دکتر منوچهر صانعی دره بیدی، استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی، در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این پرسش که چه نسبتی میان فکر فلسفی و فهم توده مردم می توان برقرار کرد گفت : در چنین ایده ای می بایست الگو را از تاریخ گرفت اما به این نکته باید دقت کرد که فلسفه جدایی از دیگر شاخه های فرهنگی و تمدنی نیست. شما نمی توانید علم، هنر و اقتصاد و سیاست را از یکدیگر جدا کنید بلکه همگی مصداق و مرکزیتی دارند و در رابطه تکاملی با یکدیگر معنا و مفهوم پیدا می کنند.
وی با اشاره به این نکته که در جامعه غربی قرن 17 به این سو زمینه هایی برای ارتباط بیشتر دانشمندان و فیلسوفان با مردم اتخاذ شده گفت : امروزه در غرب آثار بسیاری با محوریت ساده سازی و خود آموز بودن فیزیک و اقتصاد و... از جمله فلسفه منتشر می شود. این شیوه در کشور ما نیز می تواند مورد بهره برداری قرار گیرد .
دکتر صانعی با تاکید بر این مطلب که سنت ارتباط نخبگان با مردم در فرهنگ ما ضعیف بوده گفت : ترویج و گسترش چنین ایده ای می توان زمینه را برای آموزش، پژوهش و ترویج آرای فلسفی مهیا کند.
استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی افزود : چنین رویکردی می تواند رشد فرهنگ عمومی را ارتقاء دهد و موجباتی برای کم رنگ شدن خرافات از ذهن مردم، افزایش درک علمی و کاهش منازعات دینی و سیاسی و احیای تفکر نقدی و انتقادی را موجب شود.
دکتر صانعی تصریح کرد : اعتماد به این نکته که انسان می تواند راه زندگی خود را تعیین کند مبداء تمام موفقیتها است و این اعتماد را دکارت با الگوهای شناسایی در متدولوژی خود به وجود آورد. هر فرد انسانی به عنوان یک موجود عاقل یک منبع شناخت است. انسان می تواند به گوهر و ذات انسانی خود اعتماد و به آن متکی باشد.
استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی همچنین به ترجمه های متون فلسفی در کشورمان اشاره کرد و گفت : ترجمه متون فلسفی در ایران از زمان مأمون و در بیت الحکمه آغاز و آثار فلسفی از یونانی ترجمه شد. این کار یک حرکت حکومتی بود که از آرای فلسفی حمایت می کرد اما این اقدام ادامه پیدا نیافت و مورد غفلت واقع شد.
نظر شما