي توأم بود.

سئوال: شما به گروه اعزامي اطلاعاتي-تخريبي آمريكايي در ايران اشاره كرديد. شما اين اطلاعات را از كجا داريد و آيا مي‌توان به اين اطلاعات اعتماد كرد؟

صفروف: اطلاعات از منابع مختلفي كه مورد اعتماد ما هستند، دريافت مي شود. ما در حال حاضر مشغول كنترل مكمل اطلاعات از اين منابع هستيم. ما كوچكترين شكي نداريم كه چنين كاري چند ماه است كه ادامه دارد و نتايج معيني مي‌دهد. فكر مي‌كنم يك ماه بعد كنفرانس خبري جديدي تشكيل شود كه در جريان آن اطلاعات كنترل شده و موثق درباره اينكه چه كسي و با چه هدفي به ايران اعزام شد، چه مسايلي را آنجا حل مي‌كرد،‌ با چه كسي در تماس بود و به چه نتيجه‌اي رسيد، ارائه شود. البته اگر تا آن موقع اين سئوالات مبرم باشد.

سئوال: اكنون وضعيت روابط روسي-ايراني چگونه است؟ آيا اين روابط به قدري خوب است كه روسيه بايد بخاطر اين مناسبات خطر كند؟

صفروف: روابط سياسي روسي-ايراني، روابط حسنه حسن همجواري است كه حتي مي‌توان اين روابط را راهبردي خواند. اما مناسبات بازرگاني و اقتصادي خيلي ضعيف است. در سال 2002 تبادلات بازرگاني بين روسيه و ايران برابر كمي بيش از 800 ميليون دلار بود. و اين در حالي است كه حداقل حجم تبادلات كه ما مي‌توانيم حاصل كنيم 5-3 ميليارد دلار است.

عجيب است ولي حقيقت دارد: در شرايطي كه ايالات متحده 23 سال است كه با ايران روابط رسمي ندارد، تنها در سال گذشته تبادلات بازرگاني ميان ايران و آمريكا بالغ بر1 ميليارد دلار شد. اين امر بسيار گويا است. بسياري از ايرادها و سرزنشهاي فعلي ايالات متحده از روسيه به خاطر همكاري آن با ايران، با جنبه اقتصادي اين مناسبات ارتباط دارد. فكر مي كنم كه روسيه و ايالات متحده بر سر “جاي گرمي” به نام ايران رقابت شديدي مي‌كنند.

کد خبر 3930

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha