گفتاری از اصغر طاهرزاده؛

ظهور ولی عصر، ظهور اصل‌ انسانیت است/ وقتی حقیقت ادیان ظاهر می شود

ظهور ولی عصر، ظهور اصل‌ انسانیت است/ وقتی حقیقت ادیان ظاهر می شود

با نور حضرت بقیت‌الله(عج) از یک طرف حقیقت ادیان ظاهر می‌شود و همه در ذیل نور مهدی به دیانت خود متعهد و متدین می‌شوند و از طرف دیگر دنیا و مال دنیا از ارزش فرو می‌افتد.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر گفتاری از اصغر طاهرزاده در مورد رجعت است که در ادامه می خوانید؛ 

در راستای فهم نفاق به کمک نور حضرت بقیت الله(عج)، همان طور که از قول حضرت صادق عرض شد در آخر الزمان دو نوع رجعت داریم: یکی رجعت سعداء و دیگر رجعت اشقیا، به جهت آن‌که با ملاک نور بقیت الله می‌توان فهمید هرکس چه اندازه از حقیقت فاصله دارد. امروزه ما به جهت حجاب ظلمانی آخرالزمان نمی‌دانیم بدی واقعی چیست؟[۱]

در رجعتِ انسان‌های سعید معنی ظهور عالم بقیت الله در جمال اولیاء الهی مشخص می‌شود. حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» در حین برگشت از پاریس در جواب خبرنگاری که از ایشان پرسید چه احساسی دارید؟ فرمودند: هیچی. این حکایت از عالم بقیت اللّهی حضرت ایشان دارد که از جنس دیگری است و در آخرالزمان زمینه‌ی ظهور آن فراهم می‌شود و بر همین اساس می‌توان گفت حضرت روح الله«رضوان‌الله‌علیه» رجعت می‌کند تا پرتوهای نوری حضرت بقیت الله(عج) در عالم به نمایش در آیند. خوشا به حال آن‌ها که نور بقیت الله را می‌شناختند و بر آن اساس حضرت امام را درک کردند و او را آینه‌ی جمال حضرت بقیت الله(عج) دیدند.

ظهور حضرت بقیت الله(عج)، ظهور اصل‌الانسانیت است با تمام استقراری که در مقام اُنسِ با خدا در جان حضرت هست. او مظهر شخصیت و حقیقت انسانیت می‌باشد. مگر می‌شود پرتوهای انسانیت هم‌اکنون در میان باشد و خود او اکنون موجود نباشد و مگر می‌شود آن حقیقت بزرگ ظهور نکند؟

همان‌طور که ریشه‌ی هر تری و رطوبت، «عین تری» یعنی آب است، اصل انسانیتِ هر انسانی عین الانسان یعنی حضرت صاحب الامر(عج) است و خودِ حضرت موضوع را چنین تبیین می‌کنند که «نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدَ صَنَائِعِنَا»[۲] ما ساخته و پرداخته‌ی پروردگارمان هستیم و خلق در مرتبه‌ی بعد، ساخته‌ی ما می‌باشند. و لذا هر انسانی به اندازه‌ای که منور به نور انسانیت است و خوک و گرگ نیست، به عین الانسان نزدیک است و در همین راستا است که گفته می‌شود هرکس امام زمان ندارد در ذات خود هیچ انسانیتی ندارد. که این بحثی دقیق و منطقی است و در جای خود بحث شده، تأکید بنده بر این‌ نکته است که بفهمیم چگونه ظهور حضرت بقیت الله به انسانیت انسان و حقیقت او مربوط است.

با تحقق کامل عالم بقیت الله اسم اعظم خداوند تجلی می‌کند و آن اسمی که در واقع مجلای ظهور انسان کامل است به صحنه می‌آید و حقیقت «عَلَّمَ آدَمَ الاَسْماءَ کُلَّها»[۳] جاری می‌گردد و از آن جهت که حاکمیت بقیت الله(عج) ظهور می‌کند از همان جهت زمانه محل ظهور اسم‌الله که اسم اعظم است می‌شود و عالم هستی به غایت خود دست می‌یابد و محل تجلی نور الله می‌گردد، همان‌طور که جمال رسول خدا(ص) محل تجلی اسم «الله» شد و در آن رابطه فرمود: «مَن رَآنی فَقَد رَأَی الحَقّ»[۴] هرکس مرا بنگرد حق را نگریسته است.

همان‌طور که خداوند در جمال محمدی(ص) توانست خود را با تمام اسماءاش بنمایاند، در آخرالزمان و با ظهور بقیت الله خداوند با تمام اسمائش به صحنه می‌آید و رسول خدا(ص) و ائمه‌ی هدی(ع) از طریق روایات گوناگون وجهی از آن عالم را می‌نمایانند که به عنوان مثال تعدادی از آن روایات را خدمت عزیزان عرضه می‌داریم به امید آن‌که بتوانیم در دل این روایات ‌فهمی از عالم بقیت اللّهی را درک کنیم:

«عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ فَإِنَّمَا سُمِّیَ الْمَهْدِیَّ لِأَنَّهُ یَهْدِی لِأَمْرٍ خَفِیٍّ یَسْتَخْرِجُ التَّوْرَاةَ وَ سَائِرَ کُتُبِ اللَّهِ مِنْ غَارٍ بِأَنْطَاکِیَّةَ فَیَحْکُمُ بَیْنَ أَهْلِ التَّوْرَاةِ بِالتَّوْرَاةِ وَ بَیْنَ أَهْلِ الْإِنْجِیلِ بِالْإِنْجِیلِ وَ بَیْنَ أَهْلِ الزَّبُورِ بِالزَّبُورِ وَ بَیْنَ أَهْلِ الْفُرْقَانِ بِالْفُرْقَانِ وَ تُجْمَعُ إِلَیْهِ أَمْوَالُ الدُّنْیَا کُلُّهَا مَا فِی بَطْنِ الْأَرْضِ وَ ظَهْرِهَا فَیَقُولُ لِلنَّاسِ تَعَالَوْا إِلَی مَا قَطَعْتُمْ فِیهِ الْأَرْحَامَ وَ سَفَکْتُمْ فِیهِ الدِّمَاءَ وَ رَکِبْتُمْ فِیهِ مَحَارِمَ اللَّهِ فَیُعْطَی شَیْئاً لَمْ یُعْطَ أَحَدٌ»[۵]

ازحضرت باقر هست که آن حضرت را به این خاطر «مهدی» نامیده ‏اند که مردم را به امر مخفی و نهانی هدایت می ‏فرماید، آن جناب تورات و تمام کتب آسمانی دیگر را از غاری که در انطاکیه هست بیرون آورده و بین اهل تورات به تورات و بین اهل انجیل به انجیل و بین اهل زبور به زبور و بین اهل فرقان به فرقان حکم می ‏فرماید، تمام اموال دنیا در خدمتش گرد می‏ آید، اعم از آنچه در دل زمین بوده یا روی آن باشد، سپس به مردم می‏ فرماید: بیایید به سوی آن چیزی که به واسطه ‏اش قطع ارحام نموده و خون‏ ها ریخته و حرام ‏های الهی را مرتکب شده ‏اید.

سپس به آن‌ها آن قدر مال اعطاء کند که قبل از او احدی این مقدار اعطاء نکرده باشد. ملاحظه فرمایید با نور حضرت بقیت‌الله(عج) چگونه از یک طرف حقیقت ادیان ظاهر می‌شود و همه در ذیل نور مهدی به دیانت خود متعهد و متدین می‌شوند و از طرف دیگر دنیا و مال دنیا از ارزش فرو می‌افتد.

ابوبصیر از کامل و از امام باقر روایت کرده که آن حضرت فرمود: «إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ دَعَا النَّاسَ إِلَی أَمْرٍ جَدِیدٍ کَمَا دَعَا إِلَیْهِ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِیباً وَ سَیَعُودُ غَرِیباً کَمَا بَدَأَ فَطُوبَی لِلْغُرَبَاء»[۶] قائم ما چون قیام کند مردم را به امر نوینی دعوت خواهد نمود همان‌گونه که رسول خدا(ص) دعوت فرمود و اسلام غریبانه آغاز شد و باز همچنان که شروع شده غریب خواهد گردید، و خوشا به‌حال غریبان. چون ساحت بقیت‌اللّهی ساحتی است فوق اسلامی که مردم به شکل عادت پذیرفته‌اند، ساحت نور بقیت‌الله آزادی از زمان فانی است و این برای مردم عادی ساحت غریبی است.

راوی از امام صادق در مورد روش حضرت مهدی(عج) سؤال می‌کند حضرت می‌فرمایند: «یَصْنَعُ کَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) یَهْدِمُ مَا کَانَ قَبْلَهُ کَمَا هَدَمَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَمْرَ الْجَاهِلِیَّةِ وَ یَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِیدا»[۷] چنان می‏ کند که رسول خدا(ص) رفتار می‏ کرد، آنچه قبل از او بوده همه را ویران می‏ کند- همان گونه که رسول خدا(ص) شالوده‌ی دوران جاهلیّت را ویران ساخت- و اسلام را از نو آغاز می‏ کند. بسیار باید به این موضوع فکر کرد که چه افقی برای بشریت گشوده می‌شود که شرایط موجود ظرفیت ظهور آن را ندارد.

امام صادق می‌فرمود: «لَا تَذْهَبُ الدُّنْیَا حَتَّی یَخْرُجَ رَجُلٌ مِنِّی یَحْکُمُ بِحُکُومَةِ آلِ دَاوُدَ وَ لَا یَسْأَلُ بَیِّنَةً یُعْطِی کُلَّ نَفْسٍ حَقَّهَا»[۸] دنیا پایان نیابد تا آن‌که مردی از فرزندان من بیرون آید که طبق حکومت آل داود حکم کند، گواه نخواهد و حقِّ هرکس را به او عطا کند. این روایت خبر از آن می‌دهد که زمانه امکان توجه به باطن را به میان آورده که وقتی به ظاهر هم حکم شود نظر به باطن شده است.

در همین رابطه حضرت صادق می‌فرمایند: «إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ مَدَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِشِیعَتِنَا فِی أَسْمَاعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ حَتَّی لَا یَکُونَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ الْقَائِمِ بَرِیدٌ یُکَلِّمُهُمُ فَیَسْمَعُونَ وَ یَنْظُرُونَ إِلَیْهِ وَ هُوَ فِی مَکَانِه»[۹]‏ هنگامی که قائم ما قیام کند خدای عزّ و جلّ در گوش‌ها و دیدگان شیعیان ما چنان نیروی رسانایی بنهد که دیگر میان آن‌ها و حضرت قائم پیکی نباشد و آن حضرت از فاصله‌ی دور با آنان سخن بگوید و آنان بشنوند و او را در همان جایی که هست ببینند.

آری موضوع عالم بقیت الله موضوعی است که زمانه ما هنوز آن را آن‌طور که شایسته است نمی‌شناسد. باید در جلساتی طولانی و به روش سلوکی بر روی آن تأمل کرد تا إن‌شاء‌الله برای ظهور حضرت بقیت الله(عج) زمینه‌سازی شود.

[۱] - حضرت امیرالمؤمنین در خطبه‌ی منافقین به‌خوبی حجاب تجلی نور امام را روشن می‌نمایند. امید داریم که با نور خلوص شهدا در حال حاضر آن چیزی را که تا به‌حال امکان روشن شدنش نبود، روشن شود، در شرح آن خطبه بحث شد که ما باید برسیم به این‌که در رگ و ریشه‌ی فکر ما چه اندازه نفاق ریشه دارد و بعد ببینیم باز هم می‌توانیم منتظر بقیت الله(عج) باشیم؟

[۲] - بحار الأنوار، ج‏۵۳، ص ۱۷۸.

[۳] - سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۳۱.

[۴] - جامع الأسرار، سید حیدر آملی، ص ۲۰۵.

[۵] - علل الشرائع، ج‏۱، ص ۱۶۱.

[۶] - الغیبة للنعمانی، ص ۳۲۱.

[۷] - همان، ص ۲۳۱.

[۸] - الکافی، ج ‏۱، ص ۳۹۸.

[۹] - همان، ج ‏۸ ، ص ۲۴۱.

کد خبر 4465213

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha