در هفته های اخیر همزمان با رایزنی های فشرده کشورهای غربی و روسیه برای تصویب قطعنامه ای علیه فعالیت های هسته ای کشورمان در شورای امنیت، دور جدید و نیمه آشکاری از شانتاژهای دیپلماتیک-رسانه ای علیه ایران با محوریت برانگیختن کشورهای عربی علیه کشورمان آغاز شد.
سفر دوره ای تونی بلر، نخست وزیر انگلیس به کشورهای عربی و سخنان تحریک آمیز وی در مورد نقش ایران در نا آرامی های منطقه و خبردادن از "تغییرات قریب الوقوع در منطقه خاورمیانه" را می توان یکی از نشانه های این تلاش جدید توصیف کرد.
به گزارش مهر گشودن جبهه عربی علیه ایران با چند نشانه مهم قابل شناسایی است :
- تحرک مذهبی" وهابیون" و روحانیون درباری سعودی علیه شیعیان وصدور فتواهای غیرمنتظره و خشونت طلبانه و برنامه ریزی و تلاش گسترده برای مراسم حج امسال، که یک بعد آن می تواند تحریک زائران ایرانی در مناسک حج و مساله برائت از مشرکین و ... باشد.(همان پیش بینی هوشمندانه مقام معظم رهبری در مورد تفرقه افکنی در حج امسال)
تحرک مذهبی" وهابیون" و روحانیون درباری سعودی علبه شیعیان و صدور فتواهای غیرمنتظره و خشونت طلبانه و برنامه ریزی و تلاش گسترده برای مراسم حج امسال، یکی از مقدمات گشودن جبهه عربی علیه ایران است |
- امسال همچنین برخی زمزمه ها مبنی بر تصمیم سعودی ها در خصوص تغییر مکان برخی مناسک حج نیز شنیده شد که با اعتراض شدید برخی مراجع شیعی ( از جمله آیت الله مکارم شیرازی) نیز مواجه شد و دریک کلام استفاده از اکثریت داشتن اهل تسنن در جهان اسلام برای به حاشیه راندن آنچه که قدرت شیعی وابسته به ایران می دانند.
- افزایش تحریک ایران در مساله عنوان "خلیج فارس" و جزایرسه گانه به عنوان عاملی که احساسات ضدایرانی اعراب را می شوراند و همچنین موضوع ایجاد جزایر مصنوعی در جنوب خلیج فارس نیز در این فضا قابل طرح است.
-راه اندازی مانورهای نظامی گسترده مشترک کشورهای منطقه با آمریکا، حضورو افزایش تعداد ناوگان آمریکا در خلیج فارس با تشویق و حمایت شیخ نشین های عرب که تاثیر مستقیمی بر "حساسیت" ایران در منطقه می گذارد.
-مهارحزب الله لبنان و سوریه به عنوان تنها دوستان "عربی" ایران می تواند بطور خاص مد نظر طرف مقابل قرار بگیرد، تداوم بحران در لبنان و تلاش گروههای موسوم به 8 مارس برای برکناری دولت سنیوره، وضعیت بلاتکلیف فلسطین و تقابل حماس و فتح و زمزمه حمله مجدد اسرائیل به لبنان و تلاش مجدد برای نابودی نظامی حزب الله، نیز می تواند نشان از آمادگی های جدید غرب برای آشوبهای جدید منطقه ای و فراهم کردن مقدمات زایمان خاورمیانه جدید تلقی شود.
-تلاش برای القای افراطی گری ایران در موضوعات مذهبی و فرقه ای و تبدیل رفاقت و همدلی شیعیان در عراق و ایران به "مقابله و حسادت" از یک سو و خصوص تحریک و بزرگ نمایی بخش های افراطی و مسلح شیعیان عراق(جریان مقتدی صدر) به منظور ایجاد توجیه برای سرکوب احتمالی شیعیان جنوب عراق، از سوی دیگر.
* * *
در همین حال تحرکات اخیر دیپلماتیک عربستان سعودی و اردن (به عنوان دو دولت متحد غرب و فعال ترین محورهای سیاست غرب) نیز قابل تامل است سفر پادشاه عربستان به برخی کشورهای عربی در همین راستا و تثبیت جبهه جدید عربی علیه ایران قابل ارزیابی است.
به نظر می رسد روسیه هم نقش خاصی را در این جبهه سازی جدید علیه ایران بر عهده گرفته باشد، غرب به این نتیجه رسیده است که روسیه می تواند نقش فراتری از موضوع هسته ای در قبال ایران بازی کرده ولی نوع بازی مهارگونه خودش با ایران را در سپهر خاورمیانه نیز به کار گیرد |
اما این اخبار و رویدادها تنها روی آشکار معادله است، به نظر می رسد از دیگر عرصه های غیر قابل انکارشطرنج خاورمیانه بازگشت حسابگرانه کرملین می باشد که در این پازل روسیه خواسته یا ناخواسته نقش خاصی را درجبهه سازی معنی دارجدید علیه ایران برعهده گرفته است، با توجه به تعاملات ایران و روسیه درموضوعات هسته ای وبه خصوص 4 سال حضور مستقیم روسها در جریان مذاکرات هسته ای، غرب به این نتیجه رسیده است که روسیه می تواند نقش فراتری از موضوع هسته ای در قبال ایران بازی کرده ولی نوع بازی مهارگونه خودش با ایران را در سپهر خاورمیانه نیز به کار گیرد.
تلاش غرب برای اتحاد اعراب بر علیه ایران همزمان با نقش آفرینی جدید و البته نیمه آشکار روسیه در منطقه ظاهر شده است : سفر بشار اسد، رئیس جمهور سوریه و فواد سنیوره ( نخست وزیر لبنان) به مسکو و دیدار با ولادیمیر پوتین از این جهت است.
به نظر می رسد روابط سنتی شوروی سابق با اعراب این بار توسط روسیه در حال تجدید است، در این چارچوب اگر روسیه بتواند نظر مساعد سوریه را جلب کرده و نقش میانجی استراتژیک بین سوریه و غرب را بازی نماید ، سوریه بی شک با گرفتن تضمین امنیتی از غرب، خود را از "معادله ایرانی خاورمیانه" به خصوص در لبنان کنار می کشد و این یک برد شیرین برای غرب و آمریکا خواهد بود و روند سازش اعراب و اسرائیل را تسریع کرده و لبنان را نیز آرام می کند.
به دلیل آنکه روسیه روابط نزدیکی با اسرائیل و غرب دارد و در حال تجدید رابطه با اعراب نیز می باشد، می تواند به عنوان یک بازیگر جدید و بسیار موثر در مناقشات خاورمیانه به نفع غرب و خود روسیه وارد شود.
به گزارش مهر مساله مهم این است که تحلیل راهبردی غرب این است که حل منازعه " اعراب-اسرائیل " می تواند هم گسترش عمق استراتژیک ایران را متوقف کند و قدرت معنوی ایران را مهار کند وهم سیکل مشکلات و چالش های غرب در عراق و لبنان و در نهایت خاورمیانه را متوقف کند و بنابراین روسیه به وسیله فاکتورهایی چون "قدرت مهار یا چانه زنی با ایران" و "جذب برخی قطب های جهان عرب"، این قابلیت را دارد که به عنوان "کاتالیزور" وارد تحولات جدید منطقه شود.
نظر شما