وي تصريح كرد: اصلا مهم نيست كه يك فيلم حتما بازگشت اقتصادي داشته باشد. بعضي وقتها انسان در دوران زندگي اش حركتهايي مي كند كه ماندگار مي شود. دخترم كه دانشجوي دانشگاه هنر است به من گفت كه هميشه افتخار مي كنم كه تو تدوينگري، حالا هم افتخار مي كنم كه تهيه كننده فيلم "شبهاي روشن" هستي. همين براي من كافي است.
زندباف ادامه داد: از لحاظ قصه هم اين فيلم در ميان اين همه قصه كه در حين توليد و تدوين با آنها مواجه مي شويم، شروع و پايان خيلي محكمي داشت. يعني قصه همان طور كه نوشته شده بود، فيلم شد. يعني به هيچ وجه در ان دست برده نشد. براي اولين بار با قصه اي مواجه شديم كه سرنوشت مشخصي داشت.
وي افزود: اما آن چه كه ما را متأثر كرد، خط قصه و خدمت متن به ادبيات بود. در حالي كه حضور ادبيات در سينماي ايران بسيار كم رنگ است. هميشه از فيلم "سوته دلان" مرحوم حاتمي به عنوان يك متن قوي ياد مي كرديم و اين يك تجديد نگاه شد و به همين دليل هم فيلم را توليد كرديم و عاقبتش هم مثل همه كارهاي ديگر.
حسين زندباف، درباره تدوين فيلم هم گفت: مرحله تدوين خيلي راحت و روان بود و ظرف 3 يا 4 هفته انجام شد. چون از قبل فكر شده بود و پلانها، پلانهاي طولاني بود. به علاوه برخلاف بسياري از فيلمهاكه قصه روي ميز تدوين زير و رو مي شود، اين فيلم همه چيزش از قبل مشخص بود.
وي در بخش ديگري از اين جلسه، درباره فروش فيلم گفت: نه باور مي كرديم كه فيلم خيلي فروش كند و نه فكر كرديم وضع بدين گونه شود و عده اي از بيرون فروش را مختل كنند.
وي ادامه داد: فكر كنيد كه در بنياد سينمايي فارابي قرار است تحولاتي در نمايش فيلم رخ بدهد و ما نمي دانيم كه چرا مي نشينند و متعهد مي شوند كه سينما فرهنگ مثلا از فردا باز است و اين سينما باز نمي شود. تكليف فيلمي كه يك سال منتظر اكران بوده چيست؟ نمي دانيم به كجا متوسل بشويم؟ بالاخره فيلمي است كه يك عده دوستش دارند و برايشان مسأله است. مثل آقاي كيارستمي كه به من زنگ زده و مي گويد اين سينما فرهنگ چرا باز نمي شود و من هر بار مي روم بسته است. خوب ما هم دوست داريم اقاي كيارستمي فيلم ما را ببيند. اما چه اتفاقي افتاده كه بايد نارنجكش به زمين ما بيفتد، نمي دانيم. بالاخره تمام اين بچه ها عاشقانه كار كردند. حالا زمان عرضه فيلم خجالت مي كشيم.
زند باف گفت: اين نوع اكران، سينماي هنري را نابود مي كند.
نظر شما