۱۳ اسفند ۱۳۹۶، ۱۴:۳۱

گزارش بین الملل؛

نگاهی به راه ابریشم یخی/ چین از طریق قطب شمال به اروپا وصل می شود

نگاهی به راه ابریشم یخی/ چین از طریق قطب شمال به اروپا وصل می شود

راه ابریشم یخی جدیدترین مسیر راه ابریشم بوده که با همت روسیه و چین راه اندازی شده و با اتصال چین به اروپا از طریق قطب شمال، تحولی عظیم در مسیر شرق - غرب ایجاد کرده است.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - عباس نظری: استفاده همه جانبه از ابزارهای ترانزیتی در عصر جهانی شدن اقتصاد و تجارت یکی از راه های بی بدیل و ضروری در توسعه روابط تجاری میان کشورها به ویژه قدرت های اقتصادی بزرگ با بازارهای هدف خود در سرتاسر جهان به حساب می آید.  بدون شک برای رسیدن به حداکثر میزان توسعه کریدورها و گذرگاه های تجاری از حیث کمی و کیفی می بایست تمامی ابزارها و راه های مناسب توسعه ترانزیت بین الملل را به خوبی شناسایی و مطالعه کرده و ظرف کوتاهترین مدت ممکن آن را عملی ساخت.  

گذر از میان یخ های دستکم ۱۵۰ سانتی متری قطب شمال با استفاده از کشتی شاید در زمان های نه چندان دور تنها یک آرزوی کودکانه و رویا به حساب می آمد. تا پیش از جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد انجام چنین کاری نه پشتوانه نظری چندان قوی داشت و نه امکان  پیاده سازی آن به صورت حرفه ای به عنوان طرحی جامع وجود داشت.

 با آغاز جنگ سرد و رشد سریع فناوری هسته ای شوروی در دهه های ۶۰ تا ۹۰ میلادی، توسعه بسیاری از فناوری های مربوط به عرصه هسته ای مانند ساخت رآکتورها، غنی سازی، تولید تسلیحات هسته ای و غیر از یک سو و توسعه صنایع دریایی به ویژه در بخش نظامی از سوی دیگر در دستور کار شوروی قرار گرفت اما در آن زمان، دلایل اصلی مسکو برای تمرکز بر  قطب شمال را می توان به اهمیت این بخش از کره زمین به عنوان مرزهای طبیعی و آبهای سرزمینی شوروی، فروش بخشی از مناطق قطب به آمریکا و لزوم تحمل همسایگی با واشنگتن در قطب عنوان کرد اما حقیقت این است که با وجود قرار گرفتن کشورهای اسکاندیناوی، کانادا، روسیه و گرینلند در نزدیکی عرض جغرافیایی قطب شمال، شاید هیچ یک از آنها نتوانسته اند به اندازه روسیه از فرصت های موجود در این بخش از کره زمین استفاده کنند.

از زمان روی کار آمدن ولادیمیر پوتین به عنوان رئیس جمهوری روسیه در سال ۲۰۰۰ و طرح های وی برای نوسازی و دگرگونی در اقتصاد این کشور، راه های دسترسی به بازارهای جهانی در اولویت کار روسیه قرار گرفت. یکی از مسائل مورد بررسی روسیه در روند توسعه اقتصادی این کشور به پیدا کردن مشتریان جدید برای منابع نفت و گاز به عنوان یکی از مهمترین اقلام اساسی روسیه در بخش صادرات باز می گردد. در همین راستا روسیه اقدام به توسعه و اجرای طرح های کلان و قابل توجهی مانند خط لوله انتقال گاز روسیه از طریق ترکیه به نام Turkish Stream نمود. 

با وجود اجرای طرح های مذکور، مشکل اساسی روسیه در دسترسی به بازارهای جهانی، همچنان مساله مورد دغدغه «پتر کبیر» یعنی دسترسی به آبهای گرم بود که البته این مشکل در شکل کلاسیک خود از طریق ایران به عنوان تنها همسایه روسیه که قابلیت دسترسی به آبهای گرم را دارد حل می شد. پتر کبیر، ایران را بخشی از Heart Land یا قلب زمین می دانست و معتقد بود تنها راه موفقیت در تجارت جهانی برای روسیه دسترسی به ایران و آبهای گرم خلیج فارس است. به همین جهت و در راستای این تئوری کلاسیک در زمینه ژئوپولیتیک، روس ها همواره به دنبال یافتن راهی برای دسترسی آزاد به ایران و آبهای سرزمینی این کشور بوده اند.

اما با رشد فناوری دریایی روسیه و تاکید ولادیمیر پوتین بر نوسازی اقتصادی این کشور، به نظر می رسد روسیه راهی مطمئن تر برای دسترسی به آبهای گرم در قیاس با مسیر ایران یافته و آن هم استفاده از آبهای سرزمینی خود در قطب شمال است که می تواند این کشور را از غرب به اروپا و از شرق نیز به خاور دور و چین متصل کند. استفاده از آبهای قطب شمال برای ترانزیت بین المللی بار موضوعی است که فنآوری لازم برای انجام آن تنها در دست روسیه و آمریکا بوده و البته آمریکا به دلیل عدم وجود جذابیت کافی این مسیر از یک سو و دسترسی به آبهای آزاد و پایان یافتن دوره جنگ سرد از سوی دیگر علاقه چندانی به توسعه فناوری دریایی خود در این بخش نشان نداده است. ایالات متحده تنها یک ناو یخ شکن قدیمی متعلق به دوران جنگ سرد برای گذر از آبهای قطب شمال دارد که در سال ۱۹۷۶ ساخته شده و بنا بر هشدار گشت ساحلی آمریکا، تا سال ۲۰۲۳ دیگر قابل استفاده نخواهد بود. البته تقریبا قابل استفاده نیست. 

 تنها ناو یخ شکن آمریکا در قطب شمال

در ادامه به بررسی مسیر دریایی مذکور و اهداف احتمالی روسیه از راه اندازی کریدور موسوم به «راه ابریشم یخی» خواهیم پرداخت.

توسعه میادین نفتی قطب شمال و افزایش صادرات نفتی

روسیه نخستین بار توانست در آگوست ۲۰۱۷ میلادی به صورت موفقیت آمیز نسبت به انتقال محموله ۳۰۰ میلیون دلاری گاز LNG خود از هامرفست نروژ به سمت بندر بوریئونگ کره جنوبی  با استفاده از تانکر کره ای «کریستوف دی مارگری» آن هم ظرف ۱۹ روز اقدام کند که این به معنای طی کردن این مسیر در مدت زمانی ۳۰ درصد کمتر از مسیر سنتی اتصال به کره جنوبی یعنی کانال سوئز است. روسیه برای ساخت و توسعه میدان گازی «شبه جزیره یامال» (Yamal Peninsula) تاکنون رقمی حدود ۲۷ میلیون دلار هزینه کرده و بهتر است بدانیم که ساخت و توسعه این پروژه به دستور مستقیم ولادیمیر پوتین انجام شده است. تانکر مارگری توانست یخ های به ضخامتی دستکم ۱.۲ متری قطب شمال را شکافته و ظرف مدت باور نکردنی  شش روز و نیم، تمامی عرض قطب شمال را طی کند. اما آنچه مسلم است در فصول سرد سال امکان این جا به جایی و ترانزیت دریایی از طریق قطب شمال کار چندان ساده ای نبوده و نیاز به ناوهای یخ شکن (Ice Breaker) دارد. به همین جهت روسیه تصمیم گرفته تا ساخت ناوشکن های جدید را آغاز نماید.

در همین راستا «دیمیتری راگوزین» معاون نخست وزیر روسیه در تاریخ ۲۷ دسامبر ۲۰۱۷ میلادی در گفتگو با خبرگزاری ایتارتاس روسیه از آغاز پروژه ساخت دستکم ۳ یخ شکن هسته ای جدید توسط این کشور خبر داده و گفت که مطالعه بر روی پروژه ساخت آنها توسط شرکت «روس اتم» آغاز شده است. بنا برتخمین های ارائه شده از سوی راگوزین، این یخ شکن ها که قرار است به نام های آرکتیکا، اورال و سیبر تولید شوند،  بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ وارد آبهای قطب شمال خواهند شد. راگوزین همچنین تاکید کرد که قرار است از این غول های هسته ای در جهت اسکورت تانکر های حمل گاز از شبه جزیره یامال استفاده شود.

به گفته دولت روسیه در صورت بهره برداری از «مسیر دریای شمال» این کشور قادر خواهد بود گاز مایع و نفت تولید شده در شبه جزیره یامال را به غرب و شرق صادر کند. بنابر پیش بینی های انجام شده حدود ۳۰% گاز طبیعی، ۱۳% نفت و ۲۰% گاز مایع جهان در قطب شمال وجود دارد که یامال تنها بخشی از پروژه اکتشافی این منابع عظیم بوده و بسیاری از آنها هنوز به صورت کشف نشده باقی مانده است.  

پروژه موسوم به  Yamal LNG  واقع در شبه جزیره یامال روسیه کلیدی ترین پروژه دریایی روسیه به حساب آمده که دارای ۲۰۰ چاه، یک فرودگاه و ۱۵ تانکر یخ شکن حامل LNG می باشد. به گفته مقام های روسی، یامال توانسته است در سال ۲۰۱۶، دو میلیون متر مکعب گاز مایع صادر کند و بر اساس تخمین های ارائه شده این رقم تا سال ۲۰۳۰ به ۵۰ میلیون لیتر در سال افزایش خواهد یافت (مرکز مطالعات وزارت راه، مسکن و شهرسازی).   

این درحالی است که نیاز چین به عنوان بازار هدف اصلی روسیه در این مسیر روز به روز افزایش یافته و در بازه زمانی سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۴، واردات نفت چین ۲۸% افزایش یافته است. همچنین بر اساس برآوردهای انجام شده توسط متخصصان حوزه انرژی، کشور چین تا سال ۲۰۵۰ میلادی، مصرف کننده ۱۷% منابع انرژی و ۴۱% از منابع ذغال سنگ جهان خواهد بود. با نگاهی به تصویر زیر به سادگی درخواهیم یافت که روسیه سهم بزرگی در تامین بازار آینده نفتی چین به عنوان بزرگترین مصرف کننده انرژی جهان خواهد داشت:

ترانزیت کالا از چین به غرب (راه ابریشم یخی)

به گفته دیمیتری راگوزین، یکی از اهداف روسیه از تاسیس مسیر دریای شمال، ترانزیت کالا از شرق دور به غرب از طریق آبهای قطب شمال است. هدف دیگر این مسیر صادرات کالاهای روسی به جنوب شرق بوده و باتوجه به توان کشتی های باری ویژه حمل کالا در این مسیر به ابعاد ۴۸۴ متر طول و ۱۱۴ متر عرض می توان دو ناو هواپیما بر را همزمان بر روی این کشتی بارگیری کرد. با این حساب مساحت هر یک از این کشتی ها به ۵۵۱۷۶ متر می رسد، یعنی رقمی بیش از ۵/۵ هکتار مربع!

این درحالی است که مسیر جدید، منجر به ۲۵ الی ۵۵ درصد کوتاهتر شدن مسیر اتصال چین به اروپا در قیاس با مسیرکانال سوئز خواهد شد. همانطور که در نمودار زیر ملاحظه می فرمایید، در صورت راه اندازی مسیر دریای شمال، حجم صادرات خالص و ناخالص ملی روسیه به طور میانگین حدود ۲۰ درصد افزایش خواهد یافت.

اما یکی از مهمترین کالاهای مورد صادرات روسیه از طریق مسیر دریای شمال، استخراجات معدنی قطب شمال یعنی طلا، اورانیوم و الماس است که ارزش تقریبی آنها بیش از ۵ میلیارد دلار برآورد شده است. 

کاهش وابستگی چین به نفت خاورمیانه

کشور چین با انجام سرمایه گذاری ۱۲ میلیارد دلاری خود در پروژه میدان گازی یامال، یکی از حامیان اصلی توسعه این پروژه عظیم به حساب می آید. همچنین ۲۰% از هزینه کل پروژه را نیز صندوق جاده ابریشم تامین کرده که در ازای این سرمایه گذاری، ۹/۹% از سهام این پروژه به این صندوق تخصیص یافته است. اما سوال اینجا است که چرا چین با وجود خرید نفت از خاورمیانه در این پروژه سرمایه گذاری کرده است؟ حقیقت این است که بازار نفت خاورمیانه و ثبات آن به دلیل وجود تحریم های ایران، مناقشات داخلی منطقه ای، درگیری در جنگ های مختلف قبیله ای، مذهبی و نژادی و عواملی دیگر نمی تواند منبع چندان قابل اطمینان برای کشوری مانند چین به عنوان بزرگترین وابسته به منابع انرژی جهان باشد.

 به نظر می رسد مقام های دولت چین تصمیم به یافتن منابع انرژی جایگزین به جای نفت خاورمیانه باشند و با توجه به فضای روابط مثبت میان پکن و مسکو و همچنین نزدیکی بیشتر جغرافیایی میان دو کشور، تامین منابع نفت و گاز چین از روسیه به مراتب منطقی تر از تامین این منابع از خاورمیانه است. 

عملکرد روسیه در استفاده از ظرفیت های ترانزیتی خود با وجود موانع ژئوفیزیکی طبیعی موجود بر سر راه این کشور، یکی از مثال های موفق برای اثبات این مدعا است. راه اندازی راه ابریشم یخی و بهره برداری از منابع نفت و گاز قطب و انتقال آنها به کشورهای دیگر از طرفی منجر به ایجاد تحولی شگرف در بخش توسعه اقتصادی روسیه به حساب آمده و از طرف دیگر می تواند به منزله رقیبی برای راه ابریشم سنتی عبوری از ایران به حساب آید.

از سوی دیگر به نظر می رسد با توجه به افتتاح پروژه های رقیب بزرگی برای راه ابریشم ایران همچون کریدور باکو – تفلیس – کارس و یا از طریق کریدور عبوری از اسرائیل – اردن – عربستان – بحرین و توافق های انجام شده میان دو کشور عراق و عربستان جهت راه اندازی خط ریلی مشترک، خطر از دست رفتن اهمیت خلیج فارس و تنگه هرمز به عنوان جولانگاه نفت کش های بزرگ بین المللی از یک سو و تمامی کشورهای نفت خیز منطقه که بقای اقتصادی آنها به موضوع فروش نفت خام بستگی دارد از سوی دیگر، بیش از هر زمان دیگر حل شده و منافع این کشورها را به چالش خواهد کشید.

نتیجه گیری و پیشنهادات

با عنایت به مطالب ذکر شده در بالا، به نظر می رسد در عصر جهانی شدن و اقتصاد سرمایه داری، کشورها از تمامی ابزارهای در دست خود برای توسعه همه جانبه راه های درآمدزایی استفاده می کنند اما بدون شک استفاده از موقعیت ژئو اکونومیکی کشورها در راستای توسعه ترانزیت بین المللی به عنوان یکی از بخش های توسعه پایدار در میان پراهمیت ترین شیوه های نوسازی و توسعه اقتصادی آنها به حساب می آید.

۱- با نفوذ روز افزون اندیشه دهکده جهانی و ترسیم دور نمای مسیر دریای شمال یا همان راه ابریشم یخی، میتوان چنین استنباط کرد نبایستی به کریدورهای بین المللی ترسیمی جدید بی تفاوت بود، مسیر فوق نه تنها رقیبی برای راه ابریشم سنتی عبوری از ایران به حساب  میآید، بلکه حتی سایر رقبای خود مانند کریدورهای KTAI(چین، قرقیزستان،تاجیکستان، افغانستان، ایران)، KTI(قزاقستان، ترکمنستان، ایران) و یا حتی کریدور باکو – تفلیس – کارس را نیز کم اثر خواهد کرد. کافی است متصور شویم می توان  کالای خود را از چین تا اروپا با زمان و فاصله ای بسیار کمتر از مسیر ایران یا ترکیه و بدون وجود موانعی همچون تقاطع های مرزی و حمل و نقل با کشتی، تنها از طریق یک کشتی در چین بارگیری نموده و با همان کشتی به اروپا و حتی آمریکای شمالی انتقال دهیم.

۲- صرف نظر از تمامی مزایای تکنولوژی به کار رفته در راه اندازی پروژه هایی همچون راه ابریشم یخی، آنچه برای کشوری مانند ایران به عنوان یکی از مالکان اصلی راه ابریشم سنتی حائز اهمیت است، لزوم حفظ اهمیت و مشتریان راه ابریشم سنتی و حفظ مزیت رقابتی آن در برابر انواع مسیرهای رقیب این مسیر، همچون باد ابریشم (باکو – تفلیس – کارس) و راه ابریشم یخی است.

۳- توسعه خطوط ریلی، برطرف کردن موانع گمرکی دست و پاگیر بر سر راه ترانزیت بین المللی، به کار بستن مسائل فنی در بخش های مختلف حمل و نقل مانند استفاده از بارنامه مشترک، بهره گیری از قابلیت بهره برداری یکسان و ... همگی اقداماتی هستند که می توان با بکارگیری آنها در بخش ترانزیت بین المللی، وضعیت جذب مشتریان بیشتر به مسیر راه ابریشم ریلی و جاده ای را رونق و بهبود بخشید.

۴- اما توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که با توجه به سرعت پیشرفت تکنولوژی و تلاش روزافزون کشورها برای افزایش مزایای رقابتی خود در بخش های مختلف ترانزیت بین المللی، راه آهن ج.ا.ایران  نیز می بایست برای عقب نماندن از این رقابت ها، به سرعت اقدام کرده و  برای مسیرهای بالقوه ترانزیتی خود مانند کریدور شمال – جنوب و جنوب غرب و همچنین مسیر ریلی بصره شلمچه و یا کریدور ITI  با همکاری ترکیه و پاکستان برنامه عملیاتی ترسیم نماید.

کد خبر 4239504

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha