خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: مناسبتهای مربوط به اولیای الهی، تفاوت جوهری با مناسبتهای زندگی سایر افراد دارد و آن کارآمدی ویژهی تنبهی و مرشدانهای است که با خود دارد. میلاد آنها با سالگرد تولد دیگران بسیار متفاوت است. عاملی که باعث این تمایز میشود در حقیقت اتصال شخصیتی این بزرگان با مبدأ وجود است که از طریق یک عمر مجاهدت و استقامت در صراط مستقیم بدست آمده است. به مناسبت هفته بزرگداشت حضرت عبدالعظیم حسنی، با امیرحسن شکوری، پژوهشگر حوزه علوم اسلامی و مدرس حوزه دانشجوییِ دانشگاه علم و صنعت گفتگو داشتیم.
مناسبتهای مربوط به اولیای الهی، تفاوت جوهری با مناسبتهای زندگی سایر افراد دارد و آن کارآمدی ویژهی تنبهی و مرشدانهای است که با خود دارد
حجت الاسلام شکوری گفت: مناسبتهای مربوط به اولیای الهی، تفاوت جوهری با مناسبتهای زندگی سایر افراد دارد و آن کارآمدی ویژهی تنبهی و مرشدانهای است که با خود دارد. از برکات عظیم ناشی از توجه پیدا کردن به مقاطع مختلف زندگی دوستان خدا، فرصت توبه به سوی خداوند و رجوعی است که برای سایر انسانها بوجود میآورد. لذا میلاد آنها با سالگرد تولد دیگران بسیار متفاوت است. عاملی که باعث این تمایز میشود در حقیقت اتصال شخصیتی این بزرگان با مبدأ وجود است که از طریق یک عمر مجاهدت و استقامت در صراط مستقیم بدست آمده است.
وی ادامه داد: این ارزش افزوده فوقالعاده پربرکت و ارزشمندی که مسائل مربوط به حیات و ممات این بزرگان را از خود متاثر کرده است و ایشان را به مثابه انسان تراز و الگوی کامل و مکمل برای سایر انسانها معرفی کرده است. حاصل ربوبیت خاص خداوند متعال در حق ایشان است. بنابراین این ارتباط دوسویه یعنی استقامت در صراط الهی از طرف انسان و إعمال ربوبیت خاص الهی در متن وجود اولیایش، باعث رشد عالی آنها و بهرهمندی از فیوضات ویژه الهی شده است. لذا سراسر زندگی آنها و تمامی حوادث و اتفاقاتی که در طول عمر شریفشان شاکله حیات ظاهری آنها را ساخته است و در قالب سیره به ما رسیده است، مانند گنج گرانبهایی که سرشار از فایده است، برای ما جایگاه دارد و مغتنم است. بنابراین مداقه و تفکر در زندگانی چنین شخصیتهایی، متضمن رهآوردهای ناب و باعث آثار گرانسنگ برای ماست، در حقیقت بهرهگیری از ظرفیتهای ایمانی و استانداردهای توحیدی چنین شخصیتهایی که مانند شاخص و راهنمای سلوک انسانیاند مطلبی است که به ما توصیه شده است اگرچه ما در قبال آنها سرمایه معتنابهی نداریم و بضاعتمان مزجاة و مختصر است، لکن خودشان ما را برای این همافزایی فراخواندهاند و قبول کردند و از این بابت به ما عزت و شرف دادند. بنابراین باید این فرصتها را مغتنم بشماریم و نهایت بهرهمندی و استفاده را داشته باشیم.
وی افزود: مثلا وقتی حضرت صادق علیه السلام میفرمایند که شیعیان ما در شادی و غم ما آنگونهاند که ماییم. (قال الصادق علیه السّلام: رحم اللَّه شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا و عجنوا بماء ولایتنا یحزنون لحزننا و یفرحون لفرحنا.امام صادق علیه السلام فرمود: خدا رحمت کند شیعیان ما را که از زیادی گل ما بوجود آمده و با آب ولایت (و محبّت) ما خمیر شدهاند، در غم ما غمگین و در شادی ما شادمانند./الحکم الزاهرة/ص۴۶۷)
شکوری گفت: در حقیقت ما را با رشتههای ایمانی به خودشان منسوب میکنند و این ارتباط و انتساب شریف توحیدی را معتبر دانستند درحالیکه واقع مطلب این است که ما به آنها نیازمندیم تا آنها به ما، با این وجود به ما اقبال دارند و در نتیجه به شرف آنها ما نیز شرافت پیدا میکنیم.
وی ادامه داد: نمونه دیگر اینکه اهل بیت عصمت و طهارت این همه به جریان زیارت تشویق میکنند و به شیعیان توصیه میکنند که به دیدار آنها (حیاً و میتاً) بشتابند. باز نتیجهاش خیرات و برکاتی است که این زیارات برای زائر دارد. پس نکته اول اگر بخواهیم خلاصهاش کنیم این شد که ما باید اولا تفاوت ماهوی مناسبتهای مربوط به اولیاءالله و مبنای این تفاوت را بشناسیم و ثانیا در مقام عمل هم آنگونه که مقتضای مختصات وجودی آنهاست مجالسمان را ترتیب دهیم تا بتوانیم از برکاتشان بهره مند شویم.
آیت الله العظمی مرحوم آقای بهجت رضوان الله تعالی علیه میفرمودند حتما به زیارت حضرت عبدالعظیم مشرف بشوید و لااقل هفتهای یک مرتبه این مهم را داشته باشید و گرنه به خودتان جفا کردهاید
حجت الاسلام شکوری در مورد شخصیت حضرت عبدالعظیم حسنی گفت: حضرت عبدالعظیم حسنی از جمله شخصیتهای ویژهای است که به طور خاص برای اهل تهران و به نحو عام برای همه شیفتگان ذوات مقدسه معصومین ملجأ و پناه گاه مطمئن و وثیق است و از این باب بزرگانی مانند آیت الله العظمی مرحوم آقای بهجت رضوان الله تعالی علیه میفرمودند حتما به زیارت حضرت عبدالعظیم مشرف بشوید و لااقل هفتهای یک مرتبه این مهم را داشته باشید و گرنه به خودتان جفا کردهاید این را برای اهل تهران ظاهرا توصیه فرموده بودند. این حالت لنگرگاه بودن آن جناب یک تعارف نیست بلکه برآمده از کلمات ائمه هدی که حضرت عبدالعظیم آنها را درک کرده میباشد.
وی ادامه داد: اینکه حضرت هادی علیه السلام استقبال صمیمی و گرمی با ایشان دارند و بعد ایشان را از دوستان و پیروان بحق خود یاد میکنند (آن هم در شرایطی که خطوط فکری و اعتقادی منشعب از جریان امامت فراوان شده بود و هرکس که برای خود اندک جایگاهی حسباً و نسباً میتوانست دست و پا کند در برابر اهل بیت می ایستاد و سودای ریاست داشت) مبین جایگاه مهم ایشان است. (مَرحَباً بِکَ یا أبَا القاسِمِ! أنتَ وَلِیُّنا حَقّاً/ امال شیخ صدوق)
وی افزود: در واقع دغدغه ولایتمداری و برخورداری از سلامت اعتقادی از مهمترین شاخصههای شخصیتی جناب عبدالعظیم است در همین امالی شیخ صدوق، جریان عرضه متعلقات ایمانی جناب عبدالعظیم به محضر حضرت هادی مفصلا وارد شده است. این درحالی است که ایشان سابق بر این موفق به درک محضر حضرت جواد و حضرت رضا شد و از ایشان نقل روایت کرده است. با این همه دل مشغولی همواره آن جناب استظهار از ایمان خود و حصول اطمینان از سلامت اعتقادیاش است و داشتن این حالات میسر نمیشود الاّ به اینکه شخص از استکبار مبری و منزه باشد. آنچه از این رهگذر عائد میشود و مایه عبرت و درس آموزی ما نیز میتواند باشد همین خصائص عالی ایشان است.
این کارشناس دینی گفت: در امالی شیخ طوسی رضواک الله علیه جریان نامه حضرت ثامن الحجج خطاب به دوستانشان ضبط شده است که واسطه این نامه حضرت عبدالعظیم است.آنچه حائز اهمیت است و نباید به دیده تغافل از کنار آن عبور کرد، اصلی است بنام ملزومات حکمت در سیره معصومین. این اصطلاح را بنده جعل میکنم شاید عنوان دیگری هم بشود برایش در نظر گرفت. بهر حال وقتی به سیره معصومین علیهم السلام توجه پیدا میکنیم و ظرائف و دقائق رفتاری آنها را استخراج میکنیم یک اصل حاکم و دائمی که همه معارف ایشان را نظام میدهد دیده میشود که مانند نخ تسبیح که همه دانههای خود را حفظ میکند و آن انطباق علم و عمل معصومین بر مدار حکمت است این را عرض کردم تا موقعیت شخصیتی جناب عبدالعظیم نزد حضرت رضا علیهالسلام را تبیین کنم.
دغدغه ولایتمداری و برخورداری از سلامت اعتقادی از مهمترین شاخصههای شخصیتی جناب عبدالعظیم است در همین امالی شیخ صدوق، جریان عرضه متعلقات ایمانی جناب عبدالعظیم به محضر حضرت هادی مفصلا وارد شده است
وی افزود: آنچه از مفاد نامه حضرت به ایشان برداشت میشود مبیِّن عظمت و ظرفیت بالای توحیدی شخص عبدالعظیم علیهالسلام دارد و کاشف از توان بالای معرفتی ایشان در تحمل رسالات الله و ابلاغ آن دارد لذا زیارت ایشان بسیار مغتنم و بلکه برای سالکان الی الله حیاتی و ضروری است.
وی ادامه داد: اصولا اقتضای شأن حکیمانه اهل بیت این است که تا پیک حامل پیام خود را دارای تمکن و ظرفیت معنوی متناسب ندانند مأموریت ویژهای به آنها نمیدهند. بنابراین از نامه حضرت رضا و ماموریت ویژهای که به جناب عبدالعظیم دادهاند میتوانیم شخصیت ایشان را رمزگشایی کنیم و به سجایای اخلاقی ایشان وقوف پیدا کنیم و همه اینها کمک میکند تا معرفت مزور بهتر حاصل شود و زیارت عارفاً بحقه که توصیه اهل بیت است قابلیت تحقق بیشتری پیدا کند.
شکوری گفت: حضرت رضا اولین ماموریتی که به ایشان دادند و صدر نامه با آن آغاز می شود. بنظر بنده مهمترین و بلکه سنگینترین تکلیف به جناب عبدالعظیم است. حضرت رضا فرمود یاعبدالعظیم ابلغ عنی اولیائی السلام؛ از جانب من به دوستان من سلام برسان!
وی افزود: حامل سلام امام بودن کاشف برخورداری از یک قلب سلیم است. قلبی که طبق فرمودهی امام باقر به دست نمی آید مگر آنکه صاحبش قلب خود را از محبت غیرخدا خالی کرده باشد و این مقام مخبتین و صدیقین است. بعد حضرت رضا علیهالسلام جایگاهی را برای حضرت عبدالعظیم تبیین میکند و حاکی از ولایت داشتن ایشان بر مومنین است چرا که فرمود ای عبدالعظیم آنها را به راستی در گفتار و اداء امانت دستور بده و همچنین فرمود ایشان را امر کن به سکوت و ترک جدال با یکدیگر.(و مرهم بالصدق فی الحدیث و اداء الامانة و مرهم بالسکوت و ترک الجدال فی ما لا یعنیهم). مضافا به اینکه از مفاد نامه جایگاه ایشان برای ما معلوم میشود محتوای نامه بسیار ارزشمند و برای شیعیان حضرت راهبردی و تعیین کننده است لذا تا حدودی هم به توضیح فرازهای این نامه میپردازیم که البته با بحث اصلی ما یعنی بازشناسی شخصیت حضرت عبدالعظیم بی نسبت نیست.
وی ادامه داد: حضرت فرمودند عبدالعظیم به دوستان من بگو راهی برای نفوذ شیطان بر نفوس خود قرار ندهند. (و قل لهم أن لا تجعلوا للشیطان علی انفسهم سبیلا) و در فراز دیگری حضرت رضا علیهالسلام در نامهاش به جناب سیدالکریم خطاب به شیعیان فرمود به هم اقبال داشته باشید و به زیارت یکدیگر بروید. اقبال هر نوع روی آوردن را نمیگویند اقبال در معنایش یک نحوه امید و خوشآیند و رضایتقلبی است. اینکه فرمود به یکدیگر اقبال کنید یعنی شما مومنین به ایمان یکدیگر امیدوار باشید و با یک حالت نفسانی مطمئن و رضایتبخش به دیدار هم بروید. بعد فرمود این تحکیم روابط ایمانی و تثبیت پیوندهای نورانی بین شما موجب نزدیکی و قرب به من میشود. در واقع معنای تولی به امام و ولایتمداری و حتی معنای انتظار از این بیان نورانی قابل استفاده است.
شکوری در پایان گفت: راه تشخیص قرب به امام معصوم این است که ببینیم روابطمان با سایر مومنین چگونه است. البته این نامه فرازهای مهم دیگری هم دارد که بسیار مهم است که همه عزیزان را به خوانش همراه با تفکر این نامه توصیه میکنم.
نظر شما