به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «تشیع: دین کامل، کمال دین» اثر حسین غفاری استاد دانشگاه تهران درصدد معرفی ماهوی مکتب تشیّع بهعنوان یک نگرش کاملاً متفاوت در بنیاد تفکر دینی با رویکرد عقلی است که دارای جهانبینی و انسانشناسی کاملاً متمایز از قرائت رسمی اهل سنّت از مکتب اسلام میباشد، که حاصل این معرفی ارائه محورهای سهگانه برای ماهیت تشیّع بهعنوان اجزای ذاتی این مکتب است.
در این اثر کوشیده شده تا تمامی جهات لازم برای یک معرفی جامع و مانع از اندیشۀ شیعی در همین مجلد حاضر ارائه شود به گونهای که خواننده علاقهمند و دقیقالنظر با مطالعه دقیق این متن از مراجعه به هر اثر دیگری برای احراز ماهیت تفکر شیعی و متقابلاً فکر سنّی غالب در تاریخ گذشته و معاصر بینیاز باشد.
کتاب به چهار بخش عمده تقسیم میشود: بخش اول، عهدهدار تبیین اندیشه اصلی و محوری تفکر شیعی، یعنی جهانبینی و انسانشناسی عرفانی آن میباشد. بخش دوم، ضمن ارائۀ ادلّۀ اثبات ولایت معنوی برای پیامبران و ائمه(ع)، همچنین به مبحث مهمی در خصوص کارکرد عینی ولایت معنوی و تمایز هدایت معنوی عینی از هدایت مفهومی و عقلانی میپردازد. بخش سوم عهدهدار محور عقلانیت تفکر شیعی است و بخش چهارم که تقریباً غیرقابلانفکاک از بخش سوم است به فلسفۀ سیاسی شیعی و چگونگی و چرایی تحقق نظام امامت بعد از رسول اکرم(ص) و چالشهای نظری و عملی آن با نظام خلافت در تاریخ و اندیشه سنّی میپردازد.
در ادامه متن کامل مقدمه نویسنده را با هم می خوانیم:
مقدّمه
بیش از هزار و چهارصد سال از ظهور تجلّی اعظم الهی در مادۀ انسان الکلّ و کلّ الانسان، حضرت ختمیمرتب رسول اکرم اسلام(ص) میگذرد و از همان آغاز بعثت نبوی دعوت آن پیامبر اعظم(ص) با اعلام وزارت و وصایت امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب ـ علیه آلاف التحیة و السلام ـ از سوی آن بزرگوار توأم بود۱ و این معنا در طول بیست و سه سال دعوت آن حضرت پیوسته به اشکال و عبارات گوناگون توسط ایشان ابراز گردید، اگرچه بروز و ظهور آثار عملی آن موقوف و متوقف بر رحلت آن پیامبر عظیمالشأن از دار المحن و الابتلا به سرای خلود و ابدیت بود.
از عجایب روزگار اینکه این فقدان بزرگ در همان ساعات اوّلیه خود، امّت اسلامی را با امتحانات بزرگی مواجه ساخت که گویا سالیان دراز آن را انتظار میکشید و برای مواجهۀ با آن نقشه و برنامه داشت. ابتلائات سخت و کوبندهای که مسیر حرکت امّت اسلامی را به شدت تحت تأثیر چگونگی برخورد و تلقّی آنان از حقیقت امر امامت، یعنی کیفیت رهبری امّت در غیاب بنیانگذار آن قرار داد.
نویسندگان کتب فرق و مذاهب و اصحاب سِیَر و ملل و نحل در تقسیمبندی فرق و مذاهب اسلامی تعداد آنها را به موجب حدیثی منسوب به رسول اکرم(ص) تا هفتادو سه فرقه رسانیدهاند، ولی بدون تردید هیچیک از این اختلافات در مقابل اختلافی که در مسألۀ امامت، ماهیّت و چگونگی تحقق آن در بین مسلمین واقع شد دارای اهمیت و آثار نظری و عملی نبوده است.۲ در این میان تقسیمبندی اصلی و نهایی آن چیزی است که امّت اسلامی را به دو دسته سنّی و شیعی تقسیم کرد.
و از همان زمانِ نخست تاکنون علاوه بر کشمکشهای خشونتبار و تلخ و خونباری که در عرصه عملی در امّت اسلامی در این موضوع واقع شد، در عرصه علمی نیز دانشمندان هر دو گروه با تألیف صدها جلد کتاب و رساله و مناظره کتبی و شفاهی، هر یک درصدد ایضاح مقصود و اثبات مرام خود و ابطال دلایل مکتب رقیب برآمدند. حاصل این تلاشها گاه به صورت مجموعههای بسیار مفصل کلامی در نقد و نقض مکتب مخالف و گاه در قالب مناظرهنامههای مکتوب منتشر شده است، مانند کتاب مفصل و ارزشمند الشافی از عالم بزرگ شیعی سیدمرتضی علمالهدی، که در قرن چهارم در پاسخ به مجموعه مفصل کلامی به نام المغنی از قاضی عبدالجبار معتزلی نگاشته شده است، و یا نقدهای ضدشیعی عبدالعزیز دهلوی به نام تحفه اثنا عشریه و پاسخ علمای شیعی پس از آن. همچنین نقد ضدشیعی معروف به منهاج السنة، اثر ابنتیمیه از عالمان متعصب اهل سنّت که در پاسخ به منهاج الکرامة فی معرفة الامامة، اثر عالم بزرگ شیعی، علّامه حلّی نگاشته شده است و سپس پاسخ علمای شیعه به آن، و نیز آثار دیگری از عالمان شیعی یا سنّی که در متن کتاب حاضر، به مناسبت، گاه به معرفی برخی از آنها پرداخته شده است.
همچنین نوع دیگری از آثار در این موضوع، تکنگاریهایی است که درصدد معرفی مکتب تشیّع از دیدگاه خود شیعیان برآمده است و عمدۀ انگیزه از نگارش آنها پیراستن چهره این مکتب از تهمتها و تحریفات ناروایی است که توسط برخی عالمان متعصب سنّی و یا معاندان و مخالفان سیاسی جریان شیعه در طول تاریخ برای انحراف اذهان مسلمین از ماهیت تشیّع به این مذهب نسبت داده شده است.
در دورانهای اخیر آثاری از امثال استاد محمدرضا مظفر مانند عقاید الامامیه، و یا از استاد محمدجواد مغنیه مانند اصل الشیعة و اصولها و یا از مفسر کبیر قرآن، مرحوم علّامه طباطبایی، به نام شیعه در اسلام منتشر شده است. نیز میتوان در میان دانشمندان غربی دارای گرایشهای اسلامی از اثر معروف و مفصل پرفسور هانری کربن فرانسوی، اسلام ایرانی یا اسلام در سرزمین ایران، نام برد که میتوان آن را کتابی با همین انگیزه در معرفی مکتب تشیّع به جهانیان تلقّی کرد.
باری، انگیزه نگارش این کتاب توسط نگارنده، که ابتدا به صورت یک سخنرانی کوچک ظاهر شد و سپس بسط و توسعه کنونی را یافت، در همین راستا است؛ البته با ویژگیهای خاص و منحصر به خود.
واقعیت این است که عموم مردم جهان از اسلام تصوری جز اسلام سنّی معرفیشده توسط نظام سلطۀ حاکم بر کشورهای اسلامی سراغ ندارند و حداکثر تصور آنها از تشیّع، اعتقاد به خلافت امیرالمؤمنین(ع) بهعنوان خلیفۀ بلافصل پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) و یا وقوع درگیری نظامی توسط یکی از امامان شیعه با جریان خلافت اموی است، و متأسفانه باید گفت که این موضوع حتی در نظر عموم شیعیان نیز کموبیش پذیرفته شده است که اختلاف جریان غالب اهل سنّت با جریان اقلیت شیعه، گویی اختلاف یک جناح اکثریت سیاسی با جریان اقلیت مخالف با خود است. ما بدون اینکه البته مخالف ظهور این اختلاف در بُعد سیاسی آن باشیم این موضوع را به مثابۀ معلول و ناشی از اختلاف بسیار بنیادین و عمیقتر در اصل تفکر دینی این دو جریان تلقّی میکنیم.
در سبب نگارش این کتاب و ضرورت آن
کتاب حاضر درصدد معرفی ماهوی مکتب تشیّع بهعنوان یک نگرش کاملاً متفاوت در بنیاد تفکر دینی است که دارای جهانبینی و انسانشناسی کاملاً متمایز از قرائت رسمی اهل سنّت از مکتب اسلام میباشد، که حاصل این معرفی ارائه محورهای سهگانه برای ماهیت تشیّع بهعنوان اجزای ذاتی این مکتب است.
محوریترین این ابعاد، انسانشناسی عرفانی شیعی است که مطابق است با جهانبینی ذوبطون و لایهلایه نظام هستی؛ از عالم مجردات محضه (عالم عقول و جبروت) گرفته تا عالم نیمهمجرد و ملکوتی هستی (عالم مثال) و سرانجام عالم طبیعت و محسوسات که بر اساس آن وظیفه یک دین کامل، سامانبخشی به همۀ این عوالم است. بدین ترتیب که در وهله اوّل متناسب با ابعاد ظاهری و محسوس عالم طبیعت، نسبت به برقراری یک نظام اجتماعی اخلاقی عادلانه و عقلانی در سطح وظیفۀ اوّلیه رسالت انبیاء هدفگذاری و جهتگیری نموده و سپس متناسب با مراحل میانی و بالاتر هستی، زمینه را برای سیر معنوی و باطنی انسان در مراحل میانی و عالی وجود که عبور از عالم ملکوت و وصول به لقاءاللّه است فراهم سازد.
در این میان نقش انبیاء و امامان معصوم: بهعنوان انسانهای کامل، ضمن ایجاد نظام اخلاقی و اجتماعی عادلانه در سطح لایه اوّل، که از طریق اندیشه و تفکر و انذار و تبشیر صورت میگیرد، دستگیری باطنی و معنوی و سلوک عینی در صراط مستقیم الهی است که از طریق هدایت باطنی انسان کامل (نبی یا امام معصوم) در جهت نیل به لایههای بالاتر تحقق مییابد.
لازمۀ تحقق کمال انسانی در بالاترین درجه خود، به فعلیت رسیدن تمامی ظرفیت عقلانی انسان در سطح انسانهای طراز انبیاء و ائمه معصومین: و سپس پیروان حقیقی آنها میباشد. بنابراین محور دوم تشیّع غلبه جنبه عقلانیت است که به مدد انسان کامل (امام) در همه ابعاد فکر دینی شیعی گسترش مییابد.
محور سوم از مثلث فرهنگ شیعی، توجه و حرکت در جهت برقراری حاکمیت نظام عادلانه سیاسی در جامعه اسلامی است. برپایی عدالت، چه در زمینه فردی و چه در سطح اجتماعی، اصولاً بهعنوان هدفگذاری اصلی و اوّلی برای رسالت اجتماعی پیامبران الهی در قرآن کریم معرفی شده است۳، ولی تحقق آن، یعنی تحقق یک نظام عادلانه اجتماعی، اوّلاً در گرو تحقق عدالت وجودی در نفوس انسانهای کامل است، یعنی تحقق عدالت اجتماعی بدون رسیدن به عدالت وجودی، در نفس آدمی امکانپذیر نمیباشد، که مظهر نخستین آن هماهنگی تمامی مراتب قوای نفسانی انسان در تحت نفس جامع انسان امام یا همان انسان کامل، «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ»۴، و سپس و در مرحلۀ بعد، تأسی جامعه ایمانی به آنهاست: «... وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً...»۵.
در این کتاب به شیوهای تحلیلی، ضمن معرفی ابعاد سهگانۀ مثلث هویت شیعی، به تبیین و اثبات منطقی هر یک از این محورها بر اساس نصوص قطعی مورد قبول همۀ مسلمانان، یعنی قرآن کریم، پرداخته شده است و در ضمن آن موارد تقابل آن با فکر حاکم رسمی بر جهان اهل سنّت به روشنی ابراز گردیده است.
کتاب به چهار بخش عمده تقسیم میشود: بخش اوّل عهدهدار تبیین اندیشه اصلی و محوری تفکر شیعی، یعنی جهانبینی و انسانشناسی عرفانی آن میباشد، بخش دوم ضمن ارائه ادلّۀ اثبات ولایت معنوی برای پیامبران و ائمه:، همچنین به مبحث مهمی در خصوص کارکرد عینی ولایت معنوی و تمایز هدایت معنوی عینی از هدایت مفهومی و عقلانی میپردازد. بخش سوم عهدهدار محور عقلانیت تفکر شیعی است و بخش چهارم که تقریباً غیرقابلانفکاک از بخش سوم است به فلسفه سیاسی شیعی و چگونگی و چرایی تحقق نظام امامت بعد از رسول اکرم(ص) و چالشهای نظری و عملی آن با نظام خلافت در تاریخ و اندیشه سنّی میپردازد.
در ادامه، برخی نکات و ویژگیهای کتاب پیش رو موجزاً بیان میشود.
ویژگیهای خاص این کتاب و اشاره به پارهای مباحث اختصاصی آن
۱. در این اثر کوشیده شده تا تمامی جهات لازم برای یک معرفی جامع و مانع از اندیشۀ شیعی در همین مجلد حاضر ارائه شود به گونهای که خواننده علاقهمند و دقیقالنظر با مطالعه دقیق این متن از مراجعه به هر اثر دیگری برای احراز ماهیت تفکر شیعی و متقابلاً فکر سنّی غالب در تاریخ گذشته و معاصر بینیاز باشد.
۲. رویکرد غالب و حاکم بر این اثر، رویکرد عقلی است. به گونهای که صرفنظر از مباحثی که ماهیتاً عقلانی محسوب میشود، مانند بحث حسن و قبح عقلی، در سایر مواردی که جنبه نقلی محض دارند، نیز دربردارندۀ تحلیلهای عقلی خاص میباشد؛ چه در برداشت از روایات، مانند تحلیل عقلی از روایت «مَثَلُ أَصْحَابِی کَالنُّجُومِ...» و ردّ برداشت متداول اهل سنّت از آن، و یا تحلیل روایت «تأبیر نخل» و ردّ برداشت عموم اهل سنّت از آن، و یا شرح روایات باب عقل اصول الکافی، و یا تفسیر کلمات نورانی امیرالمؤمنین۷ در خطبۀ شقشقیه و موارد دیگر بهطوری که علیرغم شباهت ظاهری میان مباحث نقلی این کتاب با سایر کتب پیشین نوع برداشت و نحوۀ استدلال به روایات مورد استناد نوعاً متضمن نکات ویژه و جدید است. علاوه بر این، چینش مطالب نقلی نیز از یک نظم منطقی و استدلالی خاص و منسجم و متناسب با اهداف این نوشته برخوردار است.
۳. ویژگی دیگر این کتاب آن است که خواننده با مطالعۀ آن همزمان به قرائت چندین رساله در موضوعات مستقل و البته دارای یک وجه اشتراک خانوادگی با هدفمحوری کتاب حاضر میپردازد. رسالههایی با موضوعاتی همچون مبحث حسن و قبح عقلی و شرعی، بحث در معنای لعن وسبّ در اسلام و در شیعه از نظر عقل و شرع، بحث در معنای غلوّ و تفاوت میان غلوّ مذموم با دیدگاه ذوبطون در مقامات و فضایل ولایی انسان، و بیان ضابطه تشخیص غلوّ مذموم از دیدگاه متعالی نسبت به پیامبران و ائمه معصومین:، بحث تفسیری نسبتاً جدید در معنای صراط مستقیم بر اساس تشخیص دو نوع هدایت عینی و هدایت فکری در قرآن کریم و ارتباط آن با کارکرد باطنی مقام امامت و ولایت، بحث تفسیری اختصاصی در کارکرد دوگانه وظیفۀ رسالت انبیاء با کارکرد ولایی آنها و سپس بر این اساس رفع تعارض میان دو دسته آیات ظاهراً ناسازگار از قرآن کریم دربارۀ ظرفیت وجودی پیامبر اکرم۶، همچنین بحث نسبتاً مفصل دربارۀ مسألۀ عدالت صحابه نزد اهل سنّت و نقادی عقلی و نقلی و شرعی آن، و فلسفه پیدایش این بحث و میزان آسیبرسانی آن به دیدگاه حقیقتگرایانه دینی، و نیز مباحث مستقلی در فلسفه سیاسی شیعه و فلسفه سیاسی اهل سنّت و تئوری خلافت اسلامی. اینها و پارهای عناوین مشابه دیگر از جمله مباحثی است که در این کتاب میتواند به صورت رسالههای مفرده و مستقل مورد مطالعه و بحث قرار گیرد و حاصل آنها پیدایش یک دیدگاه وسیع نسبت به فرهنگ اسلامی و شیعی به معنای عام آن است.
از همینجا به یک نکتۀ روشی در مطالعه کتاب حاضر توجه میدهد و آن اینکه طبیعت متفاوت موضوعات فوق، ناگزیر سطح علمی و تخصصی بحث را در فصول مختلف کتاب متفاوت کرده است. بنابراین خواننده متوسط، از حیث تخصص علمی و فلسفی و دینی، ممکن است نسبت به دریافت پارهای از مباحث کتاب در خود دشواری حس کند. توصیه نگارنده ضمن تأکید بر توجه و دقت در مطالعه، این است که میان مطالب فصول مختلف الزاماً رابطه مقدّمه و نتیجه برقرار نیست و در نتیجه خواننده میتواند به حسب ذوق و حوصلۀ خود از مطالعه بعضی فصول در خوانش اوّلیه صرفنظر کند، بیآنکه آسیب جدی به نتیجهگیریهای سایر فصول وارد آید.
۴. این کتاب همچنین به نقادی نسبتاً مفصل از مباحث چند نویسنده معاصر سنّی در کشورهای عربی پرداخته است. یکی از آنها شخصی است به نام عبداللّه سالم ملیطان که با نگارش کتابی تحت عنوان حقیقة السبئیة و عمق صِلَتها بفکر الشیعی۶ در واقع به احیای ردیههای ضدشیعی نویسندگان متعصب سنّی از گذشته تاکنون، در قالب و شکلی پژوهشمحور و به ظاهر آکادمیک پرداخته است، و دیگری از روشنفکران به نام معاصر اهل سنّت، دکتر محمد عابد الجابری است که با اتخاذ رویکرد ظاهرگرایانه امثال ابنتیمیه، در قالب ادبیات جامعهشناسانۀ معاصر به نقد رویکرد شیعی به مسألۀ امامت و نیز نقادی هر گونه تفسیر معنوی از قرآن کریم میپردازد. البته بهجز اینها نقادیهای موردی دیگری است که در جایجای کتاب از دیگر نویسندگان معاصر سنّی یا شیعه به عمل آمده است.
۵. نقطۀ ثقل کتاب حاضر در مباحث نقلی تمرکز بر قرآن کریم است تا از این راه، از ورود در چالشهای مباحث سندی در روایات مأثوره برکنار باشیم و بدون هیچگونه دغدغه، استدلال مستقیم با هر مسلمان منصف و محققی داشته باشیم. البته خواه و ناخواه در مباحث نقلی امامت ناگزیر به استفاده از گنجینۀ روایات نبوی نیز شدهایم ولی برای زدودن شبهات فرقهای، تمامی مستندات خود را از معتبرترین متون روایی اهل سنّت قرار دادیم بهطوری که کوچکترین استنادی به روایات شیعه در اثبات مقصود خود نداشته باشیم، و متون مورد استفاده نیز از حیث اعتبار و صحت برای یک مسلمان سنّی غیرقابلمناقشه باشد.
البته که در این راه از مجاهدتهای علمی علمای بزرگ شیعه در قرون معاصر مانند علّامه عبدالحسین امینی صاحب مجموعه بینظیر الغدیر و نیز علّامه میرحامدحسین لکهنویی صاحب مجموعه بیبدیل عبقات الانوار و نیز آثار علّامه سیدعبدالحسین شرفالدین۴ و دیگر بزرگان از علمای شیعه و نیز علمای به نام اهل سنّت در گذشته و حال فراوان بهره بردیم که غالباً در هنگام نقل مطالب به ذکر آثار آنها اشاره رفته است، ولی در هر حال صرفنظر از آن دسته آثاری که مستقیماً مورد استفاده و نقل قرار گرفته است در مورد نقلهای غیرمستقیم نیز در اکثر موارد، مجدداً با رجوع به منابع اصلی، نسبت به صحت و اصالت نقل، اطمینان حاصل شده است.
۶. بهعنوان آخرین ویژگی، باید از مخاطب این کتاب و شخصیت وی سخن گفت، زیرا که تعیین هویت مخاطب در تشخیص مراد گوینده و نیز میزان موفقیت وی در تألیف تأثیر به سزا دارد.
مخاطب این کتاب هر انسان حقیقتجویی است که از دو ویژگی عقلانیت و انصاف برخوردار باشد و لذا در فرض مؤلف، این خواننده میتواند مسلمان سنّی و یا شیعه باشد و یا اینکه حتی مسلمان نبوده یک پژوهشگر مسیحی، یهودی یا حتی غیرملتزم به هیچ اندیشه دینی باشد، بلکه تنها به انگیزۀ حقیقتجویی درصدد احراز هویت مکتب تشیّع در قیاس با جریانهای فکری مخالف آن در عالم اسلام باشد.
از نظر فایده نیز، این تألیف همچنانکه یک محقق غیرمسلمان فرضاً غربی را در درک حقیقت تشیّع بدون هیچگونه حجاب و تفسیری بیرون از آن کمک میکند، به یک مسلمان سنّی نیز نهتنها در دستیابی به ریشۀ اختلافات هزاروچهارصد ساله میان دو جریان اصلی در فرهنگ اسلامی کمک میکند بلکه در رهگذر این مطالعه به ظلم تاریخی که توسط سردمداران زور و زر در حق اسلام اصیل، نهتنها در تمامی تاریخ گذشته این امّت و بلکه امروز و در جهان معاصر نیز همچنان روا میشود بیش از پیش آگاه میشود. تو گویی این قوم فرعون و قاروناند که از اعماق تاریخ به صدا درآمدهاند که «وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَیٰ وَقَوْمَهُ لِیُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَیَذَرَکَ وَآلِهَتَکَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ»۷.
امروز بیش از هر وقت جای دارد که تشیّع در خالصترین وجوه آن به همۀ انسانهای حقیقتجو معرفی شود تا بدانند که آنچه کمر بر قتل و نابودیش بستهاند چیزی جز ندای معنویت و عقلانیت و عدالت نیست که همگی برگرفته از کتاب هدایت الهی بوده و اسوهها و نمونههایش نیز امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب(ع) و فرزند بیبدیل او حسینبن علی(ع) است.
سعی ما در این کتاب ارائه مؤلّفههای اصلی تشیّع بدون حجاب تقیّه و بدون وابستگی حتی به نظام سیاسیای است که بهطور طبیعی بستر رشد و استعلای آن میباشد، و از همینروست که مخاطب این کتاب نهتنها هر محقق بیطرف غیرمسلمان است و نیز نهتنها روی سخن متوجه بیدار کردن وجدان غافل مسلمان سنّی معاصر و ناآگاه نسبت به حقایق ناب و عمیق اسلامِ شیعی است، که با عنوان رافضی میخواهند وی را از آن محروم کنند، بلکه حتی متوجه مسلمان شیعه ایرانی است که مبادا کارکرد سیاسی تشیّع را به وجه غالب آن تبدیل کند و یا حتی آن دسته از علمای ظاهربین و یا روشنفکران دینی غربگداختهای که اگرچه عملاً غرق در دریای بیپایان عرفان و عقلانیت امامان معصوم خود میباشند ولی از آن عقلانیت و آن معنویت تنها به پوسته قشری و فقاهتی و یا اجتماعی و سیاحتی دین بسنده کرده و بر سر شاخ نشسته و با رفض حکمت و عرفان امیرالمؤمنین(ع) و اولاد معصومین وی:، با ارّۀ ظاهرگرایی و به داعیۀ خلوص دینی و یا مبارزه با اندیشههای غالیانه، بُن میبُرند.
همچنین مخاطب دیگر کتاب میتوانند، آن دسته از شیعیانی باشند که با پیدایش حساسیت منفی نسبت به عملکرد سیاسیون نظام شیعی و یا با ملاحظۀ دشواریهای آمیختهشدن دین با نظام سیاسی و اصلاح اقتصادی و تعهدات مدنی در مقابل مردم و جامعه، یکسره پوستین وارونۀ تصوف را به تن کرده و بیتوجه به الگوهای ازلی امامان شیعه همچون امیرالمؤمنین و اباعبداللّهالحسین:، هر گونه آمیختگی دین را با نظام حکم و حکومت، آلودگی تلقّی کرده و با ترویج صوفیگرایی بدون التزام به نظام حکومت و فاقد بنیاد عقلانیت، اعم از تصوف خالص یا کاذب و دروغین، به الگوی دین جامع و انسان کامل در طراز ائمه شیعه: پشت میکنند.
در پایان جا دارد سپاس خود را نثار دوستانی نمایم که بیشائبه نگارنده را در مراحل مختلف آمادهسازی این اثر یاری کرده و اینچنین خود را در قصد و نیّت مؤلف شریک نمودند.
در داستان نگارش این کتاب و خصوصاً بعضی از فصول آن نیز به حسب ظاهر و آنچه از نیات و افعال آدمی بر وی مشهود است از قدرت و استطاعت و خواست صاحب این خامه خارج بوده است.
در پس آینه طوطیصفتم داشتهاند آنچه استاد ازل گفت بگو میگویم
گمان میرود که خواننده این اوراق، از هر دسته و طایفهای باشد، اگر دقتنظر را با انصاف و دوری از تعصبات عجین کند خود را چندان دور از نتایج حاصله برای مؤلف نیابد، عمده در مسأله، بیغرضی و عشق به حقیقت است.
إنّ فی ذلک لَذِکریٰ لِمَنْ کان له القلب و ألقَی السمعَ و هو شهید.
پی نوشتها:
۱. داستان معروف به «یومالانذار» اوّلین دعوت پیامبر اکرم(ص) از سران قریش از عموها و اقوام خود میباشد که شرح و تفصیل آن با ذکر منابع، در متن کتاب، صص ۴۲۶-۴۲۷ خواهد آمد.
۲. اشاره به گفتار شهرستانی در مقدّمه الملل و النحل.
۳. «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ» (حدید: ۲۵).
۴. انبیاء: ۷۳.
۵. فرقان: ۷۴.
۶. حقیقة السبئیة و عمق صلتها بفکر الشیعی (حقیقت سبئیه و ارتباط عمیق آن با تفکر شیعی) اثر عبداللّه سالم ملیطان است. وی نویسندهای لیبیایی است که استاد فلسفه در دانشگاه طرابلس میباشد و بیشتر یک شخصیت ادبی و ژورنالیست محسوب میشود تا یک اندیشمند دینی یا فلسفی. او در این کتاب بهگونهای هدفمند درصدد احیای ردیهنویسیهای گذشته علیه تشیّع میباشد.
۷. اعراف: ۱۲۷.
نظر شما