به گزارش خبرگزاری مهر، مجله تصویری علوم انسانی «زاویه» با موضوع «بررسی سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» با حضور علیاصغر پورعزت، استاد مدیریت دولتیدانشگاهتهران و محمدمهدی ذوالفقارزاده استاد مدیریت دولتی دانشگاه تهران، چهارشنبه ۳۰ آبان ماه از شبکه ۴ سیما پخش شد.
«علیاصغر پورعزت» در ابتدای این برنامه گفت: یک سوال این است که آیا باید سند داشته باشیم یا خیر؟ در این باره رویکردهای مختلفی وجود دارد. نگاه من این است که اگر سند نوشتیم باید نسبت به اجرای آن مسئولیت پذیر باشیم. این سند باید ویژگی هایی داشته باشد: از کلی گویی پرهیز کند. باید با توجه به آمایش سرزمین و آمایش استعداد نوشتهشده باشد. منافع نسل های آینده را باید در نظر داشته باشد و تغییرات آینده را در نظر بگیرد. عدالت بین نسلی در ملاحظات زیست محیطی مهم است. همچنین دانشآیندگان از ما بیشتر است؛ در نتیجه باید این امکان وجود داشته باشد که این سند در زمان مقتضی به درستی اصلاح شود.
استاد مدیریت دولتی دانشگاه تهران نکته مهم دیگر را داشتن مجری برای این سند برشمرد و افزود: تخصص تدوین کنندگان سند هم مهم است. کسانی که تخصص مدیریتی ندارندنباید وارد حیطه مدیریت شوند. بنده خودم در اندیشکده عدالت سازمان تدوین کننده سند عضو هستم. اما در سند کلی گویی شده است. واژه تمدن نوین خیلی کلی است آیا تمدنرا به درستی تعریف کرده ایم؟ دیکته کردن غلط است. خداوند هیچ چیز را دیکته نکرده و مخیر گذاشته است. واژه فرامکانی و فرازمانی بودن در سند آمده که واژه خوبی است امابه خوبی فهم شده است؟ ملاحظه این نکات داشتن سند آمایش سرزمینی است. آیا ما سند آمایش سرزمینی داریم؟
وی ادامه داد: برای این نوع بحث های تخصصی باید از متخصص استفاده می شد. ما در دانشگاه هایمان متخصصین متعددی داریم که خیلی می توانستند کمک کنند. مسئولیت راباید به خود این افراد واگذار کرد. در سند ۱۴۰۴ شعارهایی داده شد که همه ما به وجد آمدیم اما این شعارها امروز محقق نشده اند. چه کسی الان باید پاسخگو باشد؟ اگر در ۱۴۴۴هم به اهداف این سند نرسیدیم چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ امضای کدام متخصصین پای این سند خواهد بود؟
علیاصغر پورعزت سپس گفت: مدیریت دولتی یک تخصص است. حتی با مدیریت بازرگانی که همسایه آن است تفاوت دارد و من که ۳۰ سال در حوزه مدیریت دولتی هستمنمیتوانم در مدیریت بازرگانی اظهار نظر کنم. اگر این علوم را به رسمیت نشناسیم چگونه می توانیم سند علمی بنویسیم؟ خداوند زمان را خلق کرده و در اختیار اوست اما منانسان که در ظرف زمان هستم و درگیر آینده هستم آینده را چگونه می بینم که می خواهم آن را بنویسم؟ اگر نویسندگان این سند محدود به زمان خود هستند، نمی توانند نقشهعلمی آینده را بنویسند. همین واژه نقشه نشان می دهد که کار مهندسی است و از فضای برنامه ریزی علمی و مدیریت تحولاتی که اتفاق می افتد و ... عاجز است.
«محمدمهدی ذوالفقارزاده» در ادامه برنامه گفت: نفس این که عده ای بنشینند و تلاش کنند و این عزم به وجود بیاید که به آینده بلند بیاندیشند، ستودنی است. به خصوص که درکشور خیلی گرفتار روزمرگی ها، دعواهای سیاسی و گذشته خودمان هستیم. این که چگونه در این مسیر حرکت کنیم و الزامات حرکت چیست همان طور که اشاره فرمودندمحل بحث است. حوزه آینده پژوهی و خط مشی گذاری دانش های اقدام ما در این عرصه هستند. در محتوای این سند نکات متمایزی نسبت به سندهای قبلیجمهوری اسلامی دیده میشود. به این معنی که در این سند حداقل به این صراحت و شفافیت بخشی به نام مبانی داریم و بخشی به نام آرمان ها داریم که ارزش های مان راگفتهایم.
استاد مدیریت دولتی دانشگاه تهران افزود: مثلاً در بخش مبانی ۶ مبنای خداشناختی، جهان شناختی، انسان شناختی، جامعه شناختی، ارزش شناختی و دین شناختی آمده است.
توحید و عوالم ماورایی و غیبی و حرکت به سمت خداوند، فطرت، جامعه سازی مبتنی بر فرهنگ، دین داری جمعی و ... از گزاره های مهمی است که در این قسمت آمده است. اماچند نکته را باید توجه کنیم. آیا این گزاره هایی که در این سند آمده چه در بخش مبانی و چه در سایر بخش ها کامل و درست است؟ معیار کمال و صحت در پارادایم اسلامیچیست؟ چیدمان گزاره ها کنار هم منطبق با معیارهای اسلامی است؟
وی خاطرنشان کرد: نکته دیگر این است که آیا این پیش فرض ها، ارزش ها و آرمان ها به بخش های بعدی سند متصل است؟ آیا صرفاً حرف های کلی زدیم، حرف هایی که باید زدهباشیم و بعد به نظام تدابیر رفته ایم و همان الگوهای سابق را تکرار کرده ایم؟ در مبانی جهان شناختی صحبت از تکامل جهان به سمت خدا کرده ایم. سوال این است که ما الان درکدام مقطع این مسیر تکامل قرار داریم؟ ما یعنی انقلاب اسلامی. این را باید در سند بیاوریم و این را مبنا قرار دهیم. یا این که میگوییم همه چیز به عوامل مادی بستگی ندارد وعلل ماورایی هم است؛ آیا آن را می شناسیم و تأثیرش در عالم مادی را بررسی کرده ایم؟ این ها نکات مغفولی است که ما معمولاً بهاین گونه اتصال ها کمتر عادت کرده ایم. اینبحث ها باید انضمامی شوند و از فضای انتزاعی به انضمام کشیده شوند. علیاصغر پورعزت در ادامه گفت: واژگان مغشوشی دراین سند به کار رفته اند که می تواند تفسیرمتفاوت را موجب شود و موجب فرار از پاسخ گویی می شود. مثلاً رسالت را میثاق مشترک نامیده اند. این ها واژگان تخصصی هستند و اگر آن ها را تغییر دهیم آشفتگی زبانیایجاد می کند. بحث من سیاسی نیست بلکه فنی است و کاملاً تکنیکال صحبت می کنم. نگرانی من از نسل های آینده است. یا واژه مبانیارزش شناختی و دین شناختی و جامعهشناختی اصلاً نیازی نبوده بیایند. نوشته اند این الگو با عزم راسخ اجرا خواهد شد با چه تضمینی؟ وی اضافه کرد: واژه پیش فرض های اسلامی به کار برده شده است. مگر اسلامپیش فرض دارد؟ پیش فرص های من فرق دارد با آن چه خدا گفته است. اسلام پیش فرص ندارد بلکه حکم دارد. اگر ما اگزیوم (Axiom) مدنظرمان است نامش اصول موضوعهاست و جایگاهش انتساب به اسلام نیست. شأن اسلام شأن ارائه فرضیه نیست. خداوند حکم و قوانین را انشا کرده اند. اما فضا را باز می گذارد تا ما مباحثه کنیم. این جاست کهپیشفرض های ما مطرح می شود. به نظرم ۷ سال زمان نیاز نبوده برای نوشتن این سند و چند روز برای برخی بخش های آن کافی بوده است.
علیاصغر پورعزت سپس با بیان این که اگر می خواهیم به گذشته نگاه کنیم، گذشته را به مثابه عبرت بنگریم، عنوان کرد: ما نسبت به مردم امروز و آینده مسئول هستیم.
اگردوستان به دین و فرمایشات معصومین اعتقاد دارند بپذیرند که این کار را خیلی با دقت باید انجام دهند. درباره عدالت هم باید بگویم که بارها نظریه عدالت نوشته شده اما آیابه آن توجه کرده اند؟ استعمال واژه پیشرفت خوب است که ما قرارداد کنیم پیشرفت توسعه ای است همراه با عدالت. اما وقتی می گوییم ما الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت داریمباید نظریه عدالت داشته باشیم. بنده نظریه عدالت حق مدار را ارائه کرده ام. یک نظرسنجی بگذارید که نظریه های عدالت ارائه شده را چند نفر از مسئولین خوانده اند، رهبریفرمودند ما به نظریه عدالت نیاز داریم. اما دوستان بر اساس کدام نظریه عدالت این الگو را نوشته اند؟ پیش فرض های آن نظریه چیست؟
سپس محمدمهدی ذوالفقارزاده با بیان این که در آینده پژوهی بحث تعیین قلمرو را داریم، گفت: قدم اول این است که آینده چه قلمرویی را در ۵۰ سال آینده می خواهیم رقمبزنیم؟ می گوییم آینده انقلاب اسلامی پس حریمش قرآن و عترت است. خیلی مهم است که به این حریم توجه کنیم. خداوند در در جه اول انقلاب اسلامی را رقم زده و امام (ره)و ملت در درجه بعد. اگر این انقلاب الهیاست پس خداوند برای آن افق و ماموریت دارد. آیا به آن در این سند توجه کرده ایم؟ سوال این است که برنامه خدا برای آینده این انقلابچیست؟ پاسخ این سوال آیا در این سندآمده؟ خداوند نظام تدبیری دارد که امور را پشت سر هم می چیند. در سند هم اشاره شده به این نظام علی و معلولی. خدای جهان حیاست و نه خدای ساعت ساز.
وی در ادامه عنوان کرد: آیا توجه داریم که در چه مقطعی انقلاب اسلامی رقم خورد؟ آیا می دانیم در این نظام تدبیر الهی چه مسیری پیش روی ماست؟ نظام تدبیر الهی از آسمانبه سمت زمین است. نگاه مان را باید نسبت به قرآن اصلاح کنیم که فکر می کنیم فقط مربوط به گذشته های دور و آینده های دور است. اگر می گوییم انقلاب توسط فعل الهی رقمخورده کجای قرآن در این باره صحبت کرده؛ آیا می دانیم؟ قرآن و روایات مسیر شناخت این سوالات است و به نظرم مهم ترین دستور کار تدوین کنندگان سند باید این باشد. ۳ رکنبرای آینده پژوهی قرآنی باید در نظر داشته باشیم: نظام وعده های الهی، نظام سنت های الهی و نظام آیاتی که مبنای آینده پژوهی قرآنی اند چون قابلیت تکرار دارند. بر این اساسبایدآینده انقلاب اسلامی را تعریف کنیم.
در انتها نیز علیاصغر پورعزت اظهار کرد: جا دارد یادی کنم از دکتر افضلی که در حوزه آیات الهی کار کرده اند. دوستان ما در دانشگاه تهران بر این موضوعات کار کرده اند وفرسنگ ها جلوتر هستند. آقای ذاکری و طاهری و دیگر دوستان. اگر این واژه ها پالایش نشوند هدایت کننده ما به یک مسیر قابل اطمینان نیستند.
نظر شما