خبرگزاری مهر-گروه هنر-فریبرز دارایی: طی چند سال اخیر روند تولید و اجرای تئاتر در ایران نسبت به دهه های گذشته تغییر کرده و حتی متولی دولتی تئاتر، گروه ها را به سمت فروش هر چه بیشتر گیشه سوق داده است. این امر با شکل گیری و اجرای تئاترِ به ظاهر خصوصی انجام شده است؛ روندی که به خیال متولی دولتی تئاتر تأثیر مثبتی بر رشد و گسترش تئاتر داشته است.
در این روند سالن های خصوصی تئاتر شکل گرفته اند که هزینه های خود را از طریق فروش گیشه و همچنین مبالغ اجاره تعیین شده برای گروه ها تأمین می کنند. این امر گروه های تئاتری را با مشکلات متعددی مواجه کرده است.
در حال حاضر گروه هایی که می توانند به واسطه حضور چهره های بازیگری فروش بالایی داشته باشند در چرخه تولید و اجرای تئاتر باقی می مانند و گروه هایی که به فروش بالا دست پیدا نمی کنند به نوعی محکوم به شکست و چشم انتظار گرفتن نوبت اجرایی در سالن های دولتی می مانند.
این روزها نمایش «سرآشپز پیشنهاد می کند» به کارگردانی شهاب الدین حسین پور و با حضور شهرام قائدی، رامین ناصرنصیر، مهدی فریضه و آرش فلاحت پیشه و تهیه کنندگی ایرج رحمانی در تالار ایوان شمس در حال اجرا است؛ نمایشی که به شیوه تئاتر ایرانی اجرا و برگرفته از داستان های شاهنامه فردوسی است.
در نشستی با حضور شهاب الدین حسین پور و آرش فلاحت پیشه درباره بررسی روند تولید آثار نمایشی طی سال های اخیر به گفتگو نشستیم که در ذیل مشروح این نشست آمده است:
* روند تولید اثر نمایشی در حال حاضر از دیدگاه شما به عنوان بازیگر و کارگردان تئاتر چگونه است؟
آرش فلاحت پیشه: زمانی دور هم جمع می شدیم و بدون اینکه به نکته خاصی فکر کنیم کار را شروع می کردیم. روز اولی هم که اثر با مخاطب مواجه می شد تکلیفش با خود، مخاطب و پیرامونش مشخص می شد و پول حاصل از آن اجرا نیز برکت داشت. الان اگر بخواهیم کاری کنیم حداقل برای شروع کار باید ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان پول داشته باشیم. بازیگر و عوامل امروز تئاتر مانند گذشته نیستند و همه متوقع هستند، الان ساز و کاری وجود ندارد و قرارداد تیپ برداشته شده است. هیچ تعریفی وجود ندارد و هنرجویی که تازه دانشگاهش را تمام کرده می گوید که کار قبلی ۳ میلیون تومان دستمزد گرفته و حال برای کار دوم به من چقدر پرداخت می کنید.
وارد جریانی شده ایم که هیچ تعریفی برای آن وجود ندارد و بر این اساس اگر می خواهیم تئاتر تولید کنیم باید جزو گروه هایی باشیم که به راحتی زیست خود و کار خود را می کنند و برای شان مهم نیست در بدنه اصلی تئاتر چه اتفاقی می افتدوارد جریانی شده ایم که هیچ تعریفی برای آن وجود ندارد و بر این اساس اگر می خواهیم تئاتر تولید کنیم یا باید جزو گروه هایی باشیم که به راحتی زیست خود و کار خود را می کنند و برایشان مهم نیست در بدنه اصلی تئاتر چه اتفاقی می افتد، یا باید دست و پا بزنیم و نهایتا کاری تولید و اجرا کنیم که با شکست تجاری مواجه می شود و گروه تصمیم می گیرد که بار دیگر با هم کار نکند و این روند باعث می شود همکاری های بین دوستان متوقف شود.
فضا به گونه ای شده است که باید برای حداقل ها با هم بجنگیم و همین حداقل ها هم به دست مان نمی رسد و باید برای به دست آوردنش کار را به شکایت و دادگاه کشاند. از زمانی که تئاتر خصوصی شروع شد که البته دوران گذاری است که باید طی شود، این فضا به وجود آمده است. این روزها دل مان خوش است که کمیت تولید تئاترمان بالا رفته ولی کیفیت پایین است. خودمان را به خودمان واگذاشته اند و درون خودمان در حال جنگ هستیم.
شهاب الدین حسین پور: از ب بسم الله ما دچار ضعف هستیم، نه یک قانون مناسب برای حل مشکلات داریم و نه شاهد توجه دولتی به تئاتر هستیم. هر هنرمندی گلیم خود را از آب بیرون دیگر نمی بینیم که جامعه تئاتری دست به دست هم بدهند و متحد با هم کاری برای برون رفت از این شرایط داشته باشند. حتی در دوران دانشجویی و در کلاس های استاد سمندریان درگیر چیزهایی که الان هست نمی شدیم، در آن زمان برای انتخاب نمایشنامه به این فکر می کردیم که دغدغه مان برای اجرای یک اثر نمایشی چیست. الان اینگونه نیست و در ابتدا سالن را انتخاب و بر اساس ابعاد سالن اثرمان را انتخاب می کنیم و اینگونه تئاتر فست فوودی شکل می گیرد.
نکته جالب این است که کمک هزینه های سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر نیامد و بعد از پایان جشنواره رقمی ریخته شد که با رقم اعلام شده از سوی مسئول بخش ما، فاصله داشت. نکته قابل تأمل این است که میزان کمک هزینه بدون دیدن کار و به صورت تلفنی تعیین شد. متأسفانه از کارهای تولیدی تئاتر حمایت نمی شود، بازتولید که جای خود دارد. بدون اینکه به شرایط و هزینه های تولید یک اثر توجه شود، برآورد گروه در انجمن هنرهای نمایشی پذیرفته نمی شود و رقم پایینی در نظر می گیرند که همین رقم با تأخیر چندماهه و حتی یک ساله پرداخت می شود.
همین حالا می توانم بیش از ۸۰ هنرمند حرفه ای تئاتر اعم از کارگردان، بازیگر و طراح صحنه را نام ببرم که قصد مهاجرت دارند. به مسئولی گفتم که هنرمندان تئاتر ناچار به مهاجرت شده اند و پاسخ او به من این بود که «بروند، من هم اگر می توانستم می رفتم». من خودم از حامیان تئاتر خصوصی بوده و هستم ولی نه به این شکل که رواج پیدا کرده است.
* این چرخه معیوب وجود دارد و از جایی شروع شده است. چرا در آن فعالیت می کنید و به آن تن داده اید؟
حسین پور: من خیلی به سختی وارد تئاتر حرفه ای شدم. الان ۱۵ سال می شود که در تئاتر وقت گذاشته ام و به آن علاقه دارم. اگر برای کاری این مدت زمان وقت بگذارید، به آن علاقه داشته باشید و انگیزه هایی غیر از مسایل مادی در کار داشته باشید، راضی به رها کردن کار خود نمی شوید. کار دیگری از دست من ساخته نیست و نمی توانم انجام دهم.
به طور کلی سیستم دولتی تئاتر مشکل دارد، از نحوه کنکور دانشگاه و پذیرش دانشجوی تئاتر مشکل داریم تا شیوه تدریس به دانشجویان که اصلا اصولی نیست. نظام آموزشی تئاتر ما در دانشگاه ویران است. وزارت علوم، وزارت ارشاد، وزارت آموزش و پرورش و شهرداری تهران برای پرورش افراد در یک سیستم درست به غایت قدرت دارند ولی به هیچ عنوان چنین کاری نمی کنند و تنها به دنبال آمارسازی هستندبه طور کلی سیستم دولتی تئاتر مشکل دارد، از نحوه کنکور دانشگاه و پذیرش دانشجوی تئاتر مشکل داریم تا شیوه تدریس به دانشجویان که اصلا اصولی نیست. نظام آموزشی تئاتر ما در دانشگاه ویران است. وزارت علوم، وزارت ارشاد، وزارت آموزش و پرورش و شهرداری تهران برای پرورش افراد در یک سیستم درست به غایت قدرت دارند ولی به هیچ عنوان چنین کاری نمی کنند و تنها به دنبال آمارسازی هستند. در دانشگاه ها استاد فلسفه هنر بازیگری تدریس می کند و استاد بازیگری به دلیل اینکه هزینه های خود را تأمین کند، شخصیت شناسی تدریس می کند. در دانشگاه ها تئاتر به صورت تخصصی آموزش داده نمی شود و شاید در برخی آموزشگاه ها و ورک شاپ ها این اتفاق رخ دهد. دانشگاه فقط معاشرت و تیم شدن را به دانشجویان یاد می دهد، تازه افرادی که در این سیستم آموزش می بینند بعد از فارغ التحصیلی جایی برای کار و فعالیت ندارند. امکانات و بودجه ای برای این افراد وجود ندارد و این ها جماعت سرخورده تئاتر هستند زیرا از بین هر ۱۰۰ نفر تنها یک نفر به تئاتر حرفه ای راه پیدا می کند؛ آن هم توسط رابطه.
سیستمی برای اینکه کسی پرورش پیدا کند و وارد فعالیت حرفه ای شود تا کسب درآمد داشته باشد، نداریم. اگر شهرداری، وزارت ارشاد، وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش هر کدام بخشی از ارایه خدمات به تئاتر را بر عهده بگیرند وضعیت دگرگون می شود ولی معلوم نیست در تفکر شهرداری و این وزارتخانه ها چه می گذرد. بیایند گزارش بدهند که طی یک سال چه کار اصولی و آینده نگرانه برای هنرهای نمایشی، سینما، هنرهای تجسمی و موسیقی انجام می دهند. وزارت علوم جشنواره تئاتر دانشگاهی را صرف ارایه آمار برگزار می کند.
فلاحت پیشه: در دنیا روی این مقوله کار می کنند که در هر کاری استمرار، صبر و مداومت داشته باشید به نتیجه می رسید ولی در کشور ما و به ویژه در حوزه تئاتر این روند بی نتیجه است. زمانی که در پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران دانشجو بودم استادان مان به ما آموختند که باید تأثیرگذار باشیم و این آموزه ها باعث می شود تا ما همچنان در مسیر هنرهای نمایشی باقی بمانیم و در این شرایط تا جایی که می توانیم پیشنهاددهنده باشیم.
من تلاش کردم چیزهایی را که آموختم به هنرجویان خود نیز آموزش دهم تا بدانند وارد چه مسیر و دالانی شده اند.
حسین پور: تا مسیر را بشناسند و انتخاب کنند.
فلاحت پیشه: تا در مسیر همرنگ شرایط نشوند؛ چیزی که در حال حاضر اتفاق می افتد و به عنوان نمونه با مقوله عجیب بازیگر- اسپانسر مواجه شده ایم. فردی می آید و می گوید که چند میلیون پول نقد دارد و به دنبال نقش اصلی در اثری نمایشی است. دیگر مهم نیست که فرد چه کارنامه کاری و یا تجربه ای دارد، بلکه کافی است پول داشته باشد، سالنی را اجرا و چند بازیگر را هم انتخاب کند و اثری را روی صحنه ببرد. این روند باعث می شود که فرد مدعی شود؛ بدون اینکه مراحل اصولی کار تئاتر را طی کرده باشد.
وقتی فردی با تلاش مراحل حرفه ای تئاتر را طی می کرد برایش دلگرم کننده بود ولی شرایطی که در حال حاضر تئاتر وجود دارد دلسرد کننده است. ما به گونه ای در تئاتر تربیت شده ایم که نمی توانیم تن به این شرایط بدهیم و در عین حال نیز به تئاتر متصل هستیم و نمی توانیم از آن دل بکنیم.
حسین پور: استاد سمندریان می گفت مگر می شود که وزارتخانه یا نهادی که مسئول تئاتر است فرمول و ساختار مشخصی نداشته باشد تا هر کسی بتواند اسم خود را بازیگر بگذارد، کارگردانی کند و یا نام خود را تهیه کننده بگذارد. شرایط به گونه ای است که هر کسی بخواهد می تواند بازیگر یا کارگردان شود و مشخص نیست که این افراد کجا رفتار حرفه ای و هنری را آموزش دیده اند. متأسفانه برخی افرادی که در حال حاضر در تئاتر کار می کنند به شأنیت، رفتار و جایگاه حرفه ای و هنری تئاتر فکر نمی کنند.
واقعا نمی دانم چرا سیستم اینگونه است.
* در حوزه تئاتر معاونت هنری، اداره کل هنرهای نمایشی و مراکز دیگر مثل خانه تئاتر بیشتر مدنظر ما است که دست اندرکاران برخی از آنها از بدنه خود تئاتر هستند ولی متأسفانه آنها نیز به این ساز و کار و نکات بی توجه هستند.
حسین پور: خیلی از حاضران در این مراکز ادعای این حرف ها را دارند ولی وقتی مسئول می شوند همه چیز را فراموش می کنند.
* متأسفانه خود هنرمندان هم اینگونه هستند یعنی در جایی روندی را نفی و نقض می کنند ولی در جای دیگر تن به این روند می دهند و وارد کار می شوند.
حسین پور: در زمانی که در عرصه تئاتر حرفه ای تازه کار بودم با خودم فکر می کردم آیا روزی می رسد که بازیگران حرفه ای نیز در کار من به ایفای نقش بپردازند، منظورم بازیگران حرفه ای و شناخته شده تئاتر است نه چهره هایی که فقط برای فروش به تئاتر وارد می شوند. آن زمان فکر می کردم مخاطبان تئاتر نیز برای دیدن یک کار با کیفیت و تأثیرگذار به تماشای تئاتر می نشینند و گمان نمی کردم مانند این روزها فقط برای دیدن برخی چهره ها و عکس گرفتن با آنها به سالن بیایند.
آقای یاراحمدی روزی به من گفت با افرادی کار کن تا چیزی به تو اضافه کنند، یاد بدهند و گروه از صرف گروهی کارگاهی خارج شود. در آن زمان به سراغ خانم گلاب آدینه رفتم و حدود یک ماه بحث و گفتگو درباره طرح، متن و اینکه چه دغدغه ای دارم داشتیم و بعد از آن بحث مالی مطرح شد. متأسفانه الان روند اینگونه نیست و بازیگران مطرح و به نامی هستند که در ابتدا بحث مالی را مطرح می کنند و براشان مطرح نیست که چه نمایشنامه ای و با چه دغدغه ای اجرا می شود.
در حال حاضر به شکل کاملا سطحی کارگردان، بازیگر و طراح صحنه تئاتر شکل می گیرد و از این ها هم سطحی تر ۲ عنوان مجری طرح و تهیه کننده شکل گرفته استدر حال حاضر به شکل کاملا سطحی کارگردان، بازیگر و طراح صحنه تئاتر شکل می گیرد و از این ها سطحی تر ۲ عنوان مجری طرح و تهیه کننده شکل گرفته است. بعید می دانم حتی یک فرد در کل تئاتر ایران مقوله مجری طرح و تهیه کنندگی تئاتر را اصولی و حرفه ای انجام داده باشد. معتقدم مجری طرح و تهیه کننده حرفه ای در تئاتر نداریم. این روند باعث شد تا برخی که هیچ نگاه اصولی و حرفه ای به این مقوله نداشتند رشد و فرمولی را ایجاد کردند که مانع ورود و فعالیت برخی متخصصان و تحصیل کنندگان این حوزه شد.
من حداقل در سه سال اخیر حدود ۱۰۰ نمایش را دیده ام که کار شده و تهیه کننده بدبخت شده و رفته است زیرا هنرمندان نیز با فرمولی که تهیه کننده نماها رایج کرده اند کار می کنند و این امر باعث متضرر شدن تهیه کننده متخصصی می شود که قصد فعالیت و حضور در تئاتر را دارد.
* یکی از مسایلی که به هنرمندان، گروه های تئاتری و تهیه کنندگان آن ها آسیب می زند این است که گروه ها یا هنرمندان تئاتر استراتژی ندارند یعنی نمی دانند که چه اثری را در چه زمانی و در کدام سالن روی صحنه می برند. وقتی استراتژی وجود ندارد یا به سراغ برخی چهره ها می روند یا بدون هیچ تفکر مشخصی، اثر را اجرا و شکست می خورند. زمانی تعداد سالن های تئاتری محدود بود و تکلیف گروه و مخاطبان تئاتر نیز مشخص بود ولی حالا تعداد سالن ها بالا رفته و مشخص نیست که گروه ها بر چه اساسی اثر و سالن خود را انتخاب می کنند.
فلاحت پیشه: در گذشته گروه ها نگاه کاسبکارانه نداشتند و به فکر اجرای یک اثر با کیفیت بودند ولی حالا شرایطی شده که برای فروش بالا به سالنی می روند که حتی از مدیریت آن منزجر هستند. زمانی که کار خود را تعریف می کرد ولی حالا هر چقدر هم که کار کیفیت داشته باشد اینگونه نیست که بتواند در سالن مورد نظر و مناسب خود اجرا شود. مدیریت سالن ها به گروه های متقاضی می گویند که ظرفیت زمان مورد نظرشان بسته شده و اگر مایل باشند تغییراتی در کار ایجاد کنند و در سالن دیگری آن را روی صحنه ببرند. حتی گروه ها را به سمت ۲ اجرایی بودن سوق می دهند که کیفیت کار را تحت تأثیر قرار می دهد.
ساز و کار به سمتی می رود که رابطه ها بر ضابطه ها تأثیرگذار است.
حسین پور: به چه کسی باید بگوییم که تئاتر برای ما جدی است و روح و روان ما به خاطر بی فکری های برخی مدیران، مسئولان و هنرمندنماها در حال از بین رفتن است. چرا با تئاتر شوخی می کنند؟ چرا سیستم یک کشوری را که تئاتر موفق دارد به صورت یک الگو ایرانیزه نمی کنند و در تئاتر ایران به اجرا نمی گذارند؟ همانقدر که به کلاس های بازیگری، کارگردانی و طراحی صحنه نیاز داریم به کلاس ها و دوره هایی برای آشنایی هنرمندان و گروه ها با مقوله تبلیغات و بازاریابی هم نیاز هست.
چرا روی طراحی سیستم فروش برای هنرمندان هیچ آموزشی داده نشده و کاملا سنتی با این مقوله برخورد می شود. چرا کارگاهی در خصوص تأثیرگذاری بر جامعه، دلایل انتخاب یک اثر، شعور و فرهنگ هنرمند هیچ آموزشی وجود ندارد؟ نباید مدیران و مسئولان بالادستی به این موضوع فکر کنند؟
* مدیران و مسئولان هنری بارها گفته اند که وضع تئاتر خصوصی خوب است و تئاترها فروش خوبی دارند. این صحبت از کجا نشأت می گیرد؛ از جایی که می بینیم برخی هنرمندان تئاتر که با کیفیت کار می کردند حالا با حضور برخی چهره ها آثاری را به سرعت به صحنه می برند و فروش بالایی دارند. واقعیت این است که برخی بازیگران و حتی کارگردان ها در تئاتر بسیار درآمد بالایی دارند و بر تعداد مخاطبان تئاتر اضافه می کنند، حال اینکه این مخاطب برای تئاتر پایدار خواهد بود یا نه بماند. با این شرایط مدیر یا مسئولی هم که به تئاتر نگاه می کند، می گوید که وضع تئاتر با شکل گیری تئاتر خصوصی خوب است و فروش و مخاطب دارد و دیگر به آسیب دیدن سطح کیفی تئاتر و مشکلاتی که این روند ایجاد کرده است، فکر نمی کند.
حسین پور: ۵ درصد تئاتر ایران اینگونه است. تئاترهای که با حضور سوپراستارها به صحنه می روند این روند را دارند. اگر هنرمند یا گروهی هم با رعایت سطح کیفی اثر به موفقیت رسیده است با شاخصه های فردی بوده نه به خاطر وجود یک سیستم و برنامه ریزی مناسب مدیریتی یا دولتی. اگر سیستم وجود داشت و درست بود، هر کار با کیفیتی باید به موفقیت می رسید ولی خیلی از کارهایی که به موفقیت اقتصادی می رسند، کارهای با کیفیتی نیستند.
این دیدگاهی که برخی مدیران و مسئولان نسبت به تئاتر دارند درست نیست زیرا نشأت گرفته از تحقیق و بررسی وضعیت تئاتر نیست و فقط بر اساس آمارهایی که به آنها ارائه شده، شکل گرفته است. برخی سالن های خصوصی که تبدیل به مکانی برای دلالی شده اند و برخی دیگر نیز آنقدر تحت فشار هستند که آن فشارها را به گروه های تئاتر منتقل می کنند و دولت هم به این وضعیت رسیدگی نمی کند.
اگر به خانه تئاتر و اداره کل هنرهای نمایشی مراجعه کنید آنقدر طومار شکایت هنرمندان و گروه ها از سالن های خصوصی و بالعکس وجود دارد ولی برای هیچ مدیر و مسئولی مهم نیست.
حال به نکته ای دیگر اشاره کنم. آنقدر که ما به فکر گسترش سالن های خصوصی تئاتر هستیم تا ظرفیت بیشتری از مخاطب را پذیرا باشیم، آیا به تربیت مخاطب تئاتر نیز فکر می کنیم؟ فرهنگ تئاتر دیدن و چرایی آن را برای مردم توضیح می دهیم؟ آیا تلاش می کنیم تا مردم ایران هم مانند مردم کشورهای دیگر بگویند که ما نیاز داریم در سبد فرهنگی خانواده، دیدن تئاتر، سینما، شنیدن موسیقی و دیدن هنرهای تجسمی داشته باشیم؟
هیچ مدیری در این زمینه هیچ کاری نکرده و نخواسته که انجام بدهد. ما درباره مخاطب تئاتری مان کاری نکرده ایم و مخاطب مان را گیج کرده ایم زیرا نه تعریف، تبلیغات و فرهنگسازی درستی در این زمینه نداریم.
* بیاییم روی یک نمونه درباره بحث های مطرح شده، بررسی داشته باشیم که این نمونه بازتولید نمایش «سرآشپز پیشنهاد می کند» است. شما به عنوان هنرمندانی که نسبت به روند تولید و بازتولید تئاتر، نبود سیستم و نبود استراتژی در بین هنرمندان و گروه های تئاتری واقفید، برای بازتولید این اثر متر و معیارهای اصولی و درست را مدنظر قرار دادید؟
فلاحت پیشه: من خیلی صادقانه بگویم که متأسفانه نه. می دانم که تلاش شهاب حسین پور این است که تمام معیارها حفظ شود اما متأسفانه ما هم تحت فشارها همرنگ روندی می شویم که وجود دارد. این روند باعث می شود ما به این موضوع فکر کنیم که هزینه بازتولید یک اثر نمایشی کمتر از تولید یک اثر جدید است و روند ساده تری را طی می کند. در بازتولید هم درباره تغییر بازیگران به این فکر می کنیم که از بازیگر چهره استفاده کنیم همچنین به سمتی می رویم که مناسبات را چگونه تعریف کنیم تا بیشتر بفروشیم و همه درگیر این قضایا هستیم، در نهایت هم بعد از پایان کار به لحاظ روحی و روانی اغنا نمی شویم.
من به عنوان بازیگر باید درگیر این باشم که چند صندلی خالی مانده و فروش داشته ایم یا نه. درست که برای من به عنوان بازیگر مهم است که مخاطب داشته باشیم ولی نباید درگیر فروش بشوممن به عنوان بازیگر باید درگیر این باشم که چند صندلی خالی مانده و فروش داشته ایم یا نه. درست که برای من به عنوان بازیگر مهم است که مخاطب داشته باشیم ولی نباید درگیر فروش بشوم. در این شرایط خیلی سخت است که درگیر این روند معیوب نشویم و خود را حفظ کنیم.
* یعنی با وجود اینکه درباره یک روند معیوب صحبت می کنیم که وجود دارد و نباید درگیر آن شد ولی در عمل ناگزیر به تن دادن به آن هستیم؟
حسین پور: بله، ناچار به این کار می شویم. خیلی ساده و شفاف درباره اینکه چه شد نمایش «سرآشپز پیشنهاد می کند» به بازتولید اخیر رسید، توضیح می دهم. اول از همه معتقدم که هر نمایش خوبی که حرفی برای جامعه دارد و حاوی اندیشه و سرگرم کنندگی هست باید اجرا شود. اینکه یک نمایش با ۳۰ اجرا باید خداحافظی کند، برایم قابل درک نیست. اینکه بازتولید برای تولیدکننده و مصرف کننده جذاب باشد، درست است.
از اجرای عموم تا اجرای جشنواره تئاتر فجر، ۲ بازیگر ما تصمیم گرفتند که در موقعیت های بهتری قرار بگیرند و این نمایش دیگر برایشان آنقدر موقعیت مناسبی نداشت. ما با رفتن این ۲ بازیگر لطمه خوردیم و در عین حال نمی خواستیم که از اجرای در جشنواره تئاتر فجر انصراف دهیم. شهرام قائدی و رامین ناصرنصیر واقعا به من لطف کردند و در مدت زمان کم به گروه برای اجرا پیوستند فقط برای اجرا در جشنواره تئاتر فجر و احترام به دبیرخانه ای که پول ما را هم نمی دهد و آنقدر برای ما ارزش قائل نبود که قرارداد یا تفاهمنامه بنویسد.
شهرام قائدی و رامین ناصرنصیر انصافا با وجود اینکه بازیگران حرفه ای هستند خیلی ریسک کردند که پذیرفتند در این کار حضور پیدا کنند زیرا برای اجرا در جشنواره مدت زمانی کمی در اختیار داشتیم. بازیگرانی که تازه به کار پیوستند مایل بودند که این تجربه فقط به اجرای جشنواره تئاتر فجر ختم نشود و در اجرای عمومی ادامه پیدا کند از این رو من وظیفه خود می دانستم که برای اجرای عمومی «سرآشپز پیشنهاد می کند» تلاش کنم.
در بهمن سال ۹۶ وقتی به سالن های دولتی تئاتر مراجعه کردم به من گفته شد که در سیاست های سالن های دولتی تئاتر اجرای بازتولید آثار نمایشی وجود ندارد و حتی در تماشاخانه ایرانشهر هم به من اعلام شد که سیاست اجرای بازتولید آثار را ندارند اما می بینیم که هم در تئاتر شهر، هم در تماشاخانه ایرانشهر و هم در سالن های دیگر بازتولید آثار نمایشی به صحنه می روند.
سالن های خصوصی تئاتر هم که شرایط و زمان مناسب را برای اجرا فراهم نکردند. سالنی خصوصی با ما راه آمد ولی اعلام کرد که ۱۰۰ میلیون تومان باید پول پیش بدهم تا قرارداد ببنیدم، از این رو به سراغ تهیه کننده ای رفتم که انسان شریفی است و اولین تجربه خود در عرصه تئاتر را سپری می کند. تهیه کننده کار بعد از برگزاری جلساتی با مدیران سالن های خصوصی به من گفت که شرایط این سالن ها خوب و مناسب نیست؛ زیرا علاوه بر مبلغ ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان که بابت اجاره هر نوبت اجرا از ما می گیرند باید ۳۰ درصد فروش نمایش را هم به آنها پرداخت کنیم. جدا از همه این ها پول را قبل از شروع اجرا از ما می خواهند.
بعد از این اتفاقات تهیه کننده ما اعلام کرد که تالار ایوان شمس شرایط بهتری دارد و برای اجرا در این سالن اقدام کنیم. با تغییراتی که در شهرداری تهران رخ داد، هیچ کدام از قول هایی که مدیران قبلی شهرداری در قبال اجرای این نمایش داده بودند عملی نشد زیرا در همه مراکز، نهادها و سازمان های ما با تغییر مدیران، قول ها و برنامه های گذشته فراموش می شوند.
خوشبختانه مخاطبانی که به تماشای نمایش «سرآشپز پیشنهاد می کند» در تالار ایوان شمس نشستند، راضی از سالن خارج شدند ولی با همه این ها هزینه های ما تأمین نمی شود. ما پول وزارت ارشاد و شهرداری را نخواستیم، آیا ارشاد و شهرداری نمی توانند فضاهای تبلیغاتی رایگان در اختیار گروه های تئاتری بگذارند تا اسپانسر خصوصی برای این فضاها گرفته شود؟ متأسفانه این کار را هم انجام نمی دهند. ما برای تبلیغات حدود ۶۰ میلیون تومان هزینه کرده ایم. با تغییر شهردار تهران، مدیر سازمان زیباسازی هم تغییر کرده است و الان برای اختصاص بیلبورد پول نقد می خواهد و آن هم باید پیش پرداخت شود.
حال اینکه برخی از این بیلبوردها در مکان های مناسبی نیستند.
* بهتر نبود در یک زمان دیگری بازتولید «سرآشپز پیشنهاد می کند» را اجرا می کردید؟ وقتی می بینید که شرایط فراهم نیست به ویژه سالن مناسب اجرای تئاتر را در اختیار ندارید آیا بهتر نیست که اجرای اثر را به زمان دیگری موکول کنید که بازتولید اثر هم آسیب نبیند؟
حسین پور: قول و قرار اصلی من با شهرام قائدی و رامین ناصرنصیر گذاشته شد و بعد با مهدی فریضه و آرش فلاحت پیشه. آن ها انگیزه دوباره اجرا رفتن ما بودند و این زمان را برای اجرا با هم هماهنگ کرده بودیم و من وظیفه داشتم که به این تعهد کلامی ام عمل کنم. ضمن اینکه در زمان های دیگر فریضه و فلاحت پیشه هم درگیر پروژه های دیگر می شوند. در عین حال ما هم باید پیشنهادات تهیه کننده وقتی که شرایط مالی مان را فراهم می کند، بپذیریم.
البته این را هم بگویم بازتولید اخیر نمایش «سرآشپز پیشنهاد می کند» که درباره آن صحبت می کنیم، با بیش از حدود ۲۰۰ میلیون تومان فروش سالن را ترک خواهد کرد ولی آنقدر که هزینه ها بالا است، باز هم به رقمی که راضی کننده باشد، نمی رسد.
واقعا وزارت ارشاد و خانه تئاتر خجالت نمی کشد شرایطی را پیش آورده اند که هنرمندان تئاتر در هر گرایشی به دلیل نشناختن حقوق خود، با هم درگیر باشند و از یکدیگر شکایت کنند. واقعا این در شأن تئاتر است؟ چرا ما نباید فرمول مشخصی داشته باشیم که هنرمندان تئاتر با هر گرایشی، بسته به سابقه و عملکرد خود میزان دستمزدشان را بدانند؟واقعا وزارت ارشاد و خانه تئاتر خجالت نمی کشد شرایطی را پیش آورده اند که هنرمندان تئاتر در هر گرایشی به دلیل نشناختن حقوق خود، با هم درگیر باشند و از یکدیگر شکایت کنند. واقعا این در شأن تئاتر است؟ چرا ما نباید فرمول مشخصی داشته باشیم که هنرمندان تئاتر با هر گرایشی، بسته به سابقه و عملکرد خود میزان دستمزدشان را بدانند؟ آیا نباید فرمول مشخص تعیین قیمت برای سالن های با ظرفیت های مختلف و تعداد اجراهای یک اثر نمایشی وجود داشته باشد؟ هر روز شاهد شکایت هنرمندان از یکدیگر هستیم.
نمونه بارز این اتفاق در همین نمایش «سرآشپز پیشنهاد می کند» رخ داده است. نویسنده این نمایشنامه تنها همین یک اثر را نوشته که به اجرای رسمی اداره کل هنرهای نمایشی درآمده است و به صورت حرفه ای در تئاتر فعالیت ندارد. همین نویسنده در زمان گرفتن مجوز، از ما ۱۰ میلیون تومان خواست و این در حالی است که باید این اثر توسط محمد امیر یاراحمدی بازنویسی می شد. صحبت من این است که باید فرمولی برای تعیین قیمت و دستمزد هنرمندان تئاتر وجود داشته باشد. وقتی فرمولی وجود داشته باشد دیگر کسی حق ندارد فعالیتی خارج از آن داشته باشد.
حتی وجود چنین فرمولی باعث می شود که وقتی هنرمندان سینما قصد ورود به تئاتر را دارند تابع آن باشند و در قاعده تئاتر فعالیت کنند و دستمزد بگیرند.
متأسفانه مدیران و مسئولان هیچ وقت به این نکات توجه نمی کنند و خواندن این گفتگوها و نقدها هم هیچ اثری روی آن ها نمی گذارد.
فلاحت پیشه: بازتولید آثار نمایشی باید وجود داشته باشد ولی برخی مواقع مجبور می شویم تن به شرایط نامطلوب بدهیم. در عین حال تلاش می کنیم در هر کاری اصالت تئاتر را حفظ کنیم و کارمان سطحی نباشد. ما در همین شرایط نامناسب سعی می کنیم تا چند ماه تمرین کنیم و به نتیجه ای مطلوب برسیم.
* شما تا این لحظه خود را حفظ کرده اید ولی آیا از این پس هم می توانید به همین شکل ادامه دهید یا باید تفکر خود را تغییر دهید و به سمت جریانی که تئاتر ایران را با خود می برد، بروید؟ البته این را هم نباید نادیده گرفت که اگر کار خوب تولید شود و در زمان و مکان مناسب به صحنه برود، قطعا مخاطب خواهد داشت ولی به صورت کلی این پرسش ها را مطرح کردم که تا چه حد می توانید در مقابل جریان گیشه محوری، مقاومت کنید؟
فلاحت پیشه: به هر حال یک روزی این جریان گیشه محوری تئاتر هم تمام می شود زیرا به مانند یک موج است. روزی ساز و کار تئاتر به دست صاحبان اصلی اش باز می گردد. برخی سالن های خصوصی که مناسبات دیگری را مدنظر قرار می دهند کم کم کنار می روند. البته از درون هم برخی از هنرمندان تئاتر باید از یکدیگر حمایت لازم را داشته باشند.
اگر نیروهای مختصص تئاتر کنار بروند باعث بدتر شدن اوضاع تئاتر می شود. باید شرایطی را بسازیم که این مناسبات را بیشتر به نفع خودمان تغییر دهیم.
حسین پور: من دلیل سکوت هنرمندان بابت مشکلات شان و دلیل سکوت مدیران بابت مشکلات شان را نمی فهمم. اولین راه مقابله با مشکلات این است که ما اعتراض کنیم و با یکدیگر به گفتگو بنشینیم، گفتگوهایی مسالمت آمیز. بیاییم خواهش کنیم که سازمان ها و ارگان ها به آن سطح از شعور برسند که هم می توانند سطح خود را بالا ببرند و هم سطح فرهنگی جامعه و ایمنی زندگی هنرمندان را، با تعاملات و تفاهم نامه هایی ساده. خیلی راحت ما می توانیم بخش خصوصی را توسعه دهیم و بخش دولتی هم ارائه خدمات مناسب داشته باشد؛ این ها طی یک برنامه ۲ تا ۵ ساله شدنی است.
نیاز به توجه، حمایت و تلاش مدیران و مسئولانی دارد که بخواهند این نیاز را رفع کنند. اینکه مدیران و مسئولان بدانند که این نیازها وجود دارد ولی نخواهد برطرف شان کنند، خیانت است.
ما تا امروز تلاش خود را کرده ایم که اصولی در تئاتر فعالیت کنیم ولی ای کاش برخی افراد نیز به خود تکانی بدهند و برای رفع این نیازها بکوشند. قطعا نسل های بعد از ما با این بی نظمی ها و دردهایی که به دلیل کمبود کاربلدی مسئولان ما است، کنار نمی آیند و قطعا چالش های بزرگی ایجاد خواهد شد.
فلاحت پیشه: وقتی تاریخ تئاتر ایران را مرور می کنیم شاهد جریان سازی آثاری بوده ایم که گیشه و تعداد مخاطب برای شان مهم نبوده است. سطح سلیقه مخاطب هم تغییر کرده و در برخی موارد سطحی شده است. در شبی از اجرای «سرآشپز پیشنهاد می کند» تعدادی مخاطب داشتیم که بعد از ۱۵ دقیقه سالن را ترک کردند و وقتی عوامل نمایش درباره دلیل این امر از آن ها پرسیده بودند پاسخ شان این بود که شما چرا نوشته اید نمایش کمدی موزیکال و هیچ موزیکی در نمایش وجود ندارد. این امر نشان می دهد که سطح سلیقه مخاطب ما چگونه شکل گرفته است. تعاریف اشتباهی که به مخاطب داده می شود باعث شکل گیری این نوع نگاه و سلیقه شده است.
حسین پور: دوستی در شورای نظارت به ما گفت که واژه کمدی موزیکال را از پوستر و نام نمایش حذف کنیم تا مجوز اجرا را به ما بدهد. وقتی دلیل را پرسیدم گفت اینکه یک کیبورد روی صحنه بگذارید و موسیقی اجرا کنید دلیل کمدی موزیکال بودن نیست. وقتی فیلم نمایش را برای آن دوست بردم و دید که نمایش «سرآشپز پیشنهاد می کند» به نوعی یک اوپرت هست، عذرخواهی کرد و گفت تصورم بر این بود که می خواهید تئاتر آزاد اجرا کنید. این نگاه وقتی در دست اندرکاران دولتی تئاتر وجود دارد نشان می دهد که روی شناخت مخاطب از تئاتر نیز کار نشده است.
فلاحت پیشه: طی این سال ها وقتی کار با کیفیتی انجام داده ایم که تأثیرگذار بوده است، روی مخاطب و سلیقه و نگاه او نیز تأثیر گذاشته است، از این رو دلیلی ندارد که به سمت گیشه حرکت کنیم.
* در پایان اگر مایل هستید به این نکته هم اشاره کنیم که تئاتر ما طی سال های گذشته فقط به یک روش تکراری از بخش تبلیغات استفاده کرده و هیچ تغییر و تحولی در این خصوص اتفاق نیفتاده است. از این رو با ساده ترین تبلیغات در فضای مجازی، کارهایی که چهره های خاص دارند موفق می شوند ولی باقی تئاترها به دلیل استفاده از همان روش های تکراری و سنتی، نمی توانند به درستی خود را به مخاطب معرفی کنند.
حسین پور: متأسفانه این امر به دلیل وجود نداشتن خرد لازم برای تبلیغات در تئاتر است. افراد آموزش دیده در این زمینه نداریم و کسی به این موضوع فکر نکرده که هنرمندان در کنار داشتن مهارت در زمینه تخصصی خود باید در زمینه تبلیغ و معرفی اثر خود به مخاطب نیز مهارت داشته باشند، به همین خاطر شاهد تقلید در تبلیغات تئاترها هستیم و همه مدام از هم کپی می کنند. متأسفانه گروه هایی هم که در این زمینه صاحب مهارت هستند، این مهارت ها را در اختیار دیگر گروه ها برای رشد در این مسیر، قرار نمی دهند.
افرادی هم بدون داشتن تخصص و مهارت در تبلیغات تئاتر تنها به دلیل حضور در چند اثر که خود آثار قابلیت های فروش بالا را داشتند، تبدیل به چهره های تبلیغات تئاتری شده اند که متأسفانه این افراد نمی توانند عملکرد مناسبی در زمینه تبلیغات تئاتری داشته باشند از این رو آثار نمایشی متعدد آسیب های زیادی می بینند. آنقدر این افراد اشتباه عمل کرده اند که دیگر نگاه هنرمندان به تبلیغات هم منفی شده است.
همه این ها به دلیل نداشتن نگاه و فهم درست هنرمندان از تبلیغات تئاتر و همچنین حضور افرادی که تخصص لازم در این زمینه نداشتند و نگاه هنرمندان را تخریب کرده اند، به وجود آمده است.
فلاحت پیشه: به نظر من برای تبلیغ تئاتر نیاز به همکاری اصناف مختلف وجود دارد که با توجه به ویژگی ها و موضوعات آثار تئاتری، در خصوص تبلیغ آثار فعالیت و اقدام شود.
نظر شما