به گزارش خبرنگار خبرگزاري مهر از وين اكنون برخي از ديپلماتهاي مستقل مستقر در آژانس انرژي اتمي اظهار مي دارند كه كاربرد واژه هايي با مفهوم دوگانه و همچنين گاه اظهاراتي كه داراي شبهه مغايرت با معاهده ها و موافقتنامه هاي مرتبط با آژانس است، در فرسايشي شدن موضوع پرونده فعاليتهاي هسته اي ايران نقش اساسي دارد.
بطور مثال اين جمله از گزارش اخير البرادعي كه "دليلي نيافته ايم كه فعاليت هاي فاش نشده ايران در جهت مقاصد نظامي باشد " به تنهايي و از نظرحقوقي كاملا مساوي با احراز صلح آميز بودن فعاليتهاي هسته اي ايران است ؛ گرچه وي اين زمينه را نيز باز گذاشته است تا به استناد عبارت "براي تاييد قطعي نيت صلح آميز ايران احتياج به زمان وتحقيق بيشتري است" امكان شبهه آفريني و ابهام زايي آمريكا فراهم باشد.
درمورد ديگر، گزارش اخير البرادعي بين دو عبارت "پنهان كاري " و "عدم گزارش دهي" اولين گزاره را برگزيده است، حال آنكه پنهان كاري اساسا وجود يك اقدام ارادي ونظام مند براي مخفي داشتن فرآيندي است وعدم گزارش دهي بر قصور با علت هاي متفاوت باز مي گردد . دراين مورد نيز با توجه به اينكه حتي هيچكدام از تخلفات ذكر شده ايران در گذشته خلاف معاهدات مربوطه نبوده و به عبارتي تخلف ايران عدم گزارش دهي بهنگام يا reporting problem بوده ، انتخاب واژه پنهان كاري زمينه سو استفاده آمريكا را مهيا نمود كه در متن سخنان غيرمنطقي نماينده ايالات متحده درنشست جمعه گذشته آژانس به خوبي از آن بهره برداري شد.
موضوع ديگر بكار گيري همزمان واژه تخلف به همراه واژه كوتاهي است.در مجموعه گزارشات پيشين البرادعي از جمله گزارش ماده ژوئن "قصور" آورده شده، حال آنكه بعد از ارايه گزارشات كامل از سوي ايران به آژانس، وي از واژه "تخلف" استفاده نمود و يادآور شد كه بر اساس " بازرسي ها وفناوري" به اين اطلاعات دست يافته است. در حاليكه اكثريت كارشناسان مستقل حاضر در وين ظهور "تخلف" در سخنان و گزارش البرادعي رانتيجه فشار آمريكا ارزيابي مي كنند.
همچنين در مورد غني سازي ، بايد گفت اولا هيچ معاهده اي غني سازي را در محدوده صلح آميز ممنوع نكرده است و ايران از اين محدوده تجاوز ننموده ، ضمن اينكه درگزارش البرادعي ودر مورد تاسيسات نطنز از "يافتن اورانيوم غني شده" يادگرديده حال آنكه گزارش بخش مديريت بازرسي آژانس از "يافتن ذرات و رگه هايي از اورانيوم غني شده در فاضلاب چرخه سوخت نظنز " ياد كرده بود.
البرادعي همچنين در سخنراني افتتاحيه نشست حكام در فراز پاياني گفت:" سابقه ايران نشان مي دهد زمان بيشتري لازم است تا صحت و سقم اطلاعات ارايه شده ايران و اينكه انحصارا آنها در راستاي اهداف صلح آميز بوده است روشن گردد."اين جملات بصورتي آشكار به القاي جو بي اعتمادي به اعضاي شوراي حكام نسبت به ايران انجاميد كه از همين فراز نيز در گزارش سراسربي پايه نماينده آمريكا بهره برداري شد.
نكته ديگر اينكه از لحاظ مقررات اجرايي آژانس و ضمانت نامه هاي مربوط به پادمانها ، درمرحله فعلي اساسا بحث ارجاع به شوراي امنيت نبايستي مطرح مي شد. چرا كه در صورت تخطي دولت عضو از معاهده NPT و اساسنامه آژانس مراحلي پيش بيني شده و قبل از طرح ارجاع پرونده به شوراي امنيت ضرورتا آژانس مي بايست از مكانيزم هايي در جهت تعليق امتيازات مربوط به عضويت كشورخاطي به عنوان اقدامات تبيهي استفاده و در صورت عدم تمكين كشور عضو و استمرار تخلفات، پرونده در مراحل بعدي قابل ارجاع به شوراي امنيت است. ضمن اينكه اساسا جمهوري اسلامي ايران از هر گونه امتيازي در قبال تعهداتي كه پذيرفته محروم بوده است و آقاي البرادعي به چنين مواردي هيچ اشاره اي ننموده است.
بكار گيري واژه تخلف در گزارش و سخنراني البرادعي كلي است و طبق موافقنامه هاي موجود در موارد مختلفي از تخلف ها و قصورهاي ذكر شده جمهوري اسلامي ايران الزامي به مطلع كردن آژانس نداشته است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري مهر از وين، بطور مثال به موجب ماده 18 پروتكل الحاقي كه در حال حاضر شواري حكام تصويب كرد كه ايران امضا نمايد در حالي ايران داوطلبانه مشغول اجراي آن است، تاسيسات هسته اي اساسا به جايي اطلاق مي شود كه بطور معمول مواد هسته اي بيش از يك كيلوگرم موثر در آن مصرف مي شود. حال آنكه كل آنچه به عنوان تخلف و قصور ايران ذكرمي شود ذيل اين تعريف است وعلاوه بر آن ايران قانونا در حال حاضر متعهد به معاهده NPT ونه پروتكل الحاقي است و تعريف ماده 18 پروتكل بسط سخت گيرانه تري از مواد NPT است.
همچنين طبق قرارداد بازرسي 153 ايران با آژانس، بسياري از فعاليتهاي ايران كه در گزارش آمده معاف از بازرسي نظارت و اظهار بوده است. در مورد بزرگنمايي پنهاني بودن پروژه هاي نطنز و اراك نيز كه متاسفانه توسط آقاي البرادعي بطور مكرر بيان شده، بايد گفت: اقدامي غير منطقي است، زيرا علاوه بر اينكه سال گذشته و پس از جو سازي CNN به استناد اظهارات يك عضو گروهك تروريستي منافقين البرادعي صراحتا گفت"كه كاملا در جريان فعاليتهاي ايران در مراكز مذكور است وافشاگري CNN چيز جديدي نيست"، ايران طبق قرارداد بازرسي 214 خود با آژانس موظف به اعلام بخش عظيمي از فعاليتهاي آن و يا حتي به عنوان "تاسيسات هسته اي" در تعريف جديد پروتكل الحاقي نبوده است.
از جمله در مورد گزارش ماه سپتامبر به آقاي البرادعي در مورد عدم اظهار 1800 كيلوگرم اورانيوم طبيعي در سال 1991 طبق همين قرارداد بازرسي 214، ايران تكليفي براي اظهار خريداري اورانيوم طبيعي بدون فرآوري غني سازي و باز پردازش نداشته است.
نكته ديگر اينكه گويا آقاي البرادعي فراموش كرده است كه بسياري از عمليات تحقيق و توسعه علمي ايران در زمينه سوخت هسته اي متضمن كاربرد مواد هسته اي نبوده واتفاقا دادن گزارش كامل اين بخش ازفعاليتها به تنهايي براي حسن نيت متقابل مديركل مصري آژانس بين المللي انرژي اتمي كافي بود.
ضمن اينكه در مورد ايران مشكل اصلي آژآنس و آقاي البرادعي نگاه از پشت عينك منفي واستناد بر اطلاعات منابع غير رسمي بويژه منافقين به عنوان اپوزيسيون دولت ايران و يك گروه تروريستي بين المللي، به جاي نگاه مثبت واتكا به گزارشات رسمي ايران به عنوان يك دولت عضو مي باشد.
حال آنكه گزارشات آژانس بايد با متكي به اطلاعات رسمي ارائه شده توسط كشور عضو باشد و يا ره آورد بازرسي هاي تيم بازرسي آژانس، در حالي كه در مورد ايران منابع فاقد مشروعيت و صلاحيت از نظراساسنامه سازمان در ليست منابع موثر قرار گرفتند.
از زوايه اي ديگر، هيچ كجاي اساسنامه آژانس و پادمانها، نظارت و كنترل را معطوف به همكاري و گزارش دهي كشور عضو نكرده بلكه اين مساله را در اختيار بخشي بازرسي آژانس نهاده است. از همين رو ضعف بازرسي و نظارت آژانس نبايد به حساب تخلف يا حتي قصور دولت عضو گذاشته شود. درمواردي از گزارش آقاي البرادعي چنين مواردي نيز قابل ذكر است.
اين نكته هم در خصوص آخرين گزارش مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي قابل ذكر است كه آنچه او ارائه داد متكي بر اطلاعات كامل، جامع و شفافي بوده كه ايران داوطلبانه و براي اثبات حسن نيت خود در اختيار آژانس نهاده است نه آنچنان كه او گفت توانايي شگرف بازرسان و فناوري نوين!
به هر حال در برابر اين پرسش كه زشت و زيباي بازيگري محمدالبرادعي در پرونده هسته اي ايران چيست؟ بايد پاسخ داد او متزلزل ومردد نشان داده است. گاهي بي طرف، گاهي متمايل به ما، گاهي در قامت عضوي از هيات آمريكا در شوراي حكام، گاهي مستقل، گاهي سخت، گاهي نرم و گاهي... به نحوي كه اگر او همواره مستقل و بي طرف مي ماند بررسي و تاييد پرونده هسته ايران تا اين اندازه زمانمند نمي شد، متاثر از فشارها و لابي هاي قدرت ها نمي گرديد و يا اينكه لااقل يكبار صابون چسبناك آژانس به عنوان مرجعي براي تحقق اراده ملتها براي ريشه كن شدن سلاح هسته اي به تن غده گستاخي چون رژيم صهيونيستي هم فرو مي نشست. موارد نقض قدرتها از پيمان NPT و اساسنامه آژانس مطرح شده و قدرتهاي هسته اي عضو و غير عضو IAEA مجبور به گردن نهادن به اراده جامعه جهاني مي شدند.
نظر شما