به گزارش خبرگزاری مهر، دومین جلسه از سلسله نشستهای «عرفان و اندیشه علمی» با سخنرانی دکتر سیدعبدالحمید ضیایی، پژوهشگر حوزه عرفان تطبیقی، در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
ضیایی در این نشست با عنوان «جغرافیای مفهومی عرفان و تجارب عرفانی» گفت: عرفان در خلا و انتزاع شکل نمیگیرد. خانقاه، خرقه و … به وجود میآید. یعنی عرفان به امر جمعی تبدیل میشود. به این ترتیب، نگاه جامعهشناسانه به عرفان نیاز داریم.
وی منابع شناخت عرفان را به چهار دسته تقیسمبندی کرد و گفت: اولین رکن، معرفت شهودی است. یعنی؛ بینشهای عرفانی ریشه در فطرت ما دارند و ما به طور فطری نگاه مثبتی به عرفان داریم. مثل اینکه همه انسانها تمایل دارند که جهان را اسرارآمیز بدانند.
ضیایی با بیان اینکه «معرفت شهودی آگاهی بسیطی است که اجمالی است و متمایز نیست» تاکید کرد: مشکل جدی این است که به خودی خود معرفتی در اختیار ما قرار نمیدهد. تحلیل زبان، فعالیتهای سابقهدار عرفانپژوهان و عرفانشناسان و مطالعه پدیدارهای عرفانی به معنی تجلیات عینی فعالیتهای عارفان دیگر منابع شناخت عرفان هستند.
وی سه رویکرد کلی برای شناخت و معرفی عرفان معرفی و بیان کرد: رویکردهای کلگرا، جزءگزا و ذاتگرا برای شناخت عرفان وجود دارند اما هر سه آنها مشکلاتی دارند و باید دقت کنیم که گوهر عرفان را با این رویکردها به درستی بشناسیم.
این پژوهشگر حوزه عرفان تطبیقی خاطرنشان کرد: عرفان به حدی مفصل است که امکان مفاهمه آن وجود ندارد و هر کس که طرفدار یا دشمن عرفان شده است، بر اساس تصورات خود با آن مواجه شده است و با وجود تعابیر مختلف اما هنوز تعریف جامع و مانعی از آن ارائه نشده است.
وی در پایان آموزههای عرفانی را به دو دسته نظری و عملی تقسیم و آموزههای عملی را تشریح و اظهار کرد: اعتقاد به واقعیت(هایی) ورای عقل و حس، اعتقاد به یک وجود فراشخصی و مطلق در عالم، تلقی شهود به عنوان منبع شناخت، اعتقاد به ساحتی در انسان که با واقعیت همسنخی دارد و امکان مواجه مستقیم با خود از آموزههای نظری عرفانی هستند.
نشستهای «عرفان و اندیشه علمی» روزهای شنبه ساعت ۱۴-۱۶ در سالن انجمنهای دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به نشانی بزرگراه جلال آل احمد، پل نصر (گیشا)، جنب دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، نیمطبقه اول برگزار میشود و حضور علاقهمندان در این سخنرانی آزاد و رایگان است.
نظر شما