پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۵ اسفند ۱۳۹۷، ۱۱:۴۳

مریم بیات‌تبار، داستان‌نویس در گفت‌وگو با مهر:

انتشار و توزیع داستان نوجوان «ماه ماهی» در سکوت خبری

انتشار و توزیع داستان نوجوان «ماه ماهی» در سکوت خبری

بیات‌تبار، داستان‌نویس حوزه کودک و نوجوان از انتشار و توزیع کتابش با عنوان «ماه ماهی» خبر داد و گفت: تا جایی که اطلاع دارم خبری از انتشار و توزیع این کتاب در رسانه‌ها منتشر نشده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، مریم بیات‌تبار، داستان‌نویس با اعلام این خبر درباره کتابی که به تازه‌گی از او به بازار کتاب آمده گفت: «ماه ماهی» یک داستان نوجوان و به طور دقیقتر برای گروه سنی «د» و «ه» است.

او افزود: این کتاب به همت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و توسط نشر صریر روانه بازار کتاب شده است. با وجود اینکه از این کتاب در کنار چند کتاب دیگر رونمایی شده است، ولی خبری از انتشار و توزیع آن در رسانه‌ای منتشر نشده است.

به گفته بیات‌تبار این کتاب از زبان پسر نوجوانی روایت می‌شود که پدر و مادرش قبل از شروع جنگ در کنار اسکلة کارون عاشق هم می‌شوند، پسری که رابطة صمیمانه‌ای با پدرش دارد؛ اما جنگ و ماجراهایش مسیر زندگی‌ آنها را تغییر می‌دهد.

در بخشی از کتاب ماه ماهی آمده است: «قبل از آن اتفاق ناگهانی، من و بابا حبیب خیلی با هم رفیق بودیم. آن قدر که بچه‌های محل، با یک جور حسرت خاصی نگاه‌مان می‌کردند. شاید ته دل‌شان، آرزو می‌کردند جای من باشند. گاهی به شانه‌ام می‌زدند و با خنده می‌گفتند: خیلی بُبای مشتی داری کاکا! قدرشه بدون. قدرش را می‌دانستم، عاشق غروب‌هایی بودم که پهلوی هم، کنار اسکله می‌نشستیم و می‌زدیم زیر آواز... .»

کد خبر 4550765

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha