به گزارش خبرگزاری مهر،"انستیتو بروکینگز"( موسسه مطالعاتی پژوهشی در آمریکا ) درتحلیلی نوشت: به نظر می رسد که حوادث تابستان گذشته (جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی علیه حزب الله لبنان ) ایران را تقویت کرده است. تخریب مداوم موضع آمریکا در عراق به همراه پیروزی حزب الله، سبب شده که تهران احساس امنیت بیشتری را در جامعه بین المللی داشته باشد.
"کنت پولاک"( Keneth Pollak ) نویسنده این تحلیل خاطر نشان می کند: به نظرمی رسد که رهبران ایران مطمئن هستند که با گرفتار شدن آمریکا در عراق و حمایت نکردن مردم آمریکا از این ماموریت، واشنگتن جرات حمله به آنها را ندارد.
در ادامه این مطلب آمده است : اما به نظر می رسد که پیروزی حزب الله، اظهارات ایران را ثابت کرده و آن هم این است که ایران می تواند یک راهبرد رویارویی را درمنطقه بپذیرد که موضع آن را بدون تضعیف موقعیت آن درشورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد برنامه هسته ای آن تقویت کند. در واقع به نظر می رسد که روسیه و چین هم اکنون نسبت به اوایل تابستان تمایل کمتری برای تحریم ایران دارند.
نویسنده سه دلیل را به عنوان اصرار ایران بر تداوم برنامه هسته ای صلح امیز آن معرفی می کند که عبارتند از :
* بازدارندگی : ایران می تواند واقعا به فراتر از مرزهای خود نگاهی بیندازد و تهدیدهای بالقوه زیادی را ببیند که شامل آشفتگی در عراق یا افغانستان،یک پاکستان مسلح به سلاح های هسته ای ، اسرائیل و نظامیان آمریکایی درطول مرزهای خود باشد.
* غرور پارسی: اعتبارو حیثیت ، دومین دلیل است که چرا ایران به برنامه هسته ای خود ادامه می دهد.ایرانیها خود را وارثان یک فرهنگ 2 هزار و 500 ساله می دانند که اولین ابرقدرت خود را برای جهان به ارث گذاشته است( امپراتوری پارسی سیروس، داریوش و خشایارشا) و زنجیره طولانی از قدرتهایی که از پارتها و ساسانیان تا صفویان ادامه داشته است. تنها اخیرا قدرت اروپا و هم اکنون قدرت آمریکا جایگزین قدرت پارسی در منطقه شده است.. بسیاری از ایرانیها معتقدند که تاریخ ، تجربه و منابع طبیعی کشور آنها تعهدی را به آن برای نقش آفرینی به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ جهان و نیروی حاکم در جنوب غرب آسیا و خلیج فارس داده است.
* صدور انقلاب: برای برخی از ایرانیها فرمایش آیت الله روح الله خمینی برای صدور انقلاب اسلامی به جهان اسلام محرک دیگری برای ادامه برنامه هسته ای آنهاست.
کنت خاطر نشان می کند : متقاعد کردن ایران برای کنار گذاشتن برنامه هسته ای خود کاری دشوار است. ایرانیها نمی خواهند که این کار را از روی میل انجام دهند. اما این مسئله هم روشن است که انجام چنین کاری نباید غیرممکن باشد.
نویسنده به زعم خود و بدون توجه به مقاومت ایرانیان در برابر هر نوع تحریمی ،راهکارهای خود را اینگونه معرفی می کند : نکته کلیدی برای آمریکا و همپیمانان آن، وادار کردن ایرانیها برای انتخاب بین برنامه هسته ای آنها و بالاترین اولویت آنها - اقتصاد - است. این کار نیز از طریق تحریم های چندجانبه صورت می گیرد که شامل ممنوعیت سرمایه گذاری غرب در ایران و به ویژه در بخش نفت و گاز آن است. در ازای موافقت ایران برای کنار گذاشتن برنامه هسته ای خود به گونه ای قابل تایید، غرب و یا شورای امنیت بسته بسیاری بزرگتری نسبت به بسته هایی که تا کنون مطرح شده به ایران پیشنهاد خواهند کرد.
به گزارش مهر، درادامه این گزارش آمده است : این بسته شامل پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی و ورود به اقتصاد جهانی، لغو تحریم های اقتصادی سازمان ملل ، تضمین برای سرمایه گذاری در این کشور، تهیه راکتورهای پادمانی آب سبک ، شرایطی برای دستیابی ایران به فناوری غنی سازی هسته ای( بدون مواد خام، تجهیزات و یا سوخت مصرف شده) و تضمین های امنیتی است.
در بخش دیگری از این مطلب آمده است : در واقع، مشوقها همچنین شامل یک معماری جدید امنیتی در خلیج فارس شبیه به سازمان امنیت و همکاری اروپا خواهد بود. این مسئله به ایران اجازه می دهد تا به نگرانیهای امنیتی قانونی خود از طریق فرایند صلح آمیز گفتگو و در نهایت کنترل تسلیحاتی توجه کند.
بروکینگز ادعا می کند : ارائه یک چنین بسته ای این مسئله را برای ایران روشن می کند که آنها در واقع دو گزینه دارند. آنها یا می توانند برنامه هسته ای خود را حفظ کنند و مطرود بین المللی شوند و در نتیجه تحریمها نیز اقتصاد آنها تضعیف خواهد شد. یا اینکه آنها می توانند برنامه هسته ای خود را کنار بگذارند و از همه منافع جامعه بین المللی بهره مند شوند.
کنت بدون توجه به صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران مدعی می شود : در زمینه مشوقها و اولویتهای ایران، دو نکته مطرح می شود: نخست آنکه این بسته باید این مسئله را روشن کند که همه کاری را که ایران می بایست انجام دهد، کنار گذاشتن ادامه راه سلاح های هسته ای (!)- نه انرژی هسته ای و یا فناوری هسته ای - است.
دوم آنکه هم هویج ها و هم چماق های(تشویق و تنبیه) درخواست شده از سوی جامعه بین المللی باید بسیار بزرگ باشد. از آنجا که ایران دارای سرمایه های استراتژیک، ایدئولوژیکی و روانشناختی برای برنامه هسته ای خود است، از موضع خود تکان نمی خورد. هویجهای کوچک که توسط " جرج بوش" رئیس جمهوری آمریکا در 10 مارس به ایران پیشنهاد شد- پیوستن به سازمان تجارت جهانی و فروش قطعات یدکی هواپیمای مسافربری بوئینگ- احتمالا هویجهای مناسبی نیستند.
به گزارش مهر، درپایان این تحلیل ادعا شده است : هیچ کس نباید این درک اشتباه را داشته باشد که ایران چنین معامله ای را بدون تهدید تحریم های جدی اقتصادی بپذیرد. درواقع به نظرمی رسد که احتمالا جامعه بین المللی ویا فقط غرب که در خارج از سازمان ملل اقدام می کند، مجبور خواهند شد که تحریم های قاطعی را بر ایران تحمیل کنند.
نظر شما