اين عنصر همواره به اين جهت قابل اعتنا بوده است كه دوبلورهايي با صداهاي بسيار زيبا و توانمندي هاي بياني بالا در آن فعاليت داشته اند و به خاطر حضور گوينده هايي كه از استعدادهاي بالفعل فراواني برخوردار بوده اند، اين عرصه هيچگاه در معرض سكون يا نابودي مطلق قرار نگرفته است. اما تيپ سازي يا به عبارتي تلفظ حروف و كلمات به شكلي خاص، ابتدا به عنوان شاخصه برخي شخصيت هاي سينمايي يا تلويزيوني مورد استفاده قرار گرفت و به تدريج اين مساله در مورد تقليد لهجه ها نيز گسترش يافت.
مجموعه « روشن تر از خاموشي» به كارگرداني حسن فتحي نخستين اثري است كه طي 20 سال گذشته در اين حجم گسترده، از لهجه هاي مختلف استفاده كرده، اما متاسفانه حاصل كار آن طور كه انتظار مي رفت از آب در نيامده است.
با توجه به پخش چندين قسمت از اين اثر و نگاهي به شرايط حاكم بر دوبله ايران مي توان چند نكته مهم و در عين حال بديهي را در اين باره يادآور شد كه توجه عوامل سازنده كار به آنها، مي توانست مجموعه را از نظر دوبله هم شاخص كند.
نخست اينكه، لازم است كارگردان مجموعه، مدير دوبلاژ را مشاور خود بداند و او را كارگردان دوم اثر تلقي كند. زيرا در يك اثر تلويزيوني يا سينمايي صدا و تصوير دو عنصر مهم و حياتي براي تاثير در كيفيت اثر به شمار مي روند كه خلل در هر كدام ديگري را تحت الشعاع قرار مي دهد. اين موضوع در مورد دوبله اهميتي دو چندان مي يابد. زيرا بدون شك موفقيت فيلم هاي كلاسيك تاريخ سينما در به دست آوردن اقبال عمومي در ايران و تبديل شدن آنها به خاطره مشترك علاقمندان به سينما، مديون دوبله بسيار حرفه اي و بي نقص اين آثار بوده است. از همين رو در مورد صداگذاري اين سريال، لازم بود كه در وهله نخست مدير دوبلاژ شرايط را براي كارگردان به خوبي تشريح مي كرد و ميزان امكانات موجود را به وي متذكرمي شد.
دوم اينكه، دوبله كاري بسيار تخصصي و دشوار است كه ضمن داشتن استعداد و توانايي ذاتي و خدادادي نيازمند تجربه است. اما از طرف ديگر، اين مطلب هم بديهي است كه فقط افرادي مي توانند لهجه يا گويشي را به خوبي ادا كنند كه از اهالي همان شهر يا منطقه باشند. بنابراين لازم است مدير دوبلاژ لزوما" به سراغ گوينده هايي برود كه با اين لهجه ها آشنايي دارند. در اين مورد استفاده از گويندگان شهرستاني كه هم در كار دوبله و صداگذاري صاحب تجربه هستند و هم لهجه مورد نظر اثر را به صورت طبيعي دارند، مي تواند بسيار كارساز باشد. زيرا تقليد هر اندازه هم كه دقيق و هنرمندانه باشد، با اشتباه همراه خواهد بود.
سوم اينكه، بخش عمده اي از حس بازيگر به وسيله صدا منتقل مي شود. دوبلور حرفه اي كه مي خواهد لهجه اي را تقليد كند، هر اندازه هم كه بر صداي خود تسلط داشته باشد، بدون شك هنگام اداي يك لهجه نا آشنا بسياري از ويژگي هاي فني بيان را از دست مي دهد. زيرا بيشتر انرژي او صرف اشتباه نكردن مي شود كه اين مساله بر تمركز، رواني كلام و ارايه پيچيدگي هاي خاص بياني به عنوان بخشي از خصوصيات يك دوبله حرفه اي، تاثير منفي مي گذارد و دوبلور را با مشكل مواجه خواهد ساخت.
اما يك نكته بسيار مهم را هم بايد در نظر داشت كه « فقط ديكته ننوشته است كه غلط ندارد» و هر كاري در گام و تجربه اول با كاستي هايي مواجه است، اما نكته اي كه در اين بين نبايد از نظر مسوولين دور بماند، رفع مشكلات نيروي انساني و فني دوبله است تا كشور ما در اين عرصه دوباره جايگاه واقعي خود را به دست بياورد.
خبرگزاري " مهر : دوبله ايران از ديرباز به عنوان يكي از شاخص ترين بخش هاي موفق صنعت سينما در كشور ما به شمار مي رود كه توانسته جايگاه ويژه اي در جهان بيابد.
کد خبر 43758
نظر شما