به گزارش خبرگزاری مهر، نشریه «خط حزب الله» در جدیدترین شماره خود درباره تحولات منطقه ای و سیاست های اختلاف افکنانه برخی کشورها در عراق، سوریه، یمن و...گزارشی را منتشر کرد.
متن این گزارش به شرح ذیل است:
«تاریخ معاصر را اگر ورق بزنیم، به عیان در می یابیم که هیچ گاه مانند امروز اسلام ناب و اسلام آمریکایی، علنی و شفاف در مقابل هم صف آرایی و جبهه بندی نکرده اند. اگر روزگاری هر گونه مراوده سیاسی، تجاری و یا نظامی دول کشورهای اسلامی با اشغالگران سرزمین فلسطین، گناهی نابخشودنی و با هزینه های گزاف همراه بود، اکنون برخی مقامات کشورهای اسلامی با اشتیاق از روابط شان با رژیم صهیونیستی می گویند و حتی پا را فراتر نهاده و ایران اسلامی را بعنوان دشمن اصلی مسلمانان معرفی می کنند، تا با خیالی راحت تر به نرد عشق شان با اشغالگران قبله اول مسلمین ادامه دهند. این همدلی و همراهی آن زمان بغرنج تر می شود که دستگاه عریض و طویل مفتیان هم به خدمت گرفته شود تا «کسی در کسوت مفتی دین، فتوا بدهد بر اینکه مبارزه با صهیونیسم حرام است و کمک به فلان گروهی که با صهیونیسم مبارزه می کنند جایز نیست!»
به میدان آمدن وقیحانه و گسترده منادیان اسلام التقاطی، البته به خواست و اراده اولیه خودشان نبوده است و آن ها کما فی السابق، مهره ای در دست طراحان و برنامه ریزان غربی بوده اند. همان هایی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و برافراشته شدن پرچم اسلام اصیل و انقلابی، اولویت نخست خود را سرنگونی آن و هر آنچه که رنگ و بویی از آن داشته باشد، قرار دادند. از همان روزگار آن ها تمام همت خود را بر حمایت از اسلام آمریکایی قرار دادند، اسلامی که دو شاخه دارد: یک شاخه اسلام متحجّر و دیگری اسلام سکولار و نقطه مقابل اسلام ظلمستیز، عدالتخواه، مجاهد، طرفدار محرومان، مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان قرار می گیرد.
برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان غربی به خوبی می دانستند که در این جهان چند قطبی، بیشترین چالش را با اسلام اصیل خواهند داشت و آنچه که منافع آن ها را به صورت حقیقی و بنیادین به دستخوش تغییر و تحول می کند، انقلاب اسلامی و امت های بیدار شده در پی آن است. از همین باب راه حل را در ترسیم چهره ای خشن از آن و سپس مشغول کردنش به چالش های درونی جستند و متاسفانه امروز موفق شده اند جنگی که باید بر علیه اشغالگران قدس شریف باشد را به درون دنیای اسلام بکشانند و ظرفیتی که باید علیه صهاینه به کار گرفته شود، مصرف کشتن هم کیشان و بلکه هم مذهبان شود تا در نهایت هدف آن اربابان هم در این جنگ نیابتی محقق شود؛ «جراحت وارد کردن بر پیکر امّت اسلامی».
آنجا تاسف بیشتر می شود که بدانیم سرسلسله نقش آفرینان در این پازل، حکومتی است که دهه های متوالی خود را بعنوان «خادم الحرمین الشریفین» خدمتگزار مسلمانان معرفی می کند اما مفتیانش برای ترویج ریختن خون مسلمین فتوا می دهند و حکامش پاداش. «درست برخلاف نصّ صریح قرآن که مؤمنین را «اَشِدّآءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم» (۷) معرّفی میکند، این ها «اشدّاء علی المسلمین» و رحماء با کفّارند؛ با آن ها خوبند امّا با مسلمین ببینید چه می کنند!»
آنچه در ۶ سال گذشته بر منطقه ما گذشت نمایشی عیان از خدمت به جبهه کفر و خیانت به جریان حق بود و بیراه نیست که گفته شود هر دو جریان با تمام قوا به میدان آمده بودند، در یک سو جبهه غربی- عبری و عربی و در سوی دیگر رزمندگانی از ایران، عراق، سوریه، لبنان، افغانستان، پاکستان و ... هدف و تاکتیکها اما کاملا متضاد بود، مدافعان اسلام ناب برای دفاع از جان و نوامیس مسلمانان و مقدسات آنان جان خود را فدا کردند و ایادیان اسلام متحجر در جنایت هایشان همه جنایتکاران معاصر را رو سفید نمودند.
اکنون اما دوست و دشمن، پیروز این میدان نابرابر را شناختهاند. فقط اندک نظری بر بحرانهای منطقه از سوریه تا عراق و یمن و لبنان، نشان میدهد که دلارهای عربی، سلاح غربی و دارو و درمان عبری، چاره ساز نشده و جریان مقاومت اسلامی سربلند از این نبرد، با کوله باری گرانسنگ از تجربههای بدیع، خود را آماده نبرد سرنوشت ساز میکند. اگرچه «آن هایی که با سرمایهگذاری سنگین، این توطئه شوم را تدارک دیده بودند آرام نخواهند نشست، سعی خواهند کرد آن را در بخشی دیگر از این منطقه و یا به شکلی دیگر دوباره به جریان افکنند» اما رزمندگان محور مقاومت که اکنون در میان مسلمانان اعتباری مضاعف یافته و حقانیت نگاه و اقدامات شان بیش از پیش عیان شده، وجه همت خود را بر توجه به فلسطین، بعنوان مسئله اول مسلمین قرار خواهند داد.»
نظر شما