به گزارش خبرنگار مهر، مرتضی شاملی مستندساز طی یاداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است، نقد خود را نسبت به شرایط نامناسب برای تولید مستندهای منتقد سیاستهای دولت مطرح کرد.
در متن این یادداشت با عنوان «اگر چنین است...» آمده است:
سینمای مستند ما عمدتا متکی به بودجه بخش دولتی است. آیا چنین سینمایی میتواند عملکرد متولیان و سرمایهگذاران خود را آن گونه که شاید و باید به نقد و چالش بکشد؟ آیا میتواند سیاستهای پولی و اقتصادی کشور را نقد کند و بپرسد چرا ارزش پول ملی– که اصلیترین شاخص صلاحیت یک دولت است- این چنین افت کرده است؟ آیا میتواند مجموعه قانونگذاری کشور- اعم از مجلس و شورای نگهبان را بخاطر ناپختگی برخی از مصوبات آنها مثل قانون منع به کارگیری بازنشستگان به چالش بکشد؟ آیا میتواند کم و کیف واگذاری کارخانهها و صنایع کشور را تحت عنوان اصل ۴۴ قانون اساسی زیر سوال ببرد؟
آیا میتواند به لجن کشیدن و تخریب محیط زیست و طبیعت کشور را فریاد بکشد؟ آیا میتواند به هم ریختن هزمونی جمعیتی کشور و خالی شدن اکثر نقاط از سکنه را یک فاجعه امنیتی بداند و بپرسد اگر در اولین روزهای هجوم عراق به آبادان و خرمشهر آن مناطق خالی از سکنه بودند و مردم آن شهرها با جان و دل مقاومت نمی کردند چه اتفاقی میافتاد!؟
آیا میتواند بپرسد و مطرح کند که مگر این سیاستهای آبی نسنجیده و گاه پوپولیستی دولتها نبود که زاینده رود و امثال زاینده رود را به چنین حال و روز نزاری انداخت؟ آیا میتواند...
نه. نمیتواند.
گویا سینمای مستند ما باید درهمین حدی باشد که اکنون هست: مقداری بزه کاریهای اجتماعی، تا حدودی مهاجرت و آوارگی در شهرهای بزرگ خصوصا تهران، چند مستند نوستالژیک، تعدادی مستند در زمینههای قومی و بومشناسی، چندتایی مستند پرتره، تعدادی هم مستندهای تاریخی و این سالها هم رپرتاژ آگهیهایی راجع به کارآفرینان که تا جایی که دیدهام از بحث مستند جدا هستند و چنانچه میبینیم اغلب این مستندها– اگر نگوییم همه– بسیار دور از نقد و چالش حوزههای قدرت و سیاستگذاریهای کلان هستند که این البته نقص آنها نیست. برعکس، دست سازندگانشان پرتوان و همت شان روز افزون باد!
نقص واقعی مورد نظر من، نبودن مستندهایی در سینمای مستند ما است که دست اندرکاران حوزههای قدرت و تصمیمگیری را به چالش بطلبد. بنابراین سؤال من این است: آیا مخاطبان این سینمای مستندی که به آن نام «حقیقت» دادهاند، میتوانند حتی سایهای از واقعیت راستین آن حقیقتی را که زندگی روزانهشان را در چنگال و چنبره تو در توی خود گرفته است ببینند!؟ اگر چنین است پس: ویوا این حقیقت!
نظر شما