۱۶ بهمن ۱۳۸۵، ۱۳:۳۴

امام خمینی (ره) ثمره طیبه قیام عاشورا

امام خمینی (ره) ثمره طیبه قیام عاشورا

خبرگزاری مهر - گروه سیاسی : عاشورا سمبل تجلی و تبلور ارزشهای ناب اسلامی در تمام ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن است که نقش مهمی در گسترش فرهنگ اسلامی در جامعه شیعه داشته است؛ از همین رو امام خمینی (ره) درباره مهمترین عامل موفقیت و پیروزی انقلاب اسلامی ایران می‏فرماید: «اگر قیام حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه نبود، امروز هم ما نمی‏توانستیم پیروز شویم».

 امام‏خمینی که فرهنگ عاشورا را گنجینه عظیم سیاسی دینی و پشتوانه فرهنگ غنی و انسان ساز اسلام می‏دانست، با بهره‏گیری از آموزه‏های عاشورایی، حماسه حسینی را اساس قیام و مبارزه خویش قرار داده و به احیای دین پرداخت. در طول تاریخ شیعه و پس از غیبت کبری، بسیاری از عالمان دینی و متعهد، با قیام ومبارزه، احیای دین اسلام را وجهه همت خویش قرار دادند که موفق‏ترین و شگفت‏انگیزترین آن‏ها، انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام‏خمینی است.

یکی از مهم‏ترین و فراگیرترین محورهای وحدت که کلیه اقشار مردم را تحت یک پرچم به حرکت خود جوش‏ دینی و مردمی وا می‏داشت، ایام محرم و عاشورای حسینی بود

امام با شناخت دقیق از سیاستهای استکبار جهانی در تحمیل و حمایت رژیم پهلوی در ایران و درک مشابهتهای فراوان این رژیم باحاکمان اموی و با الهام از فرهنگ احیاگر عاشورا و بهره‏ گیری از دو عنصر تحرک‏آفرین دینی، یعنی «امر به معروف و نهی از منکر» و «تکلیف الهی» که شالوده و اساس شکل‏گیری حماسه عاشورای حسینی را پایه‏ریزی کردند؛ رژیم دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را فرو ریخت و مکتب انسان‏ساز اسلام را حیات مجدّد بخشید وغبار تحریف و بدعت را از چهره دین زدود. از مهمترین دلایل موفقیت امام در پیروزی انقلاب و تشکیل حکومت جمهوری اسلامی، احیای نگرش سیاسی ایشان به آموزه‏های دینی و آمیختگی دین با سیاست بود.

درباره سیاست و تعریف آن، دیدگاه‏های متفاوتی ارائه شده است، برخی ازمتفکران مغرب زمین، سیاست را معادل با «علم قدرت» ، «علم به زیر سلطه درآوردن»، یا «علم به اطاعت وا داشتن» می‏دانند. هارولد.ژ.لاسکی موضوع سیاست را بررسی نهادهای رسمی کشور و دولت می‏داند. مک آیور، سیاست را به معنی حکومت می‏داند، موریس دو ورژه، استاد علم سیاست دانشگاه پاریس در این باره می‏گوید: سیاست وسیله‏ای است برای تأمین نوعی نظم اجتماعی. متفکران و اندیشمندان اسلامی هم تعریف‏های مختلفی در مفهوم سیاست ارائه کرده اند؛ فارابی، رابطه فرماندهی وفرمان‏بری و خدمات حکومت را سیاست می‏داند. غزالی،سیاست را به معنای اصلاح جامعه و مردم برای نجات دنیا و آخرت آنان بیان می‏کند. ابن خلدون، جامعه شناس معروف اسلامی، سیاست را معادل با قدرتِ حکومت کردن می‏داند.


بخش عظیم نگرش احیاگرانه امام ‏خمینی به نهضت عاشورای حسینی در سیره سیاسی ایشان و در قیام و مبارزه علیه ظلم و تشکل‏ بخشی به جامعه شیعه تبلور می‏یابد

امام‏خمینی در تعریف سیاست می‏فرماید: «سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگیرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگیرد و این‏ها را هدایت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان هست، صلاح ملت است و صلاح افراد است». امام در ادامه مطلب، مجریان صالح و شایسته این «سیاست» را معرفی می‏نماید: «این مختص به انبیاست، دیگران این سیاست را نمی‏توانند اداره کنند، این مختص به انبیا و اولیاست و به تبع آن‏ها به علمای بیدار اسلام.» اما از مهمترین موضوعات قابل بحث در سیاست اسلامی، پیوند دین و سیاست است که یکی از مباحث مهم در حوزه اندیشه سیاسی اجتماعی امروز دنیا نیز، به شمار می‏رود.سکولاریسم با انکار هرگونه پیوند میان این دو مقوله، تداخل یکی از آن دو را در امور دیگری موجب ناکارآمدی طرف مقابل می‏دانند و به جدایی کامل و پرهیز از تداخل دین و سیاست برای حفظ حرمت هر یک توصیه می‏نمایند.

نقطه مقابل این تفکر، نظریه رابطه میان دین و سیاست است، اما در نوع رابطه و قلمرو تداخل دین و سیاست در میان برخی از اندیشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد. در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) رابطه میان دین و سیاست نفی شده و آمیختگی کامل دین و سیاست مورد توجه قرار گرفته است. بنیانگذار بزرگ انقلاب، ضمن نقد نظریه تفکیک، معتقد بود که دین و سیاست از یکدیگر منفک و مجزا نیستند تا با استدلال یا بررسی نوع رابطه به چگونگی پیوند یا تعامل بین این دوپرداخته شود.

 ایشان دراین‏ باره ‏می‏فرماید: « دیانت اسلام یک دیانت عادی تنها نیست و فقط وظیفه عبد و خدای تبارک و تعالی، وظیفه روحانی تنها نیست، و همین طور یک مذهب و دیانت سیاسی تنها نیست؛ عبادی وسیاسی است ، سیاستش در عبادت مدغم است و عبادتش در سیاست مُدغَم، یعنی همان جنبه عبادی یک جنبه سیاسی دارد» .امام در تحریرالوسیله نیز، در مسائل خطبه‏های نماز جمعه چنین می‏نویسد: «اسلام دین سیاست است با همه شؤون سیاست، و این معنا برای کسی که کمترین دقتی در احکام حکومتی و سیاسی اجتماعی و اقتصادی اسلام بکند به خوبی و روشنی ظاهر می‏گردد، پس کسی که خیال می‏کند دین اسلام جدای از سیاست است، هم نسبت به معارف اسلام جاهل است و هم سیاست را نمی‏داند».

در اندیشه و نگرش سیاسی امام، حکومت اسلامی برابر با تمام مفهوم سیاست است
در اندیشه امام،«دین» خاستگاه و منشأ نظام سیاسی اسلام است و کلیه برنامه‏ها و مباحث سیاسی اسلام بر مبنای قوانین و احکام دینی پایه ریزی شده است. رهبر فقید انقلاب اسلامی ، دلیل توسعه ‏یافتن و فراگیر شدن حکومت اسلامی درنیمه اول قرن ظهور اسلام را آمیختگی دین و سیاست می‏داند و می‏فرماید: «رسول الله(ص) پایه سیاست را در دیانت گذاشته است». با توجه به آن چه که بیان گردید روشن شد که در اندیشه سیاسی امام، آموزه‏های دینی دارای صبغه سیاسی هستند، از این رو یکی از ابعاد احیاگری امام(ره) احیای روح سیاسی نهضت عاشورای حسینی با توجه به اهداف آن در میان اندیشمندان و شیعیان جهان است که اثرات بسیاری را در پیشبرد نهضت اسلامی به دنبال داشت و اهمیت این موضوع با توجه به اینکه بعد احیاگر قیام عاشورا به عنوان یک نمونه و راهکار عملی در طول تاریخ تحولات جامعه مسلمانان به فراموشی سپرده شده بود، دوچندان می شود.

در فضای فرهنگی قبل از انقلاب و قیام امام ، دیدگاه‏ها نسبت به نهضت عاشورا توجه بیشتر به اجر و پاداش معنوی عزاداری امام حسین(ع) بدون درک صحیح از فلسفه سیاسی قیام امام حسین(ع) بود. دکتر علی شریعتی می گوید: ما داستان کربلا را از روز تاسوعا می دانیم و عصر عاشورا ختمش می کنیم بعد دیگر نمی دانیم چه شد! همین طور هستیم تا اربعین (آنجا شله ای می دهیم بعد قضیه دیگر بایگانی) و بعد سال دیگر باز همین طور و سال دیگر و سال دیگر باز همین طور. داستان کربلا، نه از آغاز تاسوعا- و یا محرم – شروع می شود، و نه به عصر عاشورا یا اربعین ختم می شود. این است که از دو طرف قیچیش کردیم، و آن را از معنی انداختیم مثل قلبی که از داخل بدن در بیاوریم، دیگر قلب نیست. باید قلب را در سینه و اندام بزرگ بشری و در تسلسل عظیم یکدست تاریخ انسان بگذاریمش، آنوقت تپش پیدا می کند و آن وقت خون حسین، خون می شود. یکی از نویسندگان درباره وضعیت سیاسی فرهنگی عزاداری شیعیان قبل از انقلاب می‏نویسد: «افسوس که شیعه بیشتر بر مصائب عاشورا گریست و کمتر در مسائل عاشورا اندیشید، شیعه عاشورا را نگه داشت لیکن درست نشناساند، آفرین بر او که نگاه داشت و دریغا از او که ‏نشناساند.»

در میان برخی متفکران و صاحبان اندیشه و قلم هم، بیشتر به مباحثی پرداخته می‏شد که به بروز اختلاف در میان پیروان حقیقی ولایت می‏انجامید و دستمایه‏ای برای بهره‏گیری دستگاه‏های امنیتی رژیم در ایجاد تنش و کشمکش میان سخنرانان مذهبی در ایام محرم و جوانان متدین می‏گردید تا اندیشمندان از تبیین فلسفه اصلی قیام عاشورا غفلت نمایند و در نتیجه عملاً فرصت‏های مناسب ایام عزاداری به جنجال‏های بیهوده صرف می‏شد.

امام: امام حسین آمده بود و حکومت را هم می ‏خواست بگیرد  و آن‏هایی که خیال می‏کنند که حضرت سیدالشهداء(ع) برای حکومت نیامده بود اشتباه می کنند

نگرش امام به حادثه عظیم عاشورا به عنوان یک ضایعه تاریخی نبود، بلکه ایشان در یک افق برتر قیام امام حسین(ع) را یک حرکت هدفمند و برنامه‏ریزی شده در جهت احیای اسلام می‏دانست و می‏فرمود: «او [امام حسین(ع)] می‏دانست که چه می‏کند و کجا می‏رود و هدفش چیست؟»، «امام حسین(ع) با فداکاری بی‏نظیر و نهضت الهی خود واقعه بزرگی را به وجود آورد که کاخ ستمگران را فرو ریخت و مکتب اسلام را نجات بخشید.»

امام خمینی (ره) ، فرهنگ عاشورا را گنجینه عظیم سیاسی دینی و پشتوانه فرهنگ غنی وانسان‏ سازتشیع می‏دانست و با بهره‏گیری از آموزه‏های عاشورایی به احیای دین پرداخت ‏وحماسه حسینی را اساس قیام و مبارزه و تحول و بیداری قرار داد. نگرش امام ‏به ‏سیاست ونفس اندیشه سیاسی ایشان باعث شد تا نوع نگاه به مفهوم وکارکرد سیاست ‏در میان مردم مسلمان و حتی اندیشمندان اسلامی تغییر کند و شعائر دینی ومذهبی‏ را آمیزه‏ای از دین و سیاست بدانند. امام با تفسیری جدید از مؤلفه‏های فرهنگ عاشورا، غبار بدعت و تحریف را از فرهنگ شیعه زدود و به برخی از نظریه‏های ناصواب خط بطلان کشید.

«گریه» در مراسم عاشورا و عزاداری امام حسین در نظر بعضی از اندیشمندان نشانه ‏دلسوزی و ترحم بر حادثه عاشورا قلمداد می‏شد و برخی آن را باعث عجز وضعف ‏روحی می‏دانستند اما امام با تفسیر حدیث «تباکی»، تأثیرات سیاسی گریه در
جامعه را تبیین کرده و ملت ایران را ملت «گریه سیاسی»  می‏نامد که این گریه نهال ایمان وجهاد را در قلوب مردم شکوفا می‏سازد و یک ملت حماسه ‏ساز پدید می‏آورد.

ایشان دراین ‏باره می‏فرماید: «مسأله تباکی نیست، مسأله سیاسی است.»، «مجلس عزا، نه برای این است که گریه بکنند برای سیدالشهداء و اجر ببرند، البته برای این هم هست، بلکه مهم آن جنبه سیاسی است که ائمه ما در صدر اسلام نقشه‏اش را کشیده‏اند که تا آخر باشد» . ترسیم گر فرزانه انقلاب ، حدیث «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را استمرار نهضت حسینی درگستره تاریخ تشیع می‏دانست و آن را سرلوحه زندگی شیعیان معرفی می‏کرد که در هر زمان و مکانی باید حسینیان به مصاف یزیدیان بروند. امام این حدیث را تصویرگر صحنه مقابله اسلام و کفر و رویارویی عدل وظلم می‏دانست  و بر این باور بود که باید روح حماسه همواره در جامعه شیعه زنده بماند.

استراتژی های تشکل بخشی به تشیع به عنوان یک حزب تمام

امام عاشورا را به یکی از نمادهای وحدت شیعه در جهان برای مبارزه با ظلم تبدیل ساخت که اقشار مختلف و احزاب سیاسی با هر گرایش و سلیقه‏ای بر اساس این محور به وفاق و همدلی برای پیروزی بر دشمن تلاش نمایند

بخش عظیم و مهم نگرش احیاگرانه امام ‏خمینی به نهضت عاشورای حسینی در سیره سیاسی ایشان و در قیام و مبارزه علیه ظلم و تشکل‏ بخشی به جامعه شیعه تبلور می‏یابد.امام نهضت خود را به پیروی از قیام خونین امام‏حسین(ع) و بر پایه تجربه تاریخی و عبرت‏آموزی از نقاط ضعف و قوت قیام‏های شیعیان در طول تاریخ،بویژه مبارزات عالمان شیعی در سده‏های اخیر استوار کرد و مسیر مبارزه و اهداف و آینده انقلاب اسلامی را مشخص نمود.  سیره عملی ایشان قبل از قیام و پس از آن مبیّن این حقیقت است که امام بر پایه فرهنگ انسان ‏ساز وعزت ‏آفرین عاشورا، استراتژی هایی را بستر تشکل‏بخشی به شیعه قرار داده است که به شاخص ترین آن‏ها اشاره می‏شود.

1. تربیت شاگردان: حوزه درس امام به گونه ‏ای بود که یک طلبه واقعی تربیت می‏کرد و صرفا یک سلسله مباحث خشک علمی نبود، بلکه شاگردانی تربیت می‏کرد که برای آینده اسلام فایده داشته باشند و هنگامی که به درس خارج فقه می‏پرداخت، زمینه ظهور انقلاب اسلامی را مهیا می‏کرد

2. درس ولایت فقیه و حکومت اسلامی: در دورانی که در حوزه‏های علمیه و میان اندیشمندان هیچ گونه بحث مستدل و جامعی درباره حکومت اسلامی ارائه نمی‏شد و اگر هم سخنی از حکومت اسلامی به میان می‏آمد بیشتر با معیارهای حکومت دمکراسی در غرب مطرح می شد امام در سال 48 در ایام تبعید، بحث مستدل و منظم حکومت اسلامی و ولایت فقیه را مطرح ساخت و با استشهاد به دلایل عقلی و نقلی، مشروعیت و کارآمدی حکومت اسلامی را به مجامع علمی و فرهنگی معرفی کرد، و از روحانیون درخواست نمود تا برای معرفی اسلام و حکومت اسلامی، نهضتی «عاشورایی» بر پا کنند.

چهار راهپیمایی عظیم و گسترده مردم در روزهای تاسوعا،عاشورا، اربعین و بیست و هشتم صفر سال 57 که سرنوشت انقلاب اسلامی را رقم زد، دستاورد بهره ‏برداری صحیح ازایام الله عزاداری و جهت دهی به حرکت‏های مردمی از سوی امام بود

امام با ترویج اندیشه ایجاد حکومت اسلامی در صدد برآمد تا حاکمیت دین و اجرای قوانین اسلامی در همه شؤون فردی و اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برقرار سازد. او بر این باور بود که تا اسلام حکومت نداشته باشد، نمی‏توان آن را از بدعت‏ها و تحریف‏ها حفظ نمود و این اقدام امام بیانگر برنامه‏ریزی و آینده‏نگری برای تشکل بخشیدن به دین و بویژه مذهب تشیع به عنوان یک حزب تمام است. در دوران فراگیری و شتاب انقلاب اسلامی، ایشان طی نامه‏ای به یکی از مراجع قم خواهان حمله به شخص شاه شده بود امّا پاسخ شنید که نمی‏دانیم بعد از رفتن شاه چه خواهد شد امام گفتند : «من فکرش را کرده‏ام».

در اندیشه و نگرش سیاسی امام حکومت اسلامی برابر با تمام مفهوم سیاست است. وی معتقد بود که امام حسین(ع) برای دستیابی به حکومت اسلامی قیام کرده است؛ ایشان در این باره ‏می‏فرماید: «... آمده بود حکومت را هم می ‏خواست بگیرد و این یک فخری است و آن‏هایی که خیال می‏کنند که حضرت سیدالشهداء(ع) برای حکومت نیامده، خیر؛ این‏ها برای حکومت آمدند.» درباره فرستادن مسلم بن عقیل به شهر کوفه نیز فرموده است: «او مسلم را فرستاد تا مردم را دعوت کند به بیعت تا حکومت اسلامی تشکیل بدهد» .

3. بهره‏برداری صحیح از مناسبت‏های اسلامی در جهت هدایت و به‏کارگیری مردم: سیره سیاسی امام در مبارزه با رژیم ستمشاهی و تشکیل حکومت هیچگاه بر مبنای فعالیت برای تشکیل یک حزب یا سازمان سیاسی خاصی نبود، بلکه ایشان همانند سیره انبیاء عظام برنامه اصلی خود را بر پایه آگاهی توده‏های میلیونی و مسلمان ایران بنا نهاد و با شناخت کامل از تأثیرات عمیق روحی و روانیِ مناسبت‏های اسلامی خصوصاً ایام عزاداری امام حسین (ع) در جان و افکار مردم به هدایت سیاسی آنان پرداخت. امام با نگرشی نو به ابعاد سیاسی عاشورا و با توجه به انرژی متراکم و اثر بخش اما فراموش شده توده مردم به جهت ‏دهی عزاداری‏های حسینی پرداخت؛ ایشان از آغاز نهضت به توانمندی‏های عظیم و کارساز مردم هدایت یافته معتقد بود و هنگامی که در سال‏های اول نهضت برخی از عالمانِ غافل از قدرت سیاسی کارآمد مردمِ آگاه و هدایت ‏یافته به امام می‏گفتند که ما بمب نداریم که بر سر شاه بزنیم، این فقیه دوراندیش و روشن‏ضمیر با توجه به قابلیت هدایت ‏یافتن مردم در پرتو زحمات و تلاش‏های روحانیت متعهد در ایام عزاداری و حضور در صحنه مبارزه سیاسی برای سرنگونی رژیم پهلوی فرمود: «ما نیرویی داریم که به مراتب از بمب کارسازتر است».

امام خمینی : «باید با قدرت به پیش برویم و با قدرت با همه کسانی که به ما می‏خواهند تجاوز و تعدی کنند مبارزه کنیم و زندگی آبرومند نداشتن و زیر بار [ظلم‏] بودن هزار مرتبه [بدتر] از این ‏که انسان بمیرد، مردن بر او شرف دارد»

امام همواره به بهره‏برداری صحیح از ابعاد سیاسی عاشورا در جهت تعمیق معارف دینی و سیاسی مردم همت می‏گماشت و می‏فرمود: «این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم برای سیدالشهدا، نه سیدالشهدا احتیاج به این گریه‏ها دارد و نه این گریه خودش فی نفسه یک کاری از آن می‏آید...جنبه سیاسی این مجالس بالاتر از همه جنبه‏های دیگری است که‏هست». به سخنرانان و خطیبان هم سفارش کرد: «اهل منبر ایدهم الله تعالی کوشش کنند در این‏که مردم را سوق بدهند به مسائل اسلامی و مسائل سیاسی اسلامی». نقش مساجد و حسینیه‏ها در احیای فرهنگ و ارزش‏های حماسی عاشورا بر هیچ کس پوشیده نیست. اجتماع مردم در این مراکز بهترین فرصتی بود که امام در جهت تحکیم مبانی اعتقادی و سیاسی مردم بهره‏برداری نمود و به گسترش انقلاب در جمیع اقشار ملت و شهرهای مختلف ایران انجامید. نکته مهم دیگری که در پرتو این بهره‏برداری تبلور یافت وحدت و وفاق ملی است. با توجه به اکثریت قریب به اتفاق شیعه مذهب بودن ملت ایران، امام برای به حرکت در آوردن مردم از مناسبت‏های دینی خصوصاً عاشورا در جهت وحدت و همدلی مردم استفاده می کرد.

امام به محور وحدت جامعه اهمیت فراوانی قائل بود و با سیری در اندیشه و آثار ایشان مطالب موضوع وحدت نسبت به سایر موضوعات از درصد بیشتری برخوردار است. ایشان با تأکید بر حدیث «یَداللهِ مع الجماعة»، وحدت و همدلی را زمینه‏ساز نزول عنایات و امدادهای الهی در حل مشکلات سیاسی اجتماعی ملت می‏دانست و همواره اقشار مختلف مردم را به محورهای وحدت توجه می‏داد.  یکی از مهم‏ترین و فراگیرترین محورهای وحدت که کلیه اقشار مردم را تحت یک پرچم به حرکت خود جوش‏ دینی و مردمی وا می‏داشت، ایام محرم و عاشورای حسینی بود.امام در این باره می‏فرماید: «... [مکتب اسلام‏] روزهایی را پیش آورده است که با خود این روزها و انگیزه این روزها تحکیم وحدت می‏شود، مثل عاشورا و اربعین».امام عاشورا را به یکی از نمادهای وحدت شیعه در جهان برای مبارزه با ظلم تبدیل ساخت که اقشار مختلف و احزاب سیاسی با هر گرایش و سلیقه‏ای بر اساس این محور به وفاق و همدلی برای پیروزی بر دشمن تلاش نمایند؛ ایشان به اثرات و نتایج مهم این وحدت در پیروزی انقلاب اسلامی اشاره می‏نماید: «تمام این وحدت کلمه‏ای که مبدأ پیروزی ما شد، برای خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالسِ ترویج و تبلیغ اسلام شد». نکته مهم دیگر،سازمان یافتن مردم در مراسم عزاداری‏ها برای مبارزه و منظم شدن برنامه‏ها بدون دخالت هیچ حزب سیاسی بود و این امر بنا به رهنمودهای امام توسط روحانیت که پرچمدار مبارزه و رهبران معنوی مردم و پیشتازان عرصه انقلاب بودند در شهرهای مختلف ایران صورت می‏گرفت. چهار راهپیمایی عظیم و گسترده مردم در روزهای تاسوعا،عاشورا، اربعین و بیست و هشتم صفر سال 57 که سرنوشت انقلاب اسلامی را رقم زد و تعجب سیاستمداران جهان را بر انگیخت و سردمداران استکبار جهانی را از ادامه حمایت‏های سیاسی رژیم پهلوی مأیوس ساخت، دستاورد بهره‏برداری صحیح و مناسب ازایام الله عزاداری و جهت دهی به حرکت‏های مردمی از سوی امام بود.

4.
مبارزه با ظلم:امام خمینی با تأسی به سیره امام حسین(ع) در مبارزه با رژیم ستمشاهی به استناد حدیث امام حسین(ع): «من رَأی‏ سلطاناً جائراً مستحلاً لحرام الله...» خطاب به ملت ایران فرمود: «[امام حسین‏] تصریح می‏کند که اگر کسی ببیند که حاکم جائری در بین مردم حکومت می‏کند، ظلم به مردم می‏کند باید مقابلش بایستد و جلوگیری کند هر قدر که می‏تواند».

بنیانگذار انقلاب اسلامی، تمام ابعاد نهضت امام حسین(ع) را یک حرکت کاملاً سیاسی می‏دانست و با احیای فرهنگ عاشورا و الگو ساختن معیارهای عاشورایی، یک ملت حماسه‏ساز پدید آورد

5. سازش ناپذیری در برابر ظلم:رهبر فرزانه انقلاب با مطرح ساختن شعار عاشورایی «هیهات منا الذلّة» هیچ گاه تلاش‏های سازش‏کارانه را بر نمی‏تابید و به پیروی از شعار امام حسین(ع) که فرمود: «انی لا اری الموت الا سعادة و لا الحیاة مع الظالمین الا برما»، به ملت ایران نیز سفارش می‏کرد که «باید با قدرت به پیش برویم و با قدرت با همه کسانی که به ما می‏خواهند تجاوز و تعدی کنند مبارزه کنیم و زندگی آبرومند نداشتن و زیر بار [ظلم‏] بودن هزار مرتبه [بدتر] از این ‏که انسان بمیرد، مردن بر او شرف دارد».

6. صبر در برابر مشکلات: امام با الهام از تحمل مصائب کربلا در فروردین سال 42 که هجوم مزدوران رژیم به مبارزان اسلامی آغاز شده بود فرمود: «... شما پیرو پیشوایانی هستید که در برابر مصائب و فجایع صبر و استقامت کردند که آن چه ما امروز می‏بینیم نسبت به آن چیزی نیست، پیشوایان بزرگوار ما، حوادثی چون روز عاشورا و شب یازدهم محرم را پشت سر گذاشته‏اند و در راه دین خدا یک چنان مصائبی را تحمل‏کرده‏اند.»

7. ایثار و فداکاری: امام با مطرح ساختن فداکاری‏های امام حسین میان نهضت عاشورا و انقلاب اسلامی و دفاع مقدس پیوند بر قرار می‏سازد: « در حالی که شهادت حضرت سیدالشهدا از همه خسارت‏ها بالاتر بود، ولی چون او می‏دانست که چه می‏کند و کجا می‏رود و هدفش چیست فداکاری کرد و شهید شد و ما هم باید روی آن‏فداکاری‏ها حساب کنیم که سیدالشهدا چه کرد و چه بساط ظلمی را به هم زد و ما هم چه‏ کرده‏ایم»، «... [محرم‏] به ما تعلیم می‏دهد که باید همان نحوی که مولای شما حسین بن علی سلام الله علیه فداکاری کرد و همه چیز خودش را در راه اسلام فدا کرد، شما هم که شیعیان او هستید، محبان او هستید باید اقتدا به او کنید و هر چه دارید بدهید.»

امام روح الله خمینی به اصل « ان الحیاه عقیده و جهاد » اعتقاد داشت و بر این باور بود که آنانکه رفتند کاری حسینی کردند و آنانکه ماندند باید کاری زینبی کنند و الا یزیدی اند

بنیانگذار انقلاب اسلامی، تمام ابعاد نهضت امام حسین(ع) را یک حرکت کاملاً سیاسی می‏دانست و با احیای فرهنگ عاشورا و الگو ساختن معیارهای عاشورایی، یک ملت حماسه‏ساز پدید آورد که با درس‏آموزی از مکتب امام حسین(ع) منشأ تحولات عظیمی در جهان اسلام گردید و معجزه قرن را پدید آورد. 
 

عاشورا سمبل تجلی و تبلور ارزش‏های ناب اسلامی در تمام ابعاد سیاسی، فرهنگی واجتماعی آن است که نقش مهمی در گسترش فرهنگ اسلامی در جامعه شیعه داشته است؛ از همین روی امام در باره مهم‏ترین عامل موفقیت و پیروزی انقلاب اسلامی می‏فرماید: «اگر قیام حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه نبود، امروز هم ما نمی‏توانستیم پیروز شویم.» ، زیرا از دیدگاه ایشان عوامل معنوی الهام گرفته از فرهنگ عاشورا در پیروزی نقش دارند: «افراد کم با بازوان قوی و قلب مطمئن و قلب متوجه به خدای تبارک و تعالی و عشق به شهادت و عشق به لقاءالله، این‏هاست که پیروزی می‏آورد پیروزی را شمشیر نمی‏آورد، پیروزی را خون می‏آورد.»

امام روح الله خمینی به اصل « ان الحیاه عقیده و جهاد » اعتقاد داشت و بر این باور بود که آنانکه رفتند کاری حسینی کردند و آنانکه ماندند باید کاری زینبی کنند و الا یزیدی اند.

و به راستی که امام خمینی (ره) ثمره طیبه و شایسته قیام امام حسین (ع) در عاشورای سال 61 هجری قمری است که پیام حقیقی امام حسین (ع) را به نیکوترین صورت ممکن تبیین نمود و ندای «هل من ناصر ینصرنی» سیدالشهدا را با تمام وجود خویش پاسخ مثبت گفت.
-------------------------

 محمد صادق زمانی

کد خبر 440025

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha