پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ۹:۰۱

تصادفی که منجر به سرپرستی دختران شد!

تصادفی که منجر به سرپرستی دختران شد!

یک زن هندی بعد از اینکه دخترش را در یک تصادف رانندگی از دست می‌دهد، تصمیم می‌گیرد از دخترانی که پدر و مادر ندارند، نگهداری کند.

مجله مهر: دکتر ساروجینی آگاروال تقریبا ۴۰ سال قبل دخترش را در یک تصادف رانندگی از دست می‌دهد، اما این حادثه تراژیک، انگیزه‌ای برای او می‌شود که به دخترانی که از داشتن مادر و پدر محروم هستند، کمک کند. این زن ۸۰ ساله حالا سرپرستی ۸۰۰ دختر را بر عهده دارد که علاوه بر رسیدگی روزانه به آن‌ها، نگران تحصیلشان نیز هست تا بتواند آن‌ها را فردی مستقل و قوی بار بیاورد.

ماجرای از دست دادن دخترش این است که یک روز ساروجینی به همراه دختر ۸ ساله‌اش و با موتور به سمت خانه می‌رفتند که درگیر تعقیب و گریزی می‌شوند که در خیابان اتفاق افتاده و تصادف نتیجه آن است. مادر زنده می‌ماند، اما دخترک از دنیا می‌رود. این حادثه ساروجینی را خیلی بهم می‌ریزد و در نظرش دنیا دیگر جایی برای زندگی نیست و هر روز از خودش می پرسد «چرا چنین اتفاقی باید برای دختر من بیفتد؟» اما زمانی که روی خودش کنترل پیدا می‌کند، متوجه این نکته می‌شود که دختران زیادی بدون خانواده هستند و نیاز به محبت و توجه مادر دارند.

او تصمیم می‌گیرد محبت مادری‌اش را در اختیار این بچه‌ها قرار دهد تا در این صورت یاد و خاطره دخترش را هم زنده نگه دارد.

ساروجینی پولی که از انتشار کتاب و اشعارش جمع کرده بود را خرج خانه‌اش می‌کند و با اضافه کردن چند اتاق خواب، محلی را برای نگهداری از دختران پدید می‌آورد؛ ساروجینی در سال ۱۹۸۵ در خانه را باز می‌کند.

اولین دختری که به خانه ساروجینی آمد، دختر کر و لالی بود که مادرش هنگام زایمان از دنیا رفته بود، بعد از او دو دختر کودک دیگر آمدند و کم‌کم همسایه‌ها هم کمک می‌کردند و اگر دختر تنهایی را می‌شناختند یا نوزادی را می‌دیدند که در خیابان رها شده، به خانه ساروجینی می‌آوردند.

ساروجینی می‌گوید: «گاهی حتی نوزاد دو روزه‌ را به خانه می‌آورند و من هربار به چهره این بچه‌ها نگاه می‌کنم، به این فکر می‌کنم که حتما لازم نیست کودکی را خودمان به دنیا بیاوریم تا مادر شویم! همین که من نوزادی را در آغوش می‌گیرم، تمام احساس مادرانه‌ام شکل می‌گیرد.» او همچنین درباره کاری که انجام می‌دهد توضیح می‌دهد که با وجود مشکلاتی که روزانه ممکن است به وجود بیایند، اما او هر روز برای نگهداری از دخترها انگیزه دارد و قلبش برای کمک به آن‌ها می‌تپد.

ساروجینی در این سال‌ها بارها خانه‌اش را تغییر داده در حال حاضر در خانه او وسائل ورزش، کامپیوتر، کتابخانه و اتاق کار را می‌توان دید. او همچنین به آموزش دخترها اهمیت زیادی می‌دهد و به دنبال بهترین تحصیلات برای هرکدام از آن‌هاست، چون اعتقاد دارد که تنها راه استقلال تحصیلات بالاست. دختران ساروجینی وقتی بزرگ می‌شوند، به مدرسه و دانشگاه می‌روند و برخی از آن‌ها امروز کارمند بانک یا معلم شده‌اند و توانسته‌اند ازدواج‌های موفقی هم داشته باشند.

ساروجینی با اینکه سنش بالا رفته، اما می‌گوید تا زمانی‌که بتواند روی پاهایش بایستد، همچنان این کار را ادامه می‌دهد. 

کد خبر 4056378

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • آ IR ۱۶:۵۳ - ۱۳۹۶/۰۵/۲۳
      0 0
      حیف که وضعیت اقتصادی نمیذاره حتی خودمونو جمع و جور کنیم چه برسه به بچه های دیگه در اینجور مواقع باید چکار کرد؟