۳ دی ۱۳۹۶، ۱۵:۰۸

تازه‌های نشر؛

«زندگی روایت است» منتشر شد

«زندگی روایت است» منتشر شد

 کتاب «زندگی روایت است» اثر «ژولیا کریستوا» با ترجمه مهرداد پارسا از سوی نشر شَوَند به تازگی منتشر شده‌ است.

به گزارش خبرنگار مهر، «ژولیاکریستوا» در آثار خود همواره توجهی ویژه به هانا آرنت داشته‌است، اما مشخصاً ۲ کتاب درباره او نگاشت: کتاب اول نبوغ زنانه: هانا آرنت (۱۹۹۹) نام دارد که جلد نخست از سه‌گانه نبوغ زنانه: زندگی، دیوانگی، کلام – هانا آرنت، ملانی کلاین، کولت محسوب می‌شود که در واقع تفسیر اندیشه‌های محوری این فیلسوف سیاسی در قالب سه فصل «زندگی به مثابه روایت»، «بشریت اضافی» و «اندیشیدن، اراده کردن، داوری کردن» است.

کتاب دوم که اخیراً از سوی نشر شَوَند و با ترجمه «مهرداد پارسا» منتشر شده است، «هانا آرنت: زندگی روایت است» نام دارد که ادامه علاقه کریستوا به مفاهیم آرنتی است و به موضوعاتی چون زندگی ذهن، روایت، داستان، تکثر بشری، تعهد سیاسی و … می‌پردازد.

کریستوا در این کتاب همچون اثر قبل، روایتی از تأملات آرنت به دست می‌دهد و همدلی خود را با اندیشه‌های او نشان می‌دهد. به اعتقاد کریستوا، آرنت از متفکرانی است که زندگی را به عرصه تأمل خویش بدل کرده‌است و به خلاف بسیاری از فلاسفه بزرگ غرب، شکاف میان اخلاق زیستی و تفکر فلسفی، سیاسی‌اش را به خوبی پر می‌کند. یکی از مضامین اصلی این کتاب تمایز آرنتی میان دو نحوه هستی است، یعنی zoe (حیات زیست شناختی) و bios (زندگی به مثابه روایت یا داستان).

آرنت با تأکید بر این ایده که زیستن همان اندیشیدن و به تعبیری روایت کردن است، مسیر را برای پرداختن به دو مفهوم کلی‌تر معنا و تکثر بشری همواره می‌سازد. آنچه به زندگی معنا می‌بخشد، همان روایت است که بر حقیقت تکثر بشری استوار است و با «عمل» و «آشکارندگی» آن در «فضای بروز» پیوند خورده است. از نظر آرنت، بدون بدل ساختن رخدادهای خام زندگی به رویدادهای زمامند یک داستان یا روایت در جهان و در میان دیگران، امکان تاب آوردن توالی رنج‌ها وجود نخواهد داشت. هر زندگی و هر تولد، با ایجاد قابلیت طرح‌افکنی امکان‌های تازه‌ای که برای زیستن فراهم می‌کند در حکم نوعی آغاز تازه است و از این منظر پیوندهای جدیدی را شکل می‌دهد که تکثر بشری را به حافظه روایی عمیق‌تری مجهز می‌کند. ذات هستی بشری همان صیرورتی است که حرکت دائمی خود را مدیون اندک تکانه‌های هر «کیستی» تکین و منحصر به فرد است.

با توجه به همین مضمون است که کریستوا در این کتاب نقدهای خود را نیز به تفکر آرنتی ارائه می‌دهد. از نظر کریستوا «فضای بروزی» که آرنت آن را عرصه ظهور خودبیانگری خلاقانه کیستی در نظر می‌گیرد، در مورد فضای روانی فردی و گفتار روان‌کاوانه نیز مصداق دارد. در روان‌کاوی که محور آن عشق و گفتار عاشقانه است نطفه روایت و هویتی بسته می‌شود که می‌تواند امکان زایش دائمی سوبژکتیویته‌ای جدید را از طریق فرایند بی‌پایان سرپیچی درونی و «ناانسان شدن» ایجاد کند.

در این کتاب کریستوا تلاش می‌کند تصویری از برخی از اندیشه‌های متأخر آرنت را ارایهدهد و چنان که خود می‌گوید بر تأملات سیاسی‌تر او که بسیاری با آنان آشنایی دارند نمی‌پردازد. هر یک از ۵ فصل کتاب که عمدتاً به ایده کلی روایت اختصاص دارند، گویای حرکتی پیوسته و ملموس از امر انتزاعی به امر انضمامی‌اند؛ از روایت به مثابه امری شخصی که در مورد زندگی خود آرنت و نسبت‌هایش با دیگران و حتی هویت یهودی بودن او مصداق می‌یابد، تا ترسیم آن به عنوان مفهومی قابل دفاع که می‌توان آن را برای گریز از تابعیت قانون مرگ به عمل در آورد و در نهایت، بررسی نسبت‌های میان ذهن و جسم که دو مفهوم کیستی و چیستی را در برابر هم قرار می‌دهد و درباره هویت شخصی و جمعی به داوری می‌نشیند.

کد خبر 4181400

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha