به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه واشنگتن پست با بیان این مطلب نوشت : تصور کنید که ارزیابیهای اطلاعاتی مشهور و دارای نقص و اشکال ( پیش از جنگ عراق) درباره برنامه های عراق در جهت توسعه سلاحهای غیرمتعارف صحیح بود. این امر چه تفاوتی را برای تلاش آمریکا درعراق ایجاد می کرد؟( در نتیجه)دولت بوش مشکلات کمتری در دفاع از تصمیم خود برای ورود به جنگ داشت.
" پل پیلار" (Paul R. Pillar) افسر سابق اطلاعات ملی آمریکا در امور خاورمیانه و جنوب آسیا و نویسنده این تحلیل خاطر نشان می کند : اختلافات قومی عراق و فرهنگ سیاسی غیرقابل تحمل ، این کشور را وارد جنگ داخلی کرده است. عراق به آخرین و بزرگترین جهاد تبدیل شده که در حال جذب نیروهای تازه برای القاعده و تقویت جنبش اسلامی در جهان است و آمریکا در حال تحمل همان خونریزیها و همچنین آسیب وارده به موضع و رابطه جهانی خود است.
در ادامه این تحلیل با توجه به ارزیابی ناقص دستگاه اطلاعاتی آمریکا در زمان پیش از حمله به عراق آمده است : این تجربه فکری تاکیدی بر این مسئله است که چطور مشکلات دررابطه با فرایند سیاسی ( و ترجیحا نبود فرایند) که آمریکا را وارد باتلاق عراق کرد؛ از ایجاد ماهرانه اطلاعات در زمینه برنامه های تسلیحاتی و روابط تروریستی عراق فراتر رفت. دولت آمریکا به گونه ای بسیار موفقیت آمیز سوال سیاسی درباره موضوعات انتخاب شده را برای بحث و مناظره ملی شکل داد و توجه کمی به ماهیت و نتایج احتمالی یک جنگ داشت. بحث در زمان قبل از حمله به عراق با حذف برخی نکات تا حدی کاهش یافت که به این منطق دروغین توجه شد: صدام دارای سلاحهای هسته ای است؛ صدام از تروریسم حمایت می کند ؛ پس ما باید از زور برای برچیدن وی استفاده کنیم.
پیلار تصریح می کند: امروز بحث تشدید شده ای درباره ایران و برنامه هسته ای آن وجود دارد که حاکی از همان مسئله خطرناک حذف برخی نکات و کوتاه شدن حوزه منطقه ای است. برخی از حمله هر چه سریعتر نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران سخن می گویند. اینکه دولت بوش به چنین توصیه ای در دو سال آینده گوش فرا دهد ، مشخص نیست، اما دولت بوش در حال برداشتن گامهای مقابله ای با ایران است.
به عقیده نویسنده یک مسئله ، تردید اطلاعات درباره برنامه هسته ای ایران است و سوالات دیگری هم وجود دارند که عبارتند از : با توجه به این مسئله که برآورد اعلام شده بر این مبنا قرار دارد که ایران چند سال از دستیابی به سلاح هسته ای فاصله دارد، لزوم اقدام فوری چیست؟ تمایلات تهران تا چه حد قابل انعطاف و سازش هستند و چه تغییراتی در سیاست واشنگتن ممکن است؛ تهران را به توقف برنامه هسته ای خود سوق دهد؟ حتی اگر تمایلات ایران تغییر نکند؛ چه گزینه های دیگری مانع از برنامه هسته ای ایران و یا کند کردن آن خواهد شد؟ اگر ایران به بمب هسته ای دست پیدا کند؛ این مسئله تا چه حد رفتار آن را تغییر و برمنافع آمریکا تاثیر خواهد گذاشت؟.
به گزارش مهر، واشنگتن پست می افزاید: مسئله سخت تر احتمالی دیگر این است که پنهان بودن و پراکندگی تاسیسات هسته ای ایران سوالاتی را درباره تاثیر هرگونه اقدام نظامی بر برنامه هسته ای آن را مطرح می کند . با توجه به این مسئله که بمباران برای تخریب دانش و تجربه چندان خوب نیست، این امر تا چه حد مانع تلاشهای هسته ای ایران می شود؟ آیا پاسخ ایران به طور قابل ملاحظه ای متفاوت از پاسخ عراق به بمباران اسرائیل علیه راکتور هسته ای آن در سال 1981 خواهد بود؟.
پیلار به بدترین و وحشناک ترین سناریو در صورت مقابله آمریکا و ایران اشاره می کند که عبارتند از: کشته شدن هزاران آمریکایی در نتیجه حملات تلافی جویانه، یک جنگ گسترده تر در خلیج فارس، بهای 150 دلاری نفت در هر بشکه و پیامدهای جهانی گسترده تر.
در پایان این تحلیل آمده است : دوری جستن از حماقت نظامی آینده در خاورمیانه نیازمند آن است که دستورالعمل برای تحلیل و مناظره همچون پیش از حمله به عراق تا این حد ناقص و کوتاه نباشد. نه تنها نباید اجازه داده شود تا استدلالهای اقدام نظامی ، پاسخها را شکل دهند ، بلکه نباید اجازه داد تا این استدلالها، سوالات را مشخص کنند.
نظر شما