وی در آغاز نوشتار خود آورده است : بسیاری از خوانندگان کم حوصله شعر و نثر فارسی و حتی بسیاری از دانشجویان و استادان این رشته ترجیح می دهند، به جای مراجعه به متون و دیوانهای پرحجم و دشوار ، از رهگذر " گزیده ها " به دنیای شاعران و نویسندگان قدیم قدم بگذارند و از دریچه ای که گزیده پردازان به روی آنها گشوده اند به دنیای آنان بنگرند.
این رویکرد که شاید به مقتضای زمانه ناگزیر نیز می نماید ، از برخی عوارض و آثار مثبت و منفی برکنار نیست.یکی از مشکلات این نوع گزیده ها ، که در بسیاری از آنها دیده می شود ، سلیقه ای بودن آنهاست ، سلیقه ای که اگر یکسره شخصی نباشد ، ترجمان سلیقه زمانه و عمدتا متاثر از ذوق ادبی پس از مشروطه و نیماست.
به اعتقاد این شاعر و محقق ادبی ، تصویری که بسیاری از گزیده های روزگار ما از شاعران کهن عرضه می دارند ، کمتر شباهتی به چهره واقعی و تاریخی آنان دارد و تنها نماهایی را نشان می دهد که باب طبع منتقدان این روزگار است.برخی گزیده پردازان این زمانه ، به شیوه " مهمان خانه مهمان کش" به خود اجازه می دهند که هر طور دلشان خواست ، متن را شرحه شرحه و تقطیع کنند و چنان سر و ته یک قصیده یا غزل را بزنند که مطابق متر و معیار آنان بشود. این حذف ها از قضا ، معمولا شامل ابیات و بخش هایی می شود که سبک و سیاق واقعی صاحب اثر را نشان می دهند و بالطبع ، با هنجارهای ادبی این زمانه چه بسا سازگار نباشند.
در این گزیده های بر سبیل سلیقه و اتفاق ، هیچ سخنی از ملاک های رد و فبول و حذف و گزینش به میان نیامده است و معلوم نیست که چرا سروده یا بیتی انتخاب شده یا کنار نهاده شده است.
حذف و نادیده گرفتن ابیات و عبارات پیچیده و بحث انگیز ، یکی دیگر از ویژگی های گزیده هایی از این دست است . حذف این قبیل بیت ها ، هم خیال گزیده پرداز و شارح را با پاک شدن صورت مسئله راحت می کند و هم دانشجوی ادبیات را از تلاش فکری مجتهدانه در فهم متن معاف می دارد ، این گونه حذف ها -مخصوصا در قصیده که محور عمودی در آن حرف اول را می زند - کاری است خلاف امانت و احتیاط علمی و در غزل و امثال آن نیز پسندیده نمی نماید .
دکتر ترکی که دستی نیز در سرودن شعرسپید دارد ، در ادامه تصریح می کند : متاسفانه برخی از گزیده های رایج ، مصداق بارز کتاب سازی هستند. این آثار به قلم کسانی نوشته شده که از صلاحیت علمی و ذوقی لازم کم بهره اند و کار آنها به تلخیص و گزینشی سطحی - چه بسا از روی دست استادان دیگر - محدود می شود . شارحان این گزیده ها معمولا در توضیح ابیات ساده و تکرار مکررات و شانه خالی کردن از توضیح دشواریهای متن ، ید طولا دارند و گاه همان مطالب تکراری نیز غیر مستند و بدون رعایت روش علمی نوشته شده اند.
بعضی از این شارحان و گزیده پردازان ، شاگردان زرنگی هستند که تقریرات استادانشان را - بی هیچ اشاره به نام آن استاد بیچاره که نتایج عمری تحقیق و مطالعه را سخاوتمندانه در اختیار شاگردان فرار داده - به نام خود منتشر می کنند!
آیا رواج گزیده پردازی هایی از این دست ، نشانه رخوت و رکود علمی و ادبی نیست ؟ و آیا دانشجویانی که از رهگذر این گزیده ها ، کاردان و کارشناس و بعضا استاد ادبیات هم می شوند ، از صلاحیت های لازم برای فهم و تحقیق متون برخوردارند !؟
نظر شما