مجله مهر: کارشناسان حوزه ارتباطات،«رادیو» را یک رسانه گرم میدانند. رسانهای شنیداری که گستره آن انقدر وسیع هست که این روزها به یمن گوشیهای موبایل برای شنیدنش دیگر نه به رادیوهای خانگی روی طاقچه احتیاج باشد و نه به سواری گرفتن از ماشینهای سواری در خیابانها و جادهها. رسانهای که تا دلتان بخواهد با گوش کردن به توانایی خیالپردازیتان قدرت میدهد و افکارتان را پرواز میدهد، انقدر که میشود از بین همه مخاطبان آن در برنامههای گوناگون آدمها را در گوشه گوشه کشور و موقعیتهای مختلف تصور کرد. از رانندههای خسته و شببیدار جاده گرفته تا خانمهای خانهدار و کارگران یک کارگاه کوچک در یکی از شهرهای مرزی کشور. هفتهای که گذشت ۲۱امین سالگرد شبکه رادیویی جوان بود؛ شبکهای که میتوان به آن لقب یکی از پر طرفدارترین شبکههای حال حاضر را داد. این اتفاق بهانه خوبی بود تا پای حرفهای «حسن معین» بنشینیم و سراغ یکی از قدیمیترین آدمهای رادیو برویم کسی که بلااستثنا در همه برنامههای شبکه جوان اسم او را به عنوان «مسئول ارتباطات و هماهنگی» شنیدهایم او تمام این سالهای شنونده تماسهای مردمی و مخاطبانی بوده که از نقاط دور و نزدیک کشور تماس گرفتهاند و از خواستهها و حال و هوایشان گفتهاند.
اولین بار به عنوان خواننده وارد رادیو شدم
حسن معین را میشود جزو پیشکسوتهای رادیو دانست کسی که اسمش نام آشنای همه برنامههای رادیویی است. خودش میگوید «حسن معینی» است اما همه او را با نام فامیلی معین میشناسند. مرد ۷۲سالهای که میگوید در یکی از روستاهای گناباد مشهد به دنیا آمده و تا نوجوانی همانجا بزرگشده اما وقتی از او درباره شروع و نسبتش با رادیو میپرسیم او در جوابمان این طور میگوید:« من در روستا که بودم از صدای خوبی برخوردار بودم. آنجا نوحه میخواندم و مثل پدرم تعزیه اجرا میکردم. کم کم این باعث شد وقتی به مشهد کوچ کردیم علاوه بر کارهای مختلفی که انجام میدهم دنبال آواز هم باشم تا اینکه مدتها بعد از آن به تهران آمدم. به خاطر میآوردم وقتی اولین بار در سال ۱۳۴۶ به رادیو رفتم، به عنوان خواننده وارد آن شدم که مرحوم "بدیع زاده" هم آن زمان از ما تست گرفت که بعد از آن ما هم برای اولین بار برنامهمان را در برنامه جمعههای مرحوم نوذری اجرا کردیم. این اتفاق کم کم تداوم پیدا کرد. بعدها این فعالیتهای هنری را در اصفهان ادامه دادم و آنجا صاحب زن و فرزند شدم و ماندگار (با خنده) تا اینکه سال ۷۴ برای اجرای یک برنامه به تهران برگشتم. از گروه اجتماعی شبکه یک شروع به کار کردم و همین برنامه باعث شد تا از تلویزیون به رادیو بیایم و از آن موقع به صورت مداوم به عنوان مسئول هماهنگی و ارتباطات مشغول به کار شدم. اما همچنان خوانندگی هم میکنم و کارهایم از رادیو پخش میشود حتی در موسیقی آلبومی دارم به نام سرو گل»
شنوندههای رادیو من را«بابا معین» صدا میکنند
وقتی صحبت از کار هماهنگی و ارتباطات میشود آقای معین برایمان از فعالیتش در رادیو جوان میگوید. «بخش هماهنگی در برنامه مربوط میشود به دعوت و هماهنگی مهمانهای برنامه؛ که خیلی از مواقع این دعوتها بسته به پیشنهاد تهیهکننده متفاوت است. کار بخش ارتباطات هم دقیقا به این معناست که من در خدمت شنوندههای خوب شبکه هستم و شنوندهها به شماره تلفنی که از طریق رادیو مبتنی بر موضوع برنامه هست زنگ میزنند و من تماسها و صحبتهای آنها را برای رادیو آماده میکنم. این شنوندهها انقدر خودمانی هستند که مثل بچههایم برایم عزیزند تا جایی که خیلی از آنها وقتی اینجا تماس میگیرند من را "بابا معین" صدا میزنند.»
گاهی خودم به شنوندهها زنگ میزنم
آقای معین میگوید همه اهل و عیالش در مشهد هستند و خودش اینجا به تنهایی زندگی میکند به همین خاطر به نسبت آدمهای دیگر کمتر فرصت میکند تا کنار همسر و هشت فرزندش باشد؛ اما وقتی از او میخواهیم تا برایمان از دلتنگیها و سختیهایش بگوید او از محبت و لطف بی اندازه مردم و شنوندههای ثابت رادیو جوان نسبت به خودش حرف میزند چیزی که در تمام مدت او را نسبت به این کار دلگرم کرده و باعث شده تا راحتتر با دوری خانواده کنار بیاید.« وقتی از اینجا با مردم حرف میزنم و آنها من را مورد لطفشان قرار میدهند انگار با پسر و دختر خودم یا خواهر و برادرم صحبت میکنم همین هم باعث میشود اینجا کمتر احساس تنهایی کنم. تا جایی که رابطهام با شنوندهها در این سالها آنقدر صمیمی شده که اگر در مواقعی جای من شخص دیگری به تلفنها پاسخ دهد روز بعد سراغ من را میگیرند و میپرسند که چرا من نبودم؟! بر عکس این موضوع هم وجود دارد چون ما یک سری شنوندههای ثابتی داریم که در بیشتر برنامهها با رادیو جوان تماس میگیرند این آدمها اگر بعد از یک مدتی تماس نگیرند خود من به آنها زنگ میزنم و احوالشان را جویا میشوم. حتی مواردی بوده که شنوندهها برای تولدم کیک آوردهاند تبریک گفتهاند. تولدی که شاید خود من و خانوادهام هم آن را به یاد نداشته باشند.»
از درد دلهای مردم تا ایده برای برنامهسازی
یکی از ویژگیهای کار آقای معین ارتباط با مخاطبانی است که دوست دارند حرفهای دلشان از رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران به گوش برسد تا بلکه برای حل مشکلاتشان راه چارهای در نظر بگیرند.«آدمهای مختلفی همیشه به رادیو جوان زنگ میزنند تا صحبتهای خودشان را در برنامه بشنوند. این حرفها گاهی مرتبط با موضوع خود برنامه است و گاهی اوقات نه! که من در این حالت هم سعی میکنم که این درد دلها را در اختیار برنامهسازان بگذارم تا آنها این موضوعات را در برنامهشان منعکس کنند؛ حتی بوده شنوندهای که تماس گرفته و از یک معضل زیستمحیطی حرف زده و من این موضوع را با برنامهسازها مطرح کردهام خود همین؛ ایدهای برای ساخت یک برنامه مجزا شده است.»
نظر شما