خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه-مهدی مسائلی: خرافات همیشه مشابهای در دین دارند تا بعضی به توجیه آنها بپردازند. نمونه آن همین استخارههای متداولی که در جامعه مذهبی و حتی غیر مذهبی شیعه بسیار فراگیر شده اند. بنده افراد فراوانی را دیدهام که در هنگام نماز جماعت نه برای خواندن نماز، بلکه برای استخاره گرفتن به مسجد آمدهاند.
اما حقیقت اینکه استخاره با قرآن و تسبیح روایات چندانی ندارند. آن روایات اندک و ضعیفالسندی هم که برای این کار وجود دارد، دلالت بر قرعهانداختن دارند. یعنی اگر کسی در انجام کاری مردّد بود و به تعبیر عامیانه انجام و ترک آن، پنجاه پنجاه بود، با تبرّک به قرآن به یک طرف قرعه بیاندازد و از خداوند متعال بخواهد که قرعه را در طرفی قرار دهد که خیر و صلاح او در انجام آن است. اما امروز موضوع استخاره برای بسیاری ظاهرش استخاره است و باطنش سرکتاب باز کردن و فال گرفتن، یعنی گذشته و آینده را از قرآن دیدن! به دیگر سخن، مردم با روحانیون از آنها مراجعه میکنند که تا آنها با نگاه به قرآن برایشان غیبگویی نموده و از وقایع آینده خبر دهند. این درحالی است که از امام صادق(ع) روایت شده است: «لَا تَتَفَأَّلْ بِالْقُرْآن؛ به قرآن فال مزن».( شیخ کلینی، اصول کافی، ج ۲، ص۶۲۹)
تفاوت این(سرکتاب بازکردن) با آن(قرعهانداختن) در صورتهای زیر است:
۱. سرکتاب باز کردن در هر شرایطی صورت میگیرد، حتی هنگامی که فرد صلاح و مصلحت خویش را در انجام کاری میبیند. در حالی که استخاره(به صورت قرعه) فقط مربوط به شرایطی است که هیچ کدام از دوطرفِ ترک و انجام یک کار برتری نداشته باشند.
۲. بعد از انجام استخاره، با تحقیق و بررسی ممکن است ترک یا انجام کاری برتری یابند، در چنین صورتی قرعه و استخاره باطل میشود، ولی هنگامی که استخاره را به معنای آیندهنگری ببینیم، نتیجه تحقیق و بررسیها هیچ تغییری ایجاد نمیکند. حتی اگر کسی میدانسته که انجام کاری بهتر است و استخاره بی مورد کرده است بایدحرمت آن را نگه دارد.
۳. در راه و روش توحیدی، مؤمنین پس از بررسی کارها، باید برای اطمینان قلب بر خدا توکل کرده و به دنبال رأی و نظر خویش بروند:« وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛ با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی،[قاطع باش و]بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.» ولی در روش کنونی، پس از بررسی کارها، برای اطمینان قلب استخاره میکنند!
۴. استخاره به معنای قرعه توضیح ندارد، یا خوب است یا بد(«افعل» است یا «لاتفعل»، «انجام بده» است یا «انجام نده»)، حتی نمیتوان گفت استخاره «خیلیخوب» است یا «خیلی بد». چون قرعهانداختن میان دوطرفِ انجام و ترک «خیلی خوب» و «خیلی بد» ندارد. اما سرکتاب بازکردن توضیح دارد، گاهی توضیحش آنقدر فراوان است که انسان را به شگفت انداخته و هیجان زده میکند! یادم هست که برای نماز جماعت به مسجدی رفته بودم، شخصی آمد و طلب استخاره با قرآن کرد، استخارهای کردم و گفتم بد است، گفت: توضیح ندارد؟! گفتم: نه! نگاهی خاصی به من کرد و رفت. بعد از آن، به دیدار امام جماعتِ آن مسجد رفتم، مشغول صحبت بودیم که شخصی آمد و طلب استخاره از وی کرد، برقآسا دستی بر قرآن زد و چندجملهای توضیح استخارهاش را میداد! توضیحاتش نیز همه جنبه پیشگویی داشت و مخاطب را به هیجان میآورد.
آری متأسفانه عدهای از روحانیون کار را به جایی رسانده اند که بعضی از مردم تمام کارهایشان را بر مبنای گرفتن استخاره انجام میدهند، چرا که میخواهند به جای کسب علم و آگاهی و سپس توکل به خداوند متعال در انجام کارها، به ریسمان آیندهبینیِ استخاره چنگ زنند و به جای اطمینان به خداوند و توکل بر او، قلبشان را با استخاره آرامش دهند. در این میان بعضی از روحانیون شیعه نیز به جای حل مشکلات دینی مردم به فال بینی و سرکتاببازکردن برای آنها مشغولند.
۵. قرعه انداختن احتیاج به آخوند و روحانی ندارد بلکه کافی است افراد با توجه به خداوند به وسیله قرآن یا تسبیح قرعه انداخته و سپس با توکل به خدا به نتیجه آن عمل کنند. ولی سرکتاب بازکردن احتیاج به روحانی دارد، آن هم کسی که در این عمل، کارآزموده باشد و بتواند آینده را از معنای آیات بیرون کشیده و برای ما توضیح دهد. استاد شهید مطهری میگوید:
«یک چیزهائی هم هست که بعد مردم آمده اند و برای علماء ساخته اند مثل استخاره کردن که در اصل استخاره کردنش یک عده حرف دارند تا چه رسد به اینکه حتما استخاره را علماء باید بکنند، و این چه مصیبتی هم هست: آدم در خانه نشسته است و مشغول مطالعه یا نوشتن است، تلفن زنگ می زند که آقا خواهش می کنم یک استخاره بفرمائید. آن چیزی که من خودم خیلی عصبانی می شوم اینست که در کوچه یا خیابان دارم می روم و عادت هم دارم که تند راه میروم و یک عادت بدی هم که دارم اینست که تسبیح در دست من است و با آن بازی می کنم، چشمشان که به تسبیح می افتد به یاد استخاره می افتند و یک دفعه آدم را میخکوب می کنند که آقا یک استخاره بفرمائید. اینها دیگر چیزهائی است که خود ما مردم در آورده ایم. البته من خودم استخاره می کنم و مخالف با آن نیستم، ولی بهتر اینست که هر کسی خودش استخاره کند. حتی بعضی می گویند استخاره کسی برای کس دیگر درست نیست و هر کس خودش باید استخاره کند، نه اینکه علماء یکی از وظایفشان استخاره کردن است. ما این را باید بدانیم که به هر حال اینها به اسلام مربوط نیست.» (شهید مرتضی مطهری، خاتمیت، ص۹۶)
۶. لازمه قرعه انداختن حال و هوای معنوی و توجه به خدا است ولی لازمه سرکتاب بازکردن، مهارت در تأویل و تفسیر آیات قرآن کریم. از این جهت است که بعضی روحانیون در دفتر و اتاقی نشستهاند،چای میخورند، با یکدیگر حرف میزنند و در خلالش قرآن را باز کرده و برای مراجعین تلفنی و اینترنتی استخاره میکنند. اینچنین استخارهای شاید وضو هم احتیاج نداشته باشد. نقل است روزی رهگذری در کوچه به آخوند ملا علی سمنانی(۱۲۳۴-۱۳۳۳ه ق) رسید و گفت:
آقا یک استخاره نمائید؟!
حکیم سقراط وار جویا شد که چه کاره هستی؟!
آن شخص گفت: سلمانی.
آخوند عمامه را از سر برداشت و در کنار گذر ایستاد و گفت: خوب اینک بیا و سر و صورتم را اصلاح نما.
سلمانی گفت: آقا در کوچه و برزن که نمیشود.
شیخ گفت: چرا؟
سلمانی جواب داد: اسباب و لوازم سرتراشی در دکان است.
حکیم لبخند حکیمانه ای زد و گفت: تو که لوازم کارت را همراه نداری، مؤمنِ مسلمان، من هم حالا آن حال و توجه را ندارم تا استخاره کنم. استخاره حالی میخواهد و توجه مخصوصی. وقت دیگر بیا تا با خدا راز و نیازی نماییم سپس ببینیم که صلاحت در چیست. آن هدفی که داری صلاح کارت هست یا نه؟
نظر شما