به گزارش خبرگزاري "مهر" دفتر مطالعات فرهنگي اين مركز در گزارشي با عنوان «امانت»، انتظار، تعارض و تعامل حاكميتها موضوع امامت و رهبري در اسلام را از عصر امويان تاكنون مورد تجزيه و تحليل قرار داد و سپس با تشريح جريانهاي انحرافي مهدويت متذكر شد كه در جريان جنگهاي ايران و روس چند جريان مدعي مهدويت در ايران و ساير كشورها به راه افتادند كه از جمله آنها جريان بابيه و سپس بهائيت – كه از ابتدا بر مبناي ظهور مهدي موعود (عج) شكل گرفت – جريان شيخيه و ادعاي مهدويت مهدي سوداني در سودان و شيخ احمد قادياني در هندوستان را ميتوان نام برد كه محور اصلي همه آنها از مساله مهدويت آغاز شده بود.
مركز پژوهشها افزود: قرار گرفتن سياستهاي بينالمللي دولت انگلستان، روسيه و فرانسه در وراي اين مدعيان به خوبي از توجه و اهتمام دولتهاي برتر اروپايي نسبت به جريانهاي انحرافي مهدويت و مساله ظهور حضرت امام زمان (عج) حكايت دارد، حتي جريان فرقه اسماعيليه نزاري كه بر اساس ادعاي امامت مبتني شده بود، شديدا مورد حمايت دولت انگلستان قرار گرفت و شورش آقاخان محلاتي و حمايت انگلستان در زمان محمدشاه از آنان براي به راه انداختن يك جريان امامت جديد در ايران كه توسط اميركبير سركوب شد ولي در هندوستان مورد حمايت جدي انگليس قرار گرفت نيز از آن جمله ميباشد ضمن كه اين جريان و بهائيت همچنان تحت حمايت انگلستان و آمريكا قرار دارند.
به گزارش مهر بخش ديگري از گزارش مركز پژوهشها به موضوع عصر جديد انتظار و حكومت ديني اختصاص يافته و آورده است: توجه به واقعيت ارتباط معنوي و پيوستگي امامت و ولايت با جايگاه رهبري، نظام ما را به اين حقيقت رهنمون خواهد ساخت كه فرآيند مشاركت در حاكميت، تصميم سازي و تصميم گيري در جمهوري اسلامي از يك پيشينه بسيار ديرينه و مهم تاريخي برخوردار بوده و در عين حال از تقدس و والايي ويژهاي برخوردار است و البته بدان معنا نيست كه تقدس پذيري و والامنشي جايگاه تصميم سازي در انتساب آن به مقوله امامت فقط از سوي مردم و تصميم پذيران صورت گيرد بلكه اصليترين نكته اين است كه تصميمگيران، تصميم سازان و مجريان خود باور كنند كه در چارچوب مدلي از حاكميت تعامل ميكنند كه به لحاظ اعتقادي و تاريخي به امر امامت منسوب است و فهم اين حقيقت بايد باعث افزايش حس خداترسي و دغدغه انجام مسئوليت شود.
نظر شما