پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

گزارشی از حاشیه های یک جشنواره

راه طولانی جشنواره اقوام ایران زمین برای ملی شدن

راه طولانی جشنواره اقوام ایران زمین برای ملی شدن

جشنواره فرهنگ اقوام ایران زمین که در گرگان برگزار شد در حد استانی توانست نشان دهنده فرهنگ اقوام ساکن در گلستان باشد اما برای ملی و بین المللی شدن راه طولانی در پیش دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، دوازدهمین دوره جشنواره فرهنگ اقوام از روز ۲۹ آبان ماه تا روز دوم آذر ماه در شهر گرگان برگزار شد. در ادامه عنوان این جشنواره نام بین المللی آورده شده و به نظر می رسید که قرار است از کشورهای دیگر نیز در این برنامه حضور داشته باشند اما تنها از اداره کل مهاجران اتباع بیگانه دو غرفه به اتباع افغانستانی اختصاص داده شد تا سوغات و شیرینی های محلی خود را به نمایش و فروش بگذارند.

این جشنواره در سالن نمایشگاههای شهر گرگان برپا شد محلی که دارای یک سالن بزرگ برای برپایی مراسم ها و سخنرانی هاست و فضای بیرونی آن که در این جشنواره مکانی برای برپایی سیاه چادرها و چادرهای ترکمنی و برپایی غرفه ها و ساخت ماکت هایی از خانه های بوم گردی استانها بود.

برنامه‌های جشنواره هر روز غروب شروع به کار می کرد و در ساعات پایانی روز مردم شاهد ترافیک زیادی در خیابان بودند. آنها از این جشنواره به خوبی استقبال کردند به طوری که روز دوم جمعیت بسیار زیادی به جشنواره آمده بود.

گرگانی ها عمده مخاطبان در این جشنواره بودند و در کنارش مردم شهرهای دیگر هم آمده بودند تا نمایشگاه و جشنواره ای بزرگ را در سطح استان تماشا کنند.

بخش های جانبی این جشنواره شامل اجرای موسیقی محلی توسط گروههای مختلف موسیقی نواحی از استانهای مختلف بود که هر بار با اجرای یک برنامه مردم زیادی را در محوطه بیرونی به سمت خود جذب می کردند و در سالن سرپوشیده نیز برنامه های متفاوتی داشتند یکی از برنامه های جذاب برپایی عروسی نمادین اقوام ساکن در گلستان بود که با هلهله و شادی مردم شرکت کننده همراه می شد. همراهان عروس و داماد از محوطه بیرونی شروع به هلهله می کردند و آوازهای محلی سرمی دادند تا سالن سرپوشیده که روی سن یکی از رسوم را به اجرا در می آوردند.

در این سالن سرپوشیده و بزرگ صدای سخنران ها و یا موسیقی ها از چند بلندگوی بی کیفیت پخش می‌شد که صدای نه چندان دلچسبی را پخش می کرد گویا بعد از این برپایی چندین دوره هنوز سیستم صوتی داخل سالن باید اصلاح شود. از سوی دیگر همین سر و صداها در سالن سرپوشیده موجب شده بود تا افرادی که در طرف دیگر سالن به نمایش و فروش صنایع دستی از شهرهای مختلف می کردند دچار ناراحتی شوند چرا که سر و صدای زیاد آنها را آزار می داد و باعث می شد تا نتوانند به خوبی پاسخ مراجعه کنندگانشان را بدهند.

با این همه در این سالن که غرفه بندی شده بود و نیمی از سالن سرپوشیده را به خود اختصاص می داد صنایع دستی خود را عرضه می کردند البته بیشتر غرفه‌های این سالن و فضای بیرون متعلق به اقوام مختلف استان گلستان بود. در این بخش از جشنواره نیز در غرفه های جداگانه صنایع دستی اقوام ساکن در این استان از جمله اقوام ترکمن و قزاق به نمایش لباس ها پارچه ها و صنایع دیگر دستی خود می پرداختند. فروش لباس قزاق ها آنطور که شیرین مسئول غرفه می‌گفت بسیار خوب بوده است او از دو سال پیش در این نمایشگاه شرکت می کرده و از میزان استقبالی که از غرفه اش می‌شود راضی است او با صبر وحوصله درباره فرهنگ مردم قزاق گلستان صحبت می کند و می‌گوید یکی از دلایلی که در این نمایشگاه شرکت کردم این بود که تعداد قزاق های بندر ترکمن و گرگان در استان کم است و ما می خواستیم که با نمایش صنایع دستی آنها که لباس قزاقی است آنها را بیشتر معرفی کنیم. لباسی که شیرین و همکارانش می فروشند در منزل تولید می شود و بیشترین گلدوزی روی پارچه را دارد این لباس های سنتی از چهارصد هزار تومان به بالا قیمت دارد و بیشتر در مراسم مختلف پوشیده می شوند.

نازبانو یکی دیگر از غرفه داران از بندر ترکمن است که روسری های معروفش را به معرض نمایش و فروش گذاشته او می گوید که از فروشش راضی است روسری ها همچنان خریدار دارند اما برای اینکه مردم شهرهای مختلف نیز از روسری ها خرید کنند برای آنها چند طرح جدید با زمینه سفید آورده ایم اما بیشتر کارهایمان تیره است چون زنان ترکمن روسری تیره به سر می کنند.

از استان تهران نیز یک غرفه وجود دارد که یکی از اساتید دانشگاه در حوزه صنایع دستی آن را می گرداند او پیش از این به نمایشگاه یزد رفته بود و از آن نمایشگاه  به حدی راضی بوده که می‌گوید اینجا مانند یزد به هنرمندان بها نمی‌دهند ما در یزد برنامه شهرگردی داشتیم با هتل مناسب و با قیمت خوب اما اینجا چنین خبری نیست. او از استان تهران کارهای مختلفی آورده است از جمله پته دوزی کرمان و گوشواره و دستبند درحالی که صنایع دستی تهران این ها نیست.

سحر قاسمی از هنرمندان استان خراسان شمالی نیز در این نمایشگاه حوله های پارچه ای دست بافت را آوره است او از سر و صدای نمایشگاه ناراضی است و می‌گوید که سرم درد می کند نمی‌توانم با مشتری ها حرف بزنم صدای آنها را نمی‌شنوم از طرف دیگر همه شور و هیجان جشنواره در بیرون از محوطه است و افراد کمی به اینجا برای دیدن صنایع دستی می‌آیند.  

هنرمندان استانهای دیگر کمتر در این نمایشگاه غرفه دارند بیشتر محصولات مختص به هنرمندان استان است. حتی در بیرون و محوطه باز نیز چند غرفه متعلق به استانهای دیگر است. از جمله عرب های خوزستان که حضورشان در این برنامه را بسیار خوب می دانند و یا از استان سمنان که تنها یک غرفه سیاه چادر برپا کرده و تنها به عرضه نان و چای سنتی می پردازد.

اما یکی از نکات جالب توجه در این جشنواره برپایی چند ماکت از بوم گردی های استان است مانند ماکتی از خانه ای در روستای زیارت همان روستایی که زمانی منطقه گردشگری بود با خانه های چوبی ونمای سبز درختان اطرافشان اما از این روستا تنها چند آپارتمان نوساز و نیمه کاره مانده است. این ماکت دل همه آنهایی که روزی روستای زیارت را دیدنی توصیف می کردند به درد می‌آورد چون نشان می دهد که این خانه را دیگر در زیارت نمی توان دید.

اما همین ماکت فضای زیبایی را ایجاد کرده است حالا افراد می روند و با نمونه ای فیک از یک خانه روستایی عکس می اندازد و از پله هایش بالا می روند و در اتاقش می نشینند. آن پایین هم یکی از بانوان روستا پارچه بافی می کند و می گوید که در آپارتمان هایمان هنوز دستگاه پارچه بافی را داریم.

در جای دیگری از نمایشگاه هم دانشجویان رشته گردشگری از گرگان غرفه ای دارند و نان محلی و دستبند می فروشند. اصلا در این نمایشگاه دست بندها و گردن بندهای سوزن دوزی شده و یا سنتی فروش خوبی داشته اند. اما لباس های سنتی و گران کمتر فروخته می شدند با این وجود در همه غرفه ها آش ها و نان های محلی به گرداندن غرفه و برگرداندن هزینه ای که غرفه دار کرده کمک زیادی می کرد. از سوی دیگر همین آش ها و نان ها به نوعی معرف غذای محلی این اقوام بود.

در کنار همه این خوراکی ها یک بخش از فضای بیرونی به محل فروش سوغات شهرهای مختلف می پرداخت از ارده شیره اردکان یزد و شیرینی های کرمانشاهی تا باقلوای ترکی استانبولی که تبریزی ها آن را می پزند و آب انارها و شربت های سنتی.

با این وجود برپایی چنین نمایشگاهی در سطح استان بسیار جالب توجه بود و با اقبال خوب مردم استان نیز مواجه شد جشنواره ای که در این روزها شادی و نشاط را برای شرکت کنندگان به وجود می آورد و می توانست به کمک معرفی داشته های این مردم بیاید اما اطلاق نام بین المللی برای آن چندان مورد توجه نیست چرا که تنها در روز اول و افتتاحیه چند سفیر و کاردار به همراه خانواده هایشان در این برنامه شرکت کرده اند و صرف حضور آنها نمی توان نام بین المللی برای این برنامه گذاشت از سوی دیگر حضور اقوام و هنرمندان استانهای دیگر در این جشنواره بیسیار کمرنگ بود و این جشنواره را در حد استانی بسیار جالب توجه می کرد نه در حد کشور.

هنرمندان و شرکت کنندگان در این جشنواره قرار است از سوم تا هفتم آذر ماه به گنبد کاووس رفته و همین برنامه را نیز آنجا اجرا کنند.

کد خبر 4466160

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha