خبرگزاری مهر، گروه بین الملل-سعید غفاری: رژیم صهیونیستی از ابتدای بحران سوریه نقش حمایتی در قبال برخی از گروه های تروریستی به خصوص جبهه النصره داشته و از فرصت به وجود آمده برای ضربه زدن به دولت بشار اسد و محور مقاومت استفاده کرده است. رفتار آشکار این رژیم از یک سو، ارائه خدمات درمانی به تروریستها و از دیگر سو حمله مستقیم به فرودگاه ها و یا اهدافی بوده است که به ادعای آنها تسلیحات مقاومت و حزب الله را شامل می شده است.
در محافل راهبردی رژیم صهیونیستی از کلید واژه «تسلیحات تغییر دهنده شرایط» برای منطق حملاتشان به سوریه، مقاومت و حزب الله استفاده شده است. تسلیحاتی که می تواند در جنگ آینده سبب برتری نسبی حزب الله و حتی شکست این رژیم شود.
تحولات اخیر البته سبب شده است تا رژیم صهیونیستی در عرصه دیپلماتیک و البته با رنگ و بوی امنیتی – نظامی کلید واژه «سوریه آینده» را نیز استعمال کند. این واژه هم اکنون در منابع تحلیلی به جای «آینده سوریه» به کار برده می شود.
تسلیحات «تغییر دهنده شرایط»، تصویر ذهنی، پیش بینی و مفروضات راهبردی رژیم صهیونیستی از جنگ آینده خود با حزب الله را می نمایاند. موضوعی که پس از پایان جنگ ۳۳ روزه، ذهن تحلیلگران و رهبران این رژیم را تا امروز به خود مشغول کرده است. اینکه راه گریز از شکست در جنگ آینده چیست؟ و چگونه می توان در جنگ آینده «مساله حزب الله » را کاملاً خاتمه یافته، تلقی کرد؟
پس از پایان جنگ ۳۳ روزه، رژیم صهیونیستی در عرصه های نظامی، امنیتی، اقتصادی و عملیات روانی (ادراکی) دست به اقدامات برنامه ریزی شده ای در مقابل حزب الله و محور مقاومت زد. به نظر می رسد این اقدامات با هدف تضعیف همه جانبه حزب الله و از میان بردن بستر های تقویت کننده محور مقاومت بوده است.
حضور حزب الله در سوریه و حمایت قاطعانه محور مقاومت از بشار اسد در مقابل فتنه تروریستهای تکفیری، هم اکنون بیش از گذشته اسباب نگرانی را برای این رژیم فراهم آورده است. بخصوص اینکه محور مقاومت توانسته است تروریستها رادر اهداف خود ناکام گذارد و تجربیاتی را به دست آورد که قدرت و ظرفیت حزب الله را با گذشته بسیار متفاوت ساخته است.
تحلیل روند اخبار و رخدادهای جنوب لبنان و تبادل پیام ها نشان می دهد که نگرانی و البته تمایل رژیم صهیونیستی برای جنگ با حزب الله رو به افزایش است. نگرانی و تمایل این رژیم برای جنگی دوباره با حزب الله از زمینه ها و بسترهایی برخوردار است که هدف این نوشتار نیست.
پرسش این است که با توجه به مطالب پیش گفته، چنانچه قرار بر آغاز یک جنگ با حزب الله باشد، کمیت و کیفیت آن چگونه خواهد بود و چه سناریویی را می توان برای آن متصور کرد؟
بررسی تحلیل ها وگزارش های راهبردی مربوط به رژیم صهیونیستی دو نکته مهم را نشان می دهد:
اول اینکه ارتش این رژیم خود را برای یک اتفاق بسیار سخت آماده میکند و تا حد امکان تلاش می کند از مقابله با آن دوری کند.
دوم اینکه محیط داخلی رژیم صهیونیستی از آمادگی لازم برخوردار نیست و [در صورت بروز جنگ] همه چیز از هم خواهد پاشید.
در گزارش ارزیابی راهبردی مرکز مطالعات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۶ – ۲۰۱۷، حزبالله لبنان در اولویت اصلی تهدیدات عنوان شده و ایران و جنبش حماس در رتبههای بعدی قرار دارند. این مرکز صهیونیستی اذعان دارد که حزبالله علاوه بر اراده قوی، موشکهای دقیق با قابلیت تخریب بیشتر و برد بالا و هواپیماهای بدون سرنشین هجومی و انتحاری و موشکهای پیشرفته ساحل به دریا و سامانه دفاع هوایی از بهترین صنایع نظامی روسیه و یگانهای زمینی آموزشدیده برای تسلط بر شهرکهای اسرائیلی برخوردار است.
گزاره های کلیدی این گزارش به صورت خلاصه شامل موارد زیر است:
بهترین سناریو برای اسرائیل از بین بردن دولت بشار اسد در سوریه و طبیعتاً دور کردن ایران و حزبالله از این کشور است.
شکست دادن داعش و ایجاد نظام «میانه رو» در سوریه بخشی دیگر از منافع رژیم صهیونیستی است. به نظر نمیرسد چنین سناریویی در سایه مداخله روسیه و ایران در درگیریهای کنونی قابلیت اجرا داشته باشد.
همکاری ایران و روسیه و حزبالله لبنان در راستای تقویت محور رادیکال در سوریه ارزیابی می شود و یک تحول استراتژیک منفی به شمار میآید.
رژیم اسرائیل باید همواره برای انتخاب گزینه هایی در جهت تضعیف این سناریو و جلوگیری از تحقق آن آماده باشد.
بنابر این، تلاش برای تضعیف و فرسایش حزبالله لبنان به هدف اصلی و مرحله ای رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. هدف بعدی آنها تضعیف ایران در خاورمیانه است. این رژیم سعی دارد هدف فوق را مطابق با منافع دولتهای عربی «معتدل» از جمله عربستان سعودی تبلیغ نماید. زمینه های همگرایی راهبردی میان تلآویو با ریاض و برخی دیگر از کشورهای حاشیه خلیج فارس را می توان در همین راستا ارزیابی و تحلیل کرد.
با توجه به آنچه گفته شد، از نگاه رژیم صهیونیستی چنانچه شرایط به سمت جنگی باحزب الله کشیده شود، این رویارویی از طریق سناریوهای متعددی امکانپذیر است که دو سناریوی مهمتر عبارتند از:
درصورت حمله اسرائیل به حزب الله با واکنش تندی مواجه خواهد شد که با استفاده از سلاحهای پیشرفتهای که از طریق سوریه به لبنان رسیده است انجام می گیرد.
سناریوی دیگری که تقابل میان حزب الله و رژیم صهیونیستی در آینده توضیح می دهد این است که حزب الله به دنبال فعال کردن هستههایی در بلندیهایی جولان باشد که در این صورت این رژیم نمیتواند چنین چیزی را بپذیرد و ناچار به پاسخ خواهد بود.
اما سناریوی سومی که می تواند به عنوان سناریو جایگزین مطرح کرد به این شرح است:
۱- برجسته کردن توان نظامی و موشکی حزب الله به عنوان یک گروه تروریستی (پیوست رسانه ای) فعال در زمینه مواد مخدر و پولشویی و ...
۲- تهدید و ایجاد فشار از طریق نهادهای بین المللی و اقتصادی برای خلع سلاح حزب الله و ضرورتهای آن{ ارجاع به قطعنامه ۱۷۰۱} (پیوست سیاسی)
۳- انجام عملیات پراکنده و هدفمند توسط رژیم صهیونیستی و البته با مشارکت مستقل آمریکا (مانند تجربه شلیک موشک به فرودگاه حمص توسط ناوآمریکایی در مدیترانه)
۴- طراحی یک بحران مصنوعی و مدیریت شده در داخل لبنان که سبب درگیر شدن حزب الله شود
۵- انجام عملیات هدفمند توسط آمریکا علیه حزب الله در داخل لبنان با ادعای مقابله با تروریسم و ممانعت از گسترده شدن بحران در منطقه لبنان و سوریه (و جلوگیری از تسلیحات کشتارجمعی)
۶- زمینه سازی برای خروج بی قید و شرط محور مقاومت از سوریه به خصوص حزب الله و رسیدن به یک توافق سیاسی در قبال تقسیم مناطق در سوریه میان گروه های درگیر
۷- حمله توأمان و محدود رژیم صهیونیستی به حزب الله در لبنان و سوریه
با این وصف، رژیم صهیونیستی احتمال شکست مجدد خود را در مقابل حزب الله به حداقل خواهد رساند و عملا آمریکا به نیابت از رژیم صهیونیستی وارد جنگ می شود.
در ادامه با زنجیره ای از حوادث علت و معلولی، موضوع ترسیم نقشه جدید، مطابق میل غرب جدی تر خواهد شد.
نظر شما