پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۲۰ آبان ۱۳۸۵، ۱۵:۳۲

اینجا شاهرود است ...

اینجا شاهرود است ...

امروز برای شاهرود روز دیگری رقم می خورد و دوربین های دنیا می توانند شور و اشتیاق مردمان این شهر را برای دیگران فریاد کنند.

به گزارش خبرگزاری مهر،  اینجا شاهرود است ... ورزشگاه تختی .

ـ ازدحام جمعیت به حدی است که ورود به ورزشگاه به سختی صورت می گیرد.

ـ دختر بچه ای شاخه گلی در دست خود گرفته و بر دوش پدر خودنمایی می کند از او می پرسم برای که گل آورده ای می گوید : برای آقا !

ـ مجری شبکه استانی از وضعیت استقبال برای دیگر هم استانی هایش می گوید و تجمع مردم در مقابل دوربین وصف نشدنی است .

ـ صدای بالگرد مردم را به وجد آورد.و شور و شعف را می توان در نوای " ما اهل کوفه نیستیم ... علی تنها بماند " آنها نظاره کرد.

* اینجا شاهرود است ... خیابان 17 شهریور.

ـ کودکی برکالسکه خود تکیه زده که بر پیشانی بند سبزش " امیر المومنین حیدر" نقش بسته است.

- مادری عکس فرزند شهیدش را در دست گرفته و به انتظار آقا زیر لب به ذکر گفتن مشغول است .

 ـ سوز و سرما ما را بر آن می سازد تا بدنبال جایی باشیم شاید آفتاب از شدت سردی هوا بکاهد . ولی مردم همچنان ایستاده اند ، منتظر آقا.

ـ پسری محصل که به گمانم سوم راهنمایی است کتاب زبان خویش را در دست گرفته تا شاید فرصتی برای خواندن درس خود یابد ، اما چشمش به سمت میدان خیره شده .

ـ سرهنگ نیروی انتظامی سوار بر موتور چند دقیقه یکبار وضعیت خیابان را بررسی و دستورات لازم را صادر می کند.
ـ یکی از سربازان می گوید وقتی ماشین آقا رفت، از پشت نرده ها خارج شوید که فردی جواب داد : " خودت را اذیت نکن مردم منتظر نمی مانند".

 اینجا شاهرود است ... آقا می آید

ـ ساعت 28/9 است ناگهان چشمان خیره مردم میدان را نظاره می کند و دیگر فرصت تأمل برای قلم نیست. زیرا باید نرده ها پشت سر گذشت تا از ماشین آقا دور نماند.

* صل علی محمد بوی خمینی آمد نوایی است که مردم سر می دهند و ماشین آقا ست که چون نگینی در بر مردم شاهرود است .
* کودکان بر دوش مادران و پدران برای آقا دست تکان می دهند و رهبر انقلاب نیز جواب مردم را با لبخند می دهد.

* وقتی جمعیت دور می شود همه به سمت ورزشگاه در حرکتند .

* نرده ها توان تحمل این همه شوق و اشتیاق مردم را ندارند و کج شده اند .

* خانمی با پسرش که لبخند رضایت دارند به دوستان خود می گویند : رهبر را دیدی! و در جواب می شنود که " بله " .

کد خبر 405291

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha