به گزارش خبرنگار مهر ،محمد جواد حق شناس در نطق پیش از دستور خود در جلسه علنی روز یکشنبه مدیریت گذشته حوزه فرهنگ و اجتماعی شهری را نقد کرد .
مشروح نظق حق شناس به شرح زیر است :
هفته گذشته، اولین سالگرد ۲۹ اردیبهشت ماه ۹۶ بود. روزی که ۲۶ میلیون رای مردم تهران، پشتوانهی لیست امید و ۲۱ نفر منتخب شهروندان تهرانی قرار گرفت.
رخدادی ویژه، منحصر به فرد و در تاریخ انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا بی سابقه، که گرچه بارِ مسئولیت را سنگین می کند، اما یادآوری آن برای حرکت شوراییان در مسیرِ خواست و ارادهی شهروندان تهرانی، همواره بایسته است.
امروز و از جانب خود خوشحالم که شورای پنجم با همهی فراز و نشیب هایی که در ۹ ماه اخیر مقابلِ راه خود دیده، بر عهدی که با مردم بسته، استوار مانده است.
انتخاب شهردار جدید در مدت زمانی کوتاه و با کسب آرای قاطع اعضای محترم شورا، در فضایی رقابتی امّا سالم، با پویاییِ درونی و استقلال تصمیم گیری، گرچه نشان از وفای به عهد با مردم داشت، اما گام آغازینِ ما برای استقرار نظام مدیریت مطلوبِ شهری در پایتخت است.
شورا و شهرداری اگرچه همسو، همکار و همیار یکدیگرند، اما این هم افزایی به معنای نادیده اِنگاشتن وظایف ذاتی آن ها نبوده و در آینده نیز نخواهد بود.
امروز شورا به نمایندگی بیش از ۹ میلیون شهروند تهرانی، در جایگاه نظارت بر عملکرد شهرداری تهران، چشم بینای مردم است و از شهردار محترم تهران انتظار دارد نظام پاسخگویی میان دستگاه مجری و ناظر در مدیریت شهری را به شایستگی به اجرا گذاشته و مجموعه مدیران و همکاران شهرداری تهران این ضرورت جدّی در امر مدیریت شهری را سر لوحه کار خود قرار دهند.
همکاران گرامی، حضّار محترم؛
توسعهی پایتخت، امروز بیش از هر چیز نیازمند تغییر نگاه به معنا و مفهوم دارایی و سرمایه است. مادامی که ما مسئولین و سکانداران مدیریت شهری، توسعهی شهر را به بهره برداری از دارایی های ملموسی چون زمین و فضای شهری پیوند بزنیم، حاصلی بیش از آنچه در ۱۲ سال اخیر عاید مردم تهران شده، بدست نخواهد آمد.
ایران و در پیشانیِ آن تهران، دارای گنجینه ای از دارایی های معنوی و ناملموس است که متأسفانه در سالیان اخیر و با حاکمیتِ بی تدبیری بر نظام تصمیم گیری شهری در پایتخت، شناخت و بهره برداری از این میراث تجدید ناپذیر شهری به حاشیه رانده شده است.
توسعهی پایدار در دنیای امروز، حاصلِ چگونگیِ تبدیل دارایی های ناملموس به سرمایه های ناملموس، و تبدیل سرمایه ها به ثروت است. باید پذیرفت که فرآیند تولید ارزش افزوده در شهرهای پیچیدهی امروزی، آن چیزی نیست که ما اکنون در تهران پیاده می کنیم.
هم افزایی های موجود در مناسبات و تعاملات شهری به گونه ای است که امروز کم بهره ترین شهرها از تاریخ و تمدن نیز توانسته اند از این بستر ، ارزش افزودهی پایدار ایجاد کنند، و جای بسی تأسف که تهرانِ غنی از تاریخ و فرهنگ، تا کنون بهره ای کافی از این نوع نگاه به نظام مدیریت شهری نبرده است.
مجموعهی شورا و شهرداری تهران، سازمانی عمومی و غیر دولتی اند و عملِ آن ها صرفاً معطوف به مدیریت هزینه نیست. آنچه در این بین نهاد مدیریت شهری را از دیگر سازمان های بخش عمومی متمایز می کند، عمل معطوف به مدیریت درآمد و آثار و پیامدهای آن بر کیفیت زیست شهروندان است.
در شرایطی که مدیریت شهری تهران در سالیان اخیر نزدیک به ٦٠ هزار میلیارد تومان از دارایی های ملموس شهر را چوب حراج زده و با درآمد حاصل از این حراجی امورات شهر را گذرانده است، اکنون نه ظرفیتی برای استفاده از دارایی های اینچنینی باقی مانده و نه فرصتی برای حراج بیشتر.
در چنینی شرایطی پرسش اساسی آن است که از کجا باید آغاز کرد؟
اینجانب به عنوان نماینده مردم پاسخ می دهم که:
از تغییر نگاه تصمیم گیران...
همکاران محترم؛
ما به عنوان نمایندگان مردم و تصمیم گیرانِ شهر تهران، وقتی از فرهنگ سخن می گوییم، مقصودمان چیست؟
ما چه تلّقی و برداشتی از مفهوم فرهنگ داریم؟
جایگاه فرهنگ در نظام برنامه ریزی شهری پایتخت کجاست؟جای بسی تأسف است که به واسطهی صَرف هزینه های هنگفت و ناهمراستا با وظایف ذاتی شهرداری ها در دوران مدیریتی گذشته، ده ها میلیارد تومان از ثروت مردم تهران صرف اموری شد که اکنون وقتی از بودجه فرهنگی شهرداری تهران سخن به میان می آید، نه فقط افکار عمومی بلکه اذهان برخی از اعضای محترم شورا نیز به سمت کلیشه هایی چون کمک های بی حساب و کتاب به مداحان کشیده می شود.
گرچه خسارات ناشی از مدیریت ناصحیحِ منابع در دوره گذشته قابل انکار نیست، اما کلیشه ساختن از اشتباهات گذشته و جفای به فرهنگ به واسطهی تکرار این کلیشه ها، نه در شأن مدیریت شهری و نه پاسخی مناسب به اعتماد مردمی است که با رأی خود، ایجادِ تغییرات اساسی در نحوهی مدیریت و نظام تصمیم گیری پایتخت را مطالبه کردند.
همکاران گرامی، اصحاب محترم رسانه
فرهنگ نه به مثابه دین یا مذهب؛ فرهنگ نه مثابه موسیقی یا هنر؛ فرهنگ نه به مثابه ورزش یا اوقات فراغت؛ فرهنگ نه مثابه کتاب و کتابخوانی؛ بلکه فرهنگ به مثابه تواناییِ بهره برداری از جمیع موارد اشاره شده در قالب میراث و انباشتِ تجربهی زیسته شدهی بشری است.
ما امروز، فرهنگ را اشتباه گرفتیم... فرهنگ را جزیره ای جدا افتاده و یتیم می دانیم، تلقّیِ درستی از مفهوم فرهنگ نداریم و این مسئله، اُم المصائب توسعهی شهری در پایتخت است...
منبعی عظیم و به غایت منحصر به فرد در تهران که باید اقرار کرد طی سالیان گذشته در بالفعل کردن و بهره برداری از آن ناتوان بودیم، اکنون نیازمند تغییر نگاه مدیریت شهری به ویژه در سطح عالی نظام تصمیم گیری است.
اینجانب به عنوان مسئول کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران معتقدم، مطلوب ترین بستر برای بازیابیِ جایگاه و بازتعریف مفهوم فرهنگ در ادبیات توسعه شهریِ پایتخت، برنامهی پنج سالهی سوم شهرداری تهران است. اکنون که وظیفهی خطیر تدوین این برنامه به معاونت برنامه ریزی و توسعهی شهری شهرداری تهران سپرده شده و مراحل ِآغازینِ آن نیز در حال سپری است، فرصت برای اِحیای فرهنگ به عنوان ساحتی پیوند دهنده میان دیگر ساحت های برنامه ریزی به قصد تحقق توسعهی پایدار مهیّاست.
توسعه ای که به واسطهی بازیابیِ جایگاهِ حقیقی فرهنگ، مبتنی بر فروش شهر و دارایی های شهر محقق نخواهد شد.
توسعه ای که به جهت تسهیل گری عامل فرهنگ میان دیگر عوامل موثر، متوازن و پایدار خواهد بود.
توسعه ای که به خاطر نقش پیوند دهندگیِ فرهنگ، شهر را مبتنی بر بهره برداری از تجربهی زیسته شده و میراث ناملموس شهری ثروتمند خواهد کرد.
همکاران گرامی؛
اگرچه این نقد به ما وارد است که شورا در مصوبهی اسفند ماه اخیر پیرامون سیاست های تدوین برنامهی سوم، آنگونه که باید به نقش فرهنگ در برنامه سوم شهر تهران نپرداخت،
اما معتقدم اکنون نیز تحققِ برنامه ریزیِ شهری از طریق بازیابی جایگاه فرهنگ، با در نظر گرفتن ۲ نکته قابل حصول است.
نخست آنکه نظام تصمیم گیری شهری به ویژه در سطح مدیریت عالی باید به این باور برسد که فرهنگ به مثابه تجربهی زیسته شدهی شهری در تهران، نه یک ساحت و حوزهی مأموریتیِ مجزّا، بلکه تسهیل گرِ توسعهی شهری و پیوند …
نظر شما