به گزارش خبرنگار مهر، روزهای آخر خبری رسید که کتاب جدید نامزد علم تاریخ، شرقشناس، خادم سیاسی و اجتماعی دولتزاده بانام «مسلمانان: تاریخ واقعی ترقیات و تنزل» آماده چاپ شده است. باهدف شرح این موضوع استاد دولتزاده دایر به جنبه های گوناگون آن جواب های مشخص و مفصل دادند. این گفتگو در صفحۀ ۶-۷، شمارۀ ۷ هفته نامۀ «فرژ» منتشر شده و توسط رایزنی فرهنگی ایران در تاجیکستان ترجمه و در اختیار ما قرار گرفته است:
* استاد دولتزاده، از نام کتابتان معلوم میشود که آن به تاریخ خلق های مسلمان بخشیده شده است. شمارا چه وادار کرد که باز به این موضوع روی بیارید؟
مسلمانان در تاریخ خود راه بهغایت پرپیچوتاب را از سر گذرانیدهاند. آنها در این راه قلههای بلند ترقیات را فتح کرده، در رشد و ترقیات جامعه انسانی زیربنای قوی بنیاد نمودهاند. برای آنکه با تاریخ گوناگون رنگ پیروان دین مبین اسلامشناس شویم، ما سر اول باید با اساسهای این دین بزرگ شناسایی پیدا نماییم.
اسلام دینی است که با ترغیب حقیقت، آزادی انتخاب، برابر حقوقی در هر یک دور و زمان و در بین همه نسلها اعتبار بزرگ دارد. آن ۱۴۰۰ سال پیش در حجاز عربستان تولید یافته، در مدت کوتاه در بین مردم ممالک گوناگون آن زمان پهن گردید. مصاحت جهان اسلام در زمان امروزه از ساحلهای غربی اقیانوس آتلانتیک، یعنی مغرب شروعشده تا اندونزی و مالزی و تا ساحلهای شرقی اقیانوس آرام ادامه مییابد. کشورهای مسلمانی در قرونوسطی هم از جهت علم و معرفت و فرهنگ، هم از جهت اقتصادی و اجتماعی، هم از جهت انسانپروری و دموکراتی در بین کشورهای جهان مقام اولین درجه را صاحب گردیده بودند.
متأسفانه، نه همه مسلمانان از تاریخ دین مبین اسلام، از تاریخ واقعی رشد و تنزل دولتهای بزرگ مسلمانان خبردار هستند. علاوه بر این، مردم غیرمسلمان در باره ماهیت و بزرگی دین اسلام، در باره زیربنای اساسی جهان پیشرفته امروزه بودن علم و فرهنگ مسلمانان معلومات ضروری ندارند. درنتیجه، امروز در بین مردم، خصوصاً غیرمسلمانان نسبت به فرهنگ مسلمانان و مقام آنها در رشد تمدن انسانیت اشتباهاتی جای دارند که به یک نقطه نظر و عقیده خطا و نادرست نسبت به خلقهای مسلمان آورده رسانیدهاند. ...
* چنان که معلوم است، در این موضوع از طرف مؤلفان جهان آثار زیادی نوشتهشدهاند. فرق اثر شما از آثار مؤلفان دیگر در چیست؟
بله در موضوع تاریخ اسلام، موقع آن در قرونوسطی و در جامعه امروزه، دیگر مسئلههای دایر به مسلمانان چه در شرق و چه در غرب کتابهای زیادی تألیف گردیدهاند. مؤلفان گوناگون مسلمان و غیرمسلمان قرنهای ۲۰-۲۱ در این جاده تحقیقات و جستجوهای زیادی برده، معلومات ارزش ناک در باره تاریخ مسلمانان آوردهاند. لیکن، نه در همه آنها واقعیت تاریخی کامل و همهجانبه انعکاس گردیده است. بعضی مؤلفان حوادث تاریخی را یکطرفه تصویر نمودهاند که این میتواند باعث تحریف معلومات واقعی در باره رویدادهای مهم گردد. در بسیار کتابهای مؤلفان غرب که از سرچشمههای اصل صرفنظر میکنند، اشتباهات فاحش دیده میشوند. مثلاً، در بعضی کتابها بسیار آیههای قرآن کریم آورده شدهاند که از مأخذ اساسی فرقیت زیاد دارند. این اقتباسها به منبع اصل در بعضی موردها یا مطابقت نمیکنند و یا به معنای دیگر آورده شدهاند. ...
*یعنی کتاب شما مسئلههای گوناگون را در برگرفته، کمکی است برای از بنبست درآوردن کشورهای مسلمانی؟ میتوانید در باره این مسائل کاملتر بفرمایید؟
بههرحال بسیار امید دارم که این کتاب به مسئلههای حل طلب جهان امروزه اسلام قدری هم باشد، روشنی خواهد انداخت. باید ذکر نمود که سالهای آخر در جهان اسلام زیر تأثیر تمایلهای جهانیسازی تغییرات نظر رس در ترقیات ذهنی و فرهنگی دیده میشوند. مخصوصاً، چنین تمایلهای تمدن ساز در دولتهای ترکیه و ایران، مالزی و اندونزی، لُبنان و امارات متحده عرب، مصر و تونس، بعضی کشورهای مسلمانی سابق اتحاد شوروی، ازجمله تاجیکستان، اینچنین بعضی جماهیر فدراسیون روسیه روشن به نظر میرسند. ...کتاب از ۶ باب عبارت بوده، هر یک باب موضوعهای جداگانه را وابسته به تاریخ اسلام و وضعیت امروزه مسلمانان در جهان در برگرفتهاند. اگر کاملتر کرده بگوییم، محتوای کتاب را چنین گروهبندی کردن ممکن است:
معلومات عمومی در باره جهان اسلام، اساسهای دین اسلام، در باره قرآن مجید، مختصر زندگینامه پیامبر (ص) و احادیث ایشان، رویه و مذاهب در اسلام، ارکان دین.
تشکل خلافت اسلامی و منتشر شدن دین اسلام در جهان، دورههای حکمرانی خلفای راشدین، به سر قدرت آمدن عمویان، جهتهای مثبت و منفی حکمرانی آنها، مرحلههای تاریخی خلافت عباسیان و جهتهای خاص حکمرانی بعضی از خلفای عباسی، عاملهای رشد علم و فرهنگ و اقتصاد و اجتماعیات در این دوره. بعد از وفات پیامبر (ص) وضعیت در عربستان ناآرام گردیده، گروههایی ظاهر گردیدند که اولویت مدینه را قبول نمیکردند. بعضی نفرانی پیدا شدند که دعوای پیامبری میکردند. تأسیس خلافت اسلامی و انتخاب جایگزین پیامبر امکان میدهند که مسلمانان از تفرقه و ضدیتها ایمن مانند.
دستآوردهای مسلمانان در قرونوسطی، اندیشههای مؤلفان گوناگون شرق و غرب در باره سهم عالمان مسلمان در تشکل و رشد تمدن انسانی: با دلیلهای اساس ناک در کتاب نشان دادهشده است که ماوراءالنهر و خراسان در قرنهای ۸-۱۳ محور اساسی ترقیات تمدن اسلامی بوده، محض در همین سرزمین از جانب عالمان و دانشمندان اینجا اساسهای علم و فن و دانشهایی گذاشتهشده بودند که بعدتر برای ترقیات علم و فن در اروپا مساعدت نمودند. در غرب قرونوسطی را دورههای "تاریکی خرد"، "دوره ظلمات" مینامند. مسلمانان باشند، قرونوسطی را دوره "قرون طلایی" ترقیات خود حساب میکنند. مسلمانان از قرن ۸ تا قرن ۱۳ در دوام بیش از ۵۰۰ سال در پله بلندترین ترقیات بودند. ترقیات اقتصادیات، سودا، علم و فن و فرهنگ و ادبیات در سطح بلند جهانی قرار داشت. مسلمانان در آن دوره پیشاهنگ ترقیات جهانی گردیده، اجناس تولیدی آنها اساس تجارت بینالمللی را در "راه ابریشم" تشکیل نموده بود. اگر همان دوره ترقیات تمدن اسلامی نمیبود، ترقیات جهان امروزه را تصور کردن غیر امکان میبود. تمدن پیشرفتهترین مسلمانان زیربنای قوی جهان امروزه را گذاشته، سیمای تمدن معاصر انسانیت را معین نمود.
سبب های تنزل در جهان اسلام، در باره تأثیر مغولها به دین اسلام و وارد شدن بعضی عرف و عادات مغولی به زندگی مردم کشورهای استیلا شده و در زمینه آن به وجود آمدن عرف و عادات خرافاتی در بین مسلمانان، معلومات در باره تقدیر صدها هزار مسلمانانی که به مغولستان و چین به اسارت برده شده بودند...
* هر قدری که شما معلومات میدهید، همانقدر زیادتر میخواهیم دراینباره معلومات بگیریم. پس سبب اساسی عقبماندگی کشورهای مسلمانی در چیست؟ چه طور چنگیزخان سببگار از بین رفتن تمدن پیشرفتهترینی گردید که زیربنای جهان امروزه را گذاشته بود؟
امروز بعضی محققان بیشتر دین اسلام را در عقبماندگی مسلمانان سبب نشان میدهند که این کاملاً اشتباه و نادرست است. چونکه اگر دین اسلام مانع برای پیشرفت انسان میبود، پس در دوام ۵۰۰ سال مسلمانان پیشاهنگ ترقیات انسانیت نمیشدند. آن محیط مساعد علمی و ایجادی که در کشورهای اسلامی بود، محض باشرافت آزادیهای دینی به وجود آمده بود. یک ملاحظه کنید که قرنها بعد، در دوره احیاء در اروپا عالمان را برای آن کشفیاتی که در زمینه کشفیات عالمان مسلمان کرده بودند، باتقوای روحانیان کاتولیکی به آتش میگذاشتند و قتل میکردند. حالآنکه در خلافت عباسیان عالمان برای کشفیات علمی از جانب دولت صاحب مکافات میشدند. آن سالها در بغداد آکادمی علوم بانام اساس گذارش- خلیفه عباسی مأمون «آکادمی مأمون» نامگرفته بود. اولین آکادمیها در اروپا تنها در قرن ۱۷ به وجود آمدند. حالآنکه در شهرهای بزرگ مسلمانان، مثل قاهره، دمشق، بغداد، مرو، گرگنج، نیشابور، بخارا و سمرقند در قرن ۹ مراکز بزرگ علمی و تعلیمی- دانشگاهها و آکادمیها فعالیت میکردند. سبب عقبماندگی مسلمانان- این در پله پایینترین واقع بودن علم و معرفت و فرهنگ مردم کشورهای مسلمانی است؛ و این حالت از قرن ۱۳ سرچشمه میگیرد. شاهد بیواسطه حوادث آن زمان، مورخ معروف عرب ابن اسیر در کتابش «الکامل فی التاریخ» در باره این فاجعه به سر مردم مسلمان آمده مفصل نقل کرده، مینویسد که "مسلمانان از زمان پیامبر اکرم (ص) تا امروز دچار چنین فتنهای نشده بودند "؛ و «اسلام و مسلمانان در این مدت سختیهایی کشیدند که هیچیک از امتهای دیگر نکشیدند». ابن اسیر حملۀ چنگیزخان را به ماوراءالنهر و خراسان و ایران، آن خونریزیها، قتلعام، خراب نمودن شهرهای آباد این سرزمین شکوفان را با «مرگ اسلام و مسلمانان» برابر کرده است.
وقتیکه همینگونه تمدن پیشرفتهترین جهان از بین میرود، البته این را فاجعه، دقیقترش Apocalypto نامیدن ممکن است. ...
اکنون شما تصور کنید که چگونه فاجعه در حیات مسلمانان رویداده بود. براثر این فاجعه اکثر اهالی ماوراءالنهر و خراسان به هلاکت رسیدند. مورخ دربار مغولان عطاملک جوینی مینویسد که از ده نوه قسم اهالی خراسان شرقی- یعنی اساساً محلهای تاجیک نشین کشتهشدهاند. قسم دیگر اهالی، اساساً هنرمندان به اسارت برده شدند. باقیمانده بهجانب کوه و دشتها فرار نمودند. خصوصاً کوهستان پناهگاه طبیعی مردم مسلمان شده، نجاتبخش آنها گردید. هرچند ثروتهای علمی و فرهنگی خود را ازدستداده باشند هم ولی آنها توانستند هویت مذهبی خود را تا قرن آزادی- قرن ۲۰ رسانند. اصلاً، زنده ماندن تاجیکان تا قرن ۲۰ خودش یک معجزه است، وگرنه مثل خوارزمیها از بین میرفتند. تنها سال ۱۹۲۰ با وارد شدن چنگیزخان به شهر بخارا حکمرانی ۷۰۰- ساله مغول ها که ماه مارس سال ۱۲۲۰ شروع گردیده بود، خاتمه یافت.
استاد، در نوشتن کتاب چه چیز برایتان دشوار بود؟
بسیار سؤال به مورد. دشوار بود برایم تصویر صفحات ننگین تاریخ مسلمانان، تصویر کوششهای ضد همدیگر برانگیختن مسلمانان، تصویر فاجعه کربلا...خصوصاً سنگین بود برایم نقل تاریخ استیلای جهان اسلام از جانب مغولها. بیان کردن آن عذاب روحی که در نقل این حوادث کشیدم، عین حال مشکل است. اینجا آوردن سخنان ابن اسیر را درست میشمارم که همآواز فکر من گشتهاند: «... آخر، چه کسی برایش آسان خواهد بود که خبرگزار مرگ اسلام و مسلمانان باشد؟ چه کسی میتواند ذکر چنین واقعه را ناچیز انگارد؟»...
نظر شما