مهدی مشکی استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد مدرنیته و نسبت آن با دین گفت: تعارض فرهنگی و تمدنی عصر حاضر پدیده ای نیست که از نگاه متفکرین ژرف اندیش پنهان بماند. اهل خرد و اندیشه در صورتی که به فرهنگ و تمدن خود دلبستگی و تعهد داشته باشند، نمی توانند از تحولات فرهنگی که از سر مسخ و زوال آن فرهنگ در می آورد چشم بپوشند و از کنار آن به سادگی بگذرند.
وی افزود: اما در کارزار فرهنگی، علمی و به معنای وسیع تر تمدنی، شرط اول مقاومت و ایستادگی ایجاد شفافیت، بینش و بصیرت است، یعنی شناخت درست فرهنگ مهاجم و رقیب تا بتوان به درستی آن را از فرهنگ خودی تمایز داد و در مقابل آن از فرهنگ و تمدن دینی دفاع کرد.
این محقق و نویسنده کشورمان در ادامه سخنانش تصریح کرد: امروزه تمدن رقیب و مهاجم، تمدن مدرن و سکولار است که توانسته با جهان بینی شرک آلود وارد زندگی مسلمانان شود و بدون آنکه شرک خود را نشان دهد ظواهر درخشنده و سطحی خود را به رخ مسلمانان بکشد تا از طریق آن تفکر دینی آنها را مسخ نماید. بنابراین بر متفکرین مسلمان لازم و ضروری است که این تمدن را با روشی صحیح بشناسند. نسبت جهان بینی حاکم بر آن را با محصولات فرهنگی، علمی و ابزاری درک کنند. راه و روش مقابله با آن را به خوبی بدانند و در مقابل آن، تمدنی دینی تولید کنند.
وی اضافه کرد: در بخش اول بحث در باب نسبت مدرنیته با دین، شناخت آن ضروری است و در شناخت مدرنیته باید بر تعریفی از آن تأکید کنیم هر چند به جهت پیچیدگی مدرنیته، تعریف جامع و مانع کاری دشوار است و به همین جهت تعریفهای متفاوتی از آن ارائه شده است، اما به نظر ما با مؤیداتی می توان تعریف «مک اینرنی» را پذیرفت البته با تحلیل و بررسی. مک اینرنی در مقدمه کتاب مدرنیته و دین می گوید: شاید بتوان گفت که عصر مدرن زمانی آغاز شد که بشر تلاش کرد تا دستاوردهای فکری خود را از دین رها سازد.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: در این تعریف سه نکته وجود دارد: نکته اول تلاش بشر(غربی) است. تلاش در صورتی است که کار بزرگ باشد و نتوان آن را به سادگی انجام داد. این نشان می دهد مدرنیته تنها یک جریان ساده صرفا ارزشی نبوده بلکه در صدد بوده تا ساختار زندگی مردم را که با دین گره خورده بود تغییر دهد. نکته دوم دستاوردهای فکری است. مدرن در اصل صفت تفکر و جهان بینی است نه ابزار و کالا و ...، طبق این تعریف ابتدا دستاوردهای فکری انسان غربی مدرن شد، سپس دستاوردهای فکری، فرهنگ و علم و ابزار، تولید کردند.
نکته سوم موجود در تعریف مک اینرنی، رهاسازی از دین است. مهمترین ویژگی مدرنیته که در تعریف مک اینرنی آمده؛ «رهاسازی دستاوردهای فکری از دین» است. سؤال اساسی در تحلیل این ویژگی این است که چه تعارضی بین تفکر دینی و تفکر مدرن وجود دارد که مدرنیته برای تحقق اش محتاج کنار گذاشتن دین است؟ و به عبارت دیگر مهمترین جهت و نقطه درگیری تفکر دینی با تفکر مدرن کجاست؟
استاد مؤسسه امام خمینی(ره) در ادامه سخنانش گفت: به طور کلی سه تفکر و جهان بینی را می توان تصور کرد: جهان بینی ماده گرا که در آن وجود منحصر به وجود ماده و محسوس است و تمام توصیفات، تبیینها و دستورالعملها، مادی و تجربی است. جهان بینی دنیاگرا که در آن عالم غیرمادی و نامحسوس حذف نمی شود اما ارتباط آن با عالم مادی و دنیا رد می شود. این تفکر اگرچه با تفکر ماده گرا در حذف عالم نامحسوس اختلاف دارد، ولی در محدود کردن تبیینها، توصیفات و دستورالعملها به عالم ماده با آن تفکر همراه و هم رأی است. جهان بینی سوم، جهان بینی غیب گرا است، در این جهان بینی هم عالم غیب و نامحسوس پذیرفته می شود و هم بر ارتباط عالم نامحسوس و عالم دنیا و طبیعت تأکید می شود. این جهان بینی برخلاف دو تفکر قبلی معتقد است برای شناخت عالم ماده و طبیعت محتاج شناخت عالم ماوراء و چگونگی رابطه آن با عالم ماده داریم.
نظر شما