به گزارش خبرگزاری مهر، اصغر طاهرزاده از متفکرین معاصر کشور معتقد است: انقلاب اسلامی، صرفا یک پدیده سیاسی و اجتماعی نیست بلکه یک پدیده معنوی و اشراقی است که با باطن عالم مرتبط می باشد و جایگاه خود را دارد. این ناشی از نگاه اشراقی حضرت امام(ره) به عالم بود.
متن پیش رو بخشی از جزوه «جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی» که درسگفتاری از «حجت الاسلام موسویان» در باب دیدگاه طاهرزاده درباره انقلاب اسلامی است؛ که در ادامه می آید:
از نظر طاهرزاده، انقلاب اسلامی یک پدیده معنوی است و هرگونه موضعگیری ما نسبت به آن، موجب قُرب یا بُعد ما نسبت به معنویت میشود. اگر جریانی در مقابل انقلاب قرار بگیرد و در عین حال، ظاهرا اهل تعبد به عبادات و اذکار باشد، جایگاهی در قرب الهی ندارد و به مراتب غیبی ورود پیدا نمیکند.
خداوند در آیۀ ۳۳ سورۀ انعام، خطاب به رسول اکرم (ص)، چنین میفرماید: (قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذی یَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لا یُکَذِّبُونَکَ وَ لکِنَّ الظَّالِمینَ بِآیاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ). «ما میدانیم که آنچه آنها میگویند، تو را غمگین میکند،اما آنها تو را تکذیب نمیکنند، بلکه آیات الهی را انکار میکنند». این آیه دلالت دارد بر این که تکذیبکنندگان پیامبرخدا، با او به عنوان یک شخص معارضه نمیکنند؛ بلکه در مقابل خداوند متعال قرار گرفتهاند و به همین دلیل هم رفتنی هستند. قرآن میفرماید: (وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً)؛[۱] جریان باطل پایدار و همیشگی نیست و رفتنی است.
ایشان معتقدند که موضعگیری افراد نسبت به انقلاب اسلامی، در تعیین سعادت یا شقاوت آنها در روز قیامت، مؤثر است. از نظر وی، امام خمینی (ره)، دارای اشراق و نوری خاص بودند و این نور را به همگان عرضه کردند تا دیگران هم در افق خودشان بتوانند به وسیلۀ این نور، سیر کنند. راه خروج از تفکر غرب، انقلاب اسلامی است.
وقتی مجله اشپیگل، از مارتین هایدگر سؤال کرد که چگونه باید از تفکر غرب بیرون رفت، هایدگر برای پاسخ به این پرسش، شرطی را مطرح کرد و آن شرط چنین بود که این مصاحبه را پس از مرگ او چاپ کنند. هایدگر این شرط را به این دلیل مطرح کرد که زمانۀ او قابلیت درک اندیشۀ او را نداشت. سپس چنین پاسخ داد که باید خدای دیگری بیاید تا از این بحران به درآییم. کتابی از دکتر فردید با عنوان جملات فردید، توسط دکتر موسی دیباج چاپ شده است. دکتر فردید، در یکی از این جملات چنین اظهار میکند: «ای کاش هایدگر زنده بود و آن خدای دیگر را در خمینی(ره) میدید».
انقلاب اسلامی جریانی است که افراد را از تفکر غربی خارج میکند. هرچه تمدن غربی بیشتر در دل جامعۀ ما جا باز میکند، به بیبندوباری نزدیکتر میشویم. کسی که با چنین تفکری اُنس بگیرد، کمکم قدسیات برای او خرافه میشوند. این غرب ستیزی و مقابله با تمدن غربی در بیانات حضرت امام کاملا مشهود است.
این نشان میدهد که انقلاب اسلامی صرفا یک پدیده سیاسی و اجتماعی نیست، یک انقلاب فکری است، یک جهانبینی جدیدی به همه هستی دارد و یک نگاهی تازه به انسان و سعادت بشریت دارد. نگاهی که بسیار قدسی و اشراقی است و با ماهیت حقیقی جهان در ارتباط است و در عالم هستی جایگاه خود را دارد.
در واقع ایشان انقلاب اسلامی را صرفاً یک پدیده سیاسی نمیدانند؛ بلکه این انقلاب، هم واجد جایگاهی تاریخی است و هم واجد جایگاهی اشراقی.
عالم هستی و تکوین، دارای باطن و حقیقتی است و انقلاب اسلامی در آن جایگاهی خاص دارد. هرکس با این انقلاب مرتبط نشود، با بخشی از حقیقت عالم مرتبط نشده است.
نظر شما