به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رسانه مالیاتی ایران، این میزان بیش از 3 میلیارد دلار در سال است . طی سال های متمادی، مالیات پردازان آمریکایی موظف به پرداخت هزینه ای بیش از هزینه های تحقیقات فضایی ایالات متحده، به اسرائیل بوده اند. آنچه اسرائیل در مقابل انجام داده، خرید شرکت های مخابراتی کنترل کننده تمام ارتباطات ثابت و سیار ایالات متحده، به کمک یارانه های دولتی است.
جالب آنجاست که یکی از این شرکت ها، آم داکس (Amdocs) است که به طور مستقیم در تهیه و تنظیم صورت حساب ها و آبونمان 90 درصد شرکت های مخابراتی ایالات متحده نقش دارد. پردازنده مرکزی آم داکس در اسرائیل قرار دارد و به اسرائیلی ها این امکان را می دهد که به راحتی و بدون محدودیت مکالمات روزمره شهروندان آمریکایی را شنود کنند، و به قول سازمان های جاسوسی، تحلیل آمد و شد (Traffic Analysis) کنند. به این ترتیب، زمان و موضوع تمام مکالمات شهروندان آمریکایی در اسرائیل ثبت می شود.
شرکت شبکه اطلاعات کام ورس (Comverse Infosys) یکی دیگر از شرکت های مخابراتی تحت نظارت اسرائیل در ایالات متحده است. وظیفه اصلی این شرکت، کنترل و مناقصه قراردادهای نصب تجهیزات شنود خودکار (Automatic tapping equipment) است که به اجبار باید بر روی تمام شبکه های مخابراتی ایالات متحده نصب گردد.
شرکت کام ورس، با توجه به مرجعیت در نصب تمام تجهیزات شنود در ایالات متحده، ارتباط خود با تمام تلفن های ثابت و همراه ایالات متحده را حفظ کرده و در صورت تمایل می تواند مکالمات شهروندان را شنود کند. اما کام ورس در میان شرکت های مخابراتی، به بدنام ترین منبع اطلاعات لو رفته از ارتباطات تلفنی مقامات قضایی است که منجر به انحراف و یا مسدود شدن بسیاری از پرونده های جاسوسی و قاچاق مواد مخدر گردیده است.
شرکت اودیگو (Odigo) که هسته مرکزی شبکه تبادل پیام کوتاه (massage) ایالات متحده است نیز تحت تملک کامل اسرائیل قرار دارد.
این درحالی است که جاسوسی اسرائیل در ایالات متحده هرگز برای ایالات متحده بی خطر نیست. وقتی جاناتان پولارد اطلاعات محرمانه فنی و تخصصی هسته ای آمریکا را که با صرف هزینه های گزاف از محل مالیات شهروندان آمریکایی تهیه و تکمیل شده بود، ربود و آنها را به اسرائیل فرستاد، رژیم اسرائیل این اطلاعات محرمانه را در مقابل افزایش مهاجرت یهودی های آسیای شمالی به اسرائیل، بدون هیچ واهمه ای در اختیار شوروی قرار داد.
در این باره می توان گفت در حالی که بسیاری اززنان و کودکان آمریکایی در خیابان ها می خوابند و روزی خود را در سطل های زباله جستجو می کنند، اسرائیل با میلیارد ها دلار مالیات شهروندان آمریکایی که روانه حساب های بانکی این رژیم شده است، اقدام به خرید شبکه غول آسای شنود مکالمات تلفنی کرده است. اکنون اسرائیل می تواند تمام مکالمات تلفنی ایالات متحده را شنود کند. مرزهای شبکه شنود اسرائیل در ایالات متحده نامحدود بوده و حتی کاخ سفید را نیز در بر می گیرد.
اما امریکا به کمک های مالی گسترده خود به رژیم صهیونیستی ادامه می دهد. پایگاه اینترنتی گزارش های واشنگتن در امور خاورمیانه در مقاله ای به قلم استفان زونز تاثیر در بررسی راهبردی کمک امریکا به اسرائیل می نویسد : امریکا از سال 1992 سالانه دو میلیارد دلار افزون بر مبالغ پیشین درقالب تضمین های وام به اسرائیل پیشنهاد کرده است. این درحالی است که محققان کنگره فاش کرده اند بین سال های 1974 و چ تا 1989/ شانزده میلیارد و چهار میلیون دلار از وام های نظامی امریکا به اسرائیل به کمک بلاعوض تغییر ماهیت یافته و این اقدامی بوده است که از آغاز برنامه ریزی شده بود.
سیاست امریکا از سال 1984 تا کنون بر این مبنا استوار بوده است که کمک اقتصادی به اسرائیل باید برابر یا بیش از بازپرداخت بدهی آن به امریکا باشد. امریکا علاوه بر این کمک ها / بیش از یک میلیارد و پنج میلیون دلار نیز هر سال در قالب معافیت های مالیاتی به اسرائیل کمک کرده است. به این ترتیب حجم کلی کمک امریکا به اسرائیل تقریبا یک سوم بودجه کمک های خارجی این کشور را تشکیل می دهد.
این درحالی است که اسرائیل فقط یک هزارم درصد جمعیت جهان را دارد و از جمله مناطقی با درآمد سرانه بالا به شمار می رود. درآمد سرانه حدودا 14 هزار دلار در اسرائیل آن را در جایگاه شانزدهمین منطقه مرفه جهان قرار می دهد.
بسیاری از امریکایی ها بر این باورند که کمک به اسرائیل نمی تواند به عنوان کمکی اقتصادی تعبیر شود بلکه برای آن باید عبارت حمایت اقتصادی به کار رود ، اکنون اسرائیل کشوری صنعتی و ثروتمند است که درآمد سالانه اش با کره جنوبی برابری میکند.
در ادامه این مقاله درباره آنچه مالیات دهندگان امریکایی باید درباره کمک های این کشور به اسرائیل بدانند / آمده است اکثر امریکایی ها از این موضوع آگاه نیستند که دولت چه میزان از درآمدهای مالیاتی شان را برای اسرائیل می فرستد. در سال مالی که سی ام سپتامبر 1997 پایان یافت/ امریکا شش میلیارد و 72 میلیون دلار به اسرائیل داده بود و سازمان هایی چون وزارت بازرگانی/ سازمان اطلاعات امریکا و پنتاگون در تامین آن نقش داشتند. این رقم شش میلیارد و 72 میلیون دلاری تضمین های وام و دیگر کمک هایی را در بر نمی گیرد که امریکا سالانه به اسرائیل می دهد.
به عبارت دیگر با احتساب همه انواع کمک های امریکا به اسرائیل/ هزینه این کمک ها برای مالیات دهندگان این کشور به بیش از ده میلیارد دلار بالغ می شود. امریکا از سال 1949 رقم کلی 83 میلیارد و 205 میلیون دلار به اسرائیل داده است. این رقم با احتساب هزینه های بهره ای که به مالیات دهندگان امریکایی تحمیل شده است/ به 133 میلیارد و 132 میلیون دلار بالغ می شود. این آمار ممکن است به این معنا باشد که دولت امریکا کمک بیشتری به شهروندان اسرائیلی ارائه داده است تا به شهروندان امریکایی.
اسرائیل سالانه 3 میلیارد دلار بطور مستقیم دریافت میدارد که تقریبا برابر است با یک پنجم کل بودجه کمکهای خارجی ایالات متحده در یک سال. به سخن دیگر، هر اسرائیلی مبلغی در حدود 500 دلار در سال دریافت میکند.
اسرائیل، جدای از کمکهای اقتصادی، از حمایت دیپلماتیک ایالات متحده نیز بسیار برخوردار بوده است. از 1982، ایالات متحده بیش از 32 بیانه شورای امنیت سازمان ملل متحد را که علیه اسرائیل بوده، وتو کرده است. و این تعداد بیش از مجموع همه بیانیههای وتو شده از سوی دیگر اعضای این شورا است.
این نکته را نباید از نظر دور داشت که اتکا به اسرائیل به بهای پیچیده تر شدن روابط ایالات متحده با جهان عرب تمام شد. برای نمونه کمک 2.2 میلیارد دلاری امریکا به اسرائیل، هنگام جنگ اکتبر، سبب تحریم نفتی از سوی اوپک و به تبع آن وارد آمدن زیانهای فراوانی به اقتصاد غرب گردید.
اگر چه اسرائیل خواهان حمله امریکا به عراق بود ولی برای بوش ممکن نبود که از اسرائیل یاری بخواهد، زیرا سبب برانگیختن مخالفت اعراب میشد. این چنین، اسرائیل بار دیگر ناظری در کناره باقی ماند.
مساله دیگری که اهمیت استراتژیک اسرائیل برای ایالات متحده را مخدوش مینماید، ناصادق بودن اسرائیل در این اتحاد است. شخصیتهای اسرائیلی اغلب از درخواستهای رهبران امریکا چشم پوشیده، پیمان میشکنند. برای نمونه، اسرائیل تکنولوژی حساس نظامی امریکا را در اختیار رقبای بالقوه امریکا، از جمله چین میگذارد.همچنین ، اسرائیل در دهه 1980 نیز اطلاعات محرمانه ایالات متحده را در اختیار اتحاد شوروی گذاشت تا بدین وسیله شمار هر چه بیشتری ویزای خروج برای انتقال یهودیان شوروی به اسرائیل دریافت کند. اینچنین است که ارزش اتحاد استراتژیک این کشور و ایالات متحده ـ آنگونه که رهبران دو کشور مدعیاند ـ واقعی نمی نماید.
امریکائیان یهودی یکسری سازمانهای با نفوذ برای تاثیرگذاری بر سیاست خارجی ایالات متحده شکل دادهاند که AIPAC از قدرتمندترین و شناخته شده ترین آنها است.
بخش مهمی از تاثیر گذاری لابی صهیونیسم ناشی از نفوذ آن در کنگره ایالات متحده است. برخی اعضای کلیدی کنگره مسیحیان صهیونیستی چون «دیک آرمی» هستند، آرمی در سپتامبر 2002 گفت: «اولویت نخست من در سیاست خارجی پاسداری از اسرائیل است». سناتورهای یهودی و نمایندگان کنگرهای نیز هستند که در همین راستا میکوشند.
AIPAC خود هسته نفوذ لابی در کنگره را پی میریزد، و موفقیتش از آنرو ست که به نامزدهای قانونگذاری و نمایندگی کنگره که مدافع اسرائیلاند، پاداش میدهد و با مخالفان اسرائیل برخورد میکند.
پول در این میان مساله مهمی است و AIPAC میکوشد دوستانش از حمایت مالی فراوانی بهرمند شوند. AIPAC همچنین، با نامهنگاری به سردبیران روزنامهها آنها را به پشتیبانی از اسرائیل بر میانگیزد. کوچکترین تردیدی در موثر بودن چنین تاکتیکهایی نیست. نوشتههای هواداران اسرائیل در اغلب سرمقالات روزنامههای اصلی امریکایی چون، «وال استریت ژورنال»، «شیکاگو سان تایمز» و «واشنگتن تایمز» منتشر میشود.
نگاهداشت حمایت ایالات متحده از سیاستهای اسرائیل در برابر فلسطینیان و کشورهای عربی ، هسته اساسی اهداف لابی صهیونیسم است، اما هدف عالی آنان به همین محدود نمی شود. آنها خواهان یاری امریکا برای حفظ اسرائیل بعنوان قدرت غالب در منطقه نیز هستند.
نظر شما